به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ «عبدالباری عطوان» سردبیر روزنامه القدس العربی در سرمقاله این روزنامه سال 2012 را سال مصری ها و سال جدید را سالی برای ایران و همپیمانان منطقهای آن میداند و معتقد است که در دو حالت جنگ و صلح این تنها عربها هستند که قربانی میشوند، آنها در صورت صلح غنیمتهای دیگران میشوند و در صورت جنگ نیز زیر پای جنگ له میشوند.
دو طرز تفکر در مورد تعامل با ایران هسته ای
وی با اشاره به نحوه تعامل غرب با برنامه هسته ای ایران معتقد است که دو نظریه در این زمینه وجود دارد که اولی معتقد است که باید قدرت ایران را به عنوان یک قدرت هستهای منطقهای به رسمیت شناخت تا در جنگ جهانی سوم وارد نشد، چرا که غرب هنوز از مصیبت های جنگ های عراق و افغانستان بهبود نیافته است، علاوه بر اینها هر اقدام نظامی نمیتواند پایانی بر بلندپروازی های هسته ای ایران باشد و تنها میتواند آن را تا دو سال به تاخیر بیندازد. این در حالی است که جنگ، ایرانیها را با رهبرانشان متحد میکند و برخی از کشورهای عربی را نیز به حمایت از تهران می کشاند.
گروه دوم اعتقاد دارند که تصمیم جنگ علیه ایران اتخاذ شده و آمادگیها برای اجرای این تصمیم در دست انجام است، این گروه بهار آینده را نقطه عملی این وعده می دانند. بنیامین نتانیاهو در همین راستای برای این موضوع اعلام انتخابات زودهنگام کرده است تا بتواند اکثریت راست گرای پارلمانی را از آن خود کند و آنها را برای جنگ با ایران بسیح کند.
اختلافات آمریکا و اسرائیل درباره ایران
عطوان می افزاید: البته نتانیاهو پیش از این در پاییز گذشته نیز برای جنگ با ایران آماده بود، اما آمریکا و اروپا از وی خواستد تا از این تصمیم منصرف شود. باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا درست است که تحت فشارهای نتانیاهو و کنگره آمریکا متعهد شده که مانع از دستیابی ایران به سلاح هستهای با تمامی ابزارهای ممکن میشود، اما با این حال خطوط قرمزی که نتانیاهو در این راستا ترسیم کرده را نپذیرفته است.
القدس العربی در ادامه این مقاله به مهلتی اشاره می کند که غرب برای ایران قرار داده و مدعی شده که ایران باید تا مارس آینده اورانیوم غنی شده 20 درصدی خود را تحویل غرب داده و فعالیت های سانتریفیوژهای خود را متوقف کرده و تاسیسات هسته ای قم را نیز تخریب کند، البته عطوان می نویسد که نمی توان واکنش ایران را در قبال این مهلت پیشبینی کرد، چرا که ایرانیها استاد وقت کشتی هستند و همواره سیگنالهایی را برای دریافت واکنشهای طرف مقابل ارائه می کنند.
رزمایش های نظامی ایران
در موازات این سیگنالها، ایرانیها به گونهای رفتار می کنند که گویا جنگ بدون شک واقع خواهد شد، مانورهای نظامی ایران متوقف نمیشود و هم اکنون یکی از این مانورها در تنگه هرمز در دست اجراست، این در حالی است که ایران دیروز نیز موشک های دوربردی را به صورت موفق آزمایش کرد.
قدرتهای غربی نیز ناوگانهای جنگی خود را به آبهای خلیج فارس کشاندهاند، به گونهای که الان سه ناو هواپیمابر آمریکایی و یک ناو انگلیسی در این آبها حضور دارد، انگلیس نیز نیروهای خود را از افغانستان خارج کرده و آنها را در منطقه مستقر کرده است، در چند روز آینده نیز مانور دریایی مشترک آمریکا و اسرائیل با مشارکت بیش از 3 هزار نظامی آمریکایی برگزار خواهد شد و هزار نفر از این نیروها تا پایان فوریه آینده در سرزمینهای اشغالی باقی خواهد ماند و حتی ممکن است مدت اقامت این نظامیان در سرزمینهای اشغالی تمدید شود.
