به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ «آیتالله العظمی مظاهری» در ادامه سلسله مباحث اخلاقی خود در اصفهان با اشاره به ماهیت صراط در قیامت اظهار داشتند: از آیات قرآن کریم استفاده میشود که راه بهشت از جهنّم ميگذرد و همۀ انسانها بايد آن راه را طى كنند و گريزي از آن ندارند. سپس، اگر بهشتى باشند از جهنّم ميگذرند و به بهشت ميرسند و اگر جهنّمى باشند، نميتوانند از جهنّم خارج شوند.
ایشان افزودند: اينکه در بين عوام مشهور شده که پلي در قيامت تعبيه شده است و همه بايد از روي آن پل بگذرند، صحيح نيست و گفتههايي که در اين زمينه وجود دارد، نظير اينکه شاعر ميگويد: «هر که از پل بگذرد، خندان بود»، يک مثال عوامانه بيش نيست، بلکه منظور آن است که راه بهشت از جهنّم می گذرد.
آیتالله مظاهری دنیا و آخرت را به مثابه یک سکه دو رو دانسته و یادآور شدند: در قضيّۀ عبور همگاني از جهنّم، نکتۀ دقيقي وجود دارد و آن این است که باطن اين دنيا همان آخرت است و ظاهر آخرت، اين دنياست و در حقيقت، دنیا و آخرت مانند يک سکۀ دو رو عمل میکنند؛ به اين معنا که هر کس در دنيا بتواند نفس اماره را مطیع خود کند و از صفات رذيله بگذرد و هوي و هوس و شيطان درون و شيطان برون را تحت کنترل خود در آورد، در قيامت ميتواند از آتش جهنّم بگذرد. اما کساني که در اين دنيا تسلیم نفس اماره شده و در اثر تبعيّت از هوي و هوس نابود شده و غرق در تجمل گرايي شدهاند و صفات رذيله، مانند حسادت، تکبّر، خودخواهي و منيّت بر آنها مسلّط گشته است، در روز قيامت هم آتش جهنّم آنها را در خود میبلعد.
مرجع تقلید شیعیان مسئله شفاعت را از مسلمات عقاید شیعه عنوان کردند و افزودند: مسئله شفاعت از مسلمات عقاید شیعه است و دارای سه مرتبه مهم است که در قیامت حتماً وجود دارد اما بنابر فرمایش حضرت امام رضا(ع) که «انا من شروطها» شفاعت هم شرط دارد و شرط آن این است که در نامه عمل انسان نشانی از تشیع وجود داشته باشد.
متن سخنان آیت الله العظمی مظاهری شبه شرح ذیل است:
بسمالله الرّحمن الرّحيم
«رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي»
در جلسات گذشته و در ادامۀ مبحث«ياد معاد، مانع سقوط انسان» ، پيرامون منازل بعد از مرگ و از جمله راجع به قبر، برزخ، نفخ صور، اجتماع تمام آدميان و حسابرسى به اعمال، مطالبي بيان شد و در اين جلسه به ادامۀ مباحث ميپردازيم.
ماهيت صراط در قيامت
از آيات نوراني قرآن کريم استفاده ميشود كه راه بهشت از جهنّم ميگذرد و همۀ انسانها بايد آن راه را طى كنند و گريزي از آن ندارند. سپس، اگر بهشتى باشند از جهنّم ميگذرند و به بهشت ميرسند و اگر جهنّمى باشند، نميتوانند از جهنّم خارج شوند:
«وَ انْ مِنْكُمْ الّا وارِدُها كانَ عَلى رَبِّكَ حَتْماً مَقْضِيّاً ثُمَّ نُنَجِّى الَّذينَ اتَّقَوا وَ نَذَرُ الظَّالِمينَ فيها جِثِيّاً».[1]
و همه شما وارد جهنّم مىشويد، اين امرى است حتمى و قطعى بر پروردگارت، سپس آنها را كه تقوا پيشه كردند از آن رهايى مىبخشيم و ستمگران را كه به زانو در آمدهاند در آن رها مىسازيم.