تجاوز رژیم صهیونیستی به نوار غزه در نوامبر گذشته نیز با هدف تبدیل کردن ساکنان غزه به آزمایشی برای میزان تاثیرگذاری «گنبد آهنین» در مقابله با موشک های ایرانی فجر 5 بود که در اختیار گروههای مقاومت اسلامی مانند جهاد اسلامی قرار دارد، در همین راستا ناتو نیز سامانه های دفاع موشکی پاتریوت را در مرزهای ترکیه و سوریه مستقر کرده است.
ابعاد نگرانی اسرائیلی در جنگ با ایران
اسرائیلیها البته با نگرانی بیسابقه ای به جنگ احتمالی آینده نگاه میکنند، آنها در صورت وقوع این جنگ از دو موضوع میترسند، اول اینکه ایران ضربه های اولیه را مهار کرده و به صورت تاثیر گذاری به سرزمینهای اشغالی و پایگاه های آمریکایی در خلیج فارس حمله کند، دوم اینکه آنها نگران این هستند که سلاح های شیمیایی سوری در اوجگیری جنگ سرزمینهای اشغالی را هدف قرار دهد، این حمله میتواند از سوی حزبالله لبنان یا دولت سوریه انجام شود.
آمریکا از حرف حمله به ایران به خود می لرزد
تحریمهای اقتصادی که آمریکا و هم پیمانان آن علیه ایران اعمال کرده اند، گر چه فشاری را بر اقتصاد ایران وارد کرده و صادرات ایران را به نصف رسانده اما تحریمها در طول تاریخ هیچ دولتی را سرنگون نکرده است، نمونه این موضوع را در عراق می توان دید که رژیم سابق عراق هشت سال بدون اینکه حتی یک بشکه نفت صادر کند به حیات خود ادامه داد.
دولت اوباما هر گاه که اسرائیل از جنگ علیه ایران سخن می گوید، به خود میلرزد، چرا که به خوبی با پیامدهای مصیبت بار این اقدام آشناست، آنها میدانند که ایران ناوگان جنگی داخلی قوی دارد و هم پیمانان قوی مانند روسیه و چین و هند دارد که ائتلاف جهانی قوی را تشکیل دادهاند.
اوضاع کشورهای عربی مصیبت بار است
عبدالباری عطوان در پایان مقاله خود این سوال را طرح کرده که جایگاه کشورهای عربی در این معادلات چیست؟ وی میافزاید: جواب این سوال دردناک است، بزرگترین کشور عربی خلیج [فارس] یعنی عربستان به علت فرتوت بودن رهبران آن در حالت جمود قرار دارد و ائتلاف خلیج[فارس] هم ضعیف است و تنها دو تن از سران شش کشور شورای همکاریهای خلیج فارس در نشست اخیر این شورا در منامه شرکت کردند.
اگر به کشورهای خلیج فارس نگاه کنیم، می بینیم که اردن در آستانه ورشکستگی قرار دارد و مصر با بحران داخلی خود و توطئههای براندازانه علیه انقلابش سرگرم است، یمن فرو پاشیده و سوریه نیز با جنگ داخلی! دست به گریبان است.
القدس العربی در پایان مقاله تاکید کرد: اوضاع کشورهای عربی در تمامی ابعاد دردآور و مصیبتبار است، اعراب یک کمیت رها شده هستند و هیچ نقشی در معادلات منطقه ندارند، اموال آنها از سوی فاسدان و کشورهای بزرگ غارت شده و به علت تحریکات طایفه ای وحدت داخلی آنها از هم پاشیده است.
.................پایان پیام/ 218