بنابراين، اينکه در بين عوام مشهور شده که پلي در قيامت تعبيه شده است و همه بايد از روي آن پل بگذرند، صحيح نيست و گفتههايي که در اين زمينه وجود دارد، نظير اينکه شاعر ميگويد: «هر که از پل بگذرد، خندان بود»، يک مثال عوامانه بيش نيست، بلکه منظور آن است که راه بهشت از جهنّم می گذرد.
بر اساس اين آيۀ شريفه، همه از جهنّم رد ميشوند و خداوند متعال، شیعیان متّقي، يعني کساني که علاوه بر شعار و اعتقاد قلبي، در عمل نيز شيعه و پيرو اهل بيت«سلاماللهعليهم» بودهاند را نجات ميدهد. گويا جهنّم حیات دارد، حرف میزند و شیعۀ واقعی را میشناسد که آنان به سلامت از جهنّم ميگذراند.
اما کساني که در دنيا ستمگر بودهاند، يعني به خود، به خداوند يا به مردم، ظلم کرده و در واقع متّقي نبودهاند، در جهنّم ميمانند و هنگام عبور از جهنّم، یارای رفتن ندارند، زانوهايشان خم ميشود و در قعر جهنّم فرو میروند. به عبارت دیگر جهنّم آنها را میبلعد.
سپس، خداوند تعالي ميفرمايد: در قيامت هر امتی پشت سر امامش حاضر میشود:
«يَومَ نَدْعُوا كُلَّ اناسٍ بِامامِهِمْ فَمَنْ اوتِىَ كِتابَهُ بِيَمينِهِ فِاولئِكَ يَقْرَءُونَ كِتابَهُمْ وَ لا يُظْلَمُونَ فَتيلًا وَ مَنْ كانَ فى هذِهِ اعْمى فَهُوَ فِى الْاخِرَةِ اعْمى وَ اضَلُّ سَبيلًا».[2]
«روزى كه هر گروهى را با پيشوايشان مىخوانيم، كسانى كه نامه عملشان به دست راستشان داده مىشود آن را مىخوانند و به اندازه رشته شكاف هسته خرمايى به آنان ستم نمىشود امّا كسى كه در اين جهان (از ديدن حقّ) نابيناست در آخرت نيز نابينا و گمراهتر است».
طبق اين آيۀ شريفه، کساني که در اين دنيا راه را گم کرده و در واقع، باطن آنان نابينا بوده است، در قيامت نيز راه را گم ميکنند و در جهنّم فرو ميروند. امّا آنان که در دنيا بينا بودهاند و صراط هدايت و رستگاري که همان راه اهل بيت«سلاماللهعليهم» است را يافتهاند و در آن راه حرکت کردهاند، در قيامت نيز در صراط هدايت و به دنبال امامان و پيشوايان خود، به بهشت ميروند؛ به اين معنا که اميرالمؤمنين يا يکي از ائمۀ طاهرین«سلاماللهعليهم» به جلو ميروند و شيعيان به دنبال آن انوار مقدس حرکت میکنند. بدیهی است وقتي آتش به امامان ميرسد، اظهار ادب میکند و ایشان بلافاصله به بهشت وارد ميشوند.
اما کساني که ولایت حضرت علي«سلاماللهعليه» را ندارند و به عبارت دیگر کساني که در دنيا از آن حضرت پیروی نداشتهاند، در جهنّم ميمانند و گم ميشوند و جهنّم آنها را ميبلعد.
دنيا و آخرت، به مثابۀ يک سکّۀ دو رو
در قضيّۀ عبور همگاني از جهنّم، نکتۀ دقيقي وجود دارد و آن این است که باطن اين دنيا همان آخرت است و ظاهر آخرت، اين دنياست و در حقيقت، دنیا و آخرت مانند يک سکۀ دو رو عمل میکنند؛ به اين معنا که هر کس در دنيا بتواند نفس اماره را مطیع خود کند و از صفات رذيله بگذرد و هوي و هوس و شيطان درون و شيطان برون را تحت کنترل خود در آورد، در قيامت ميتواند از آتش جهنّم بگذرد. اما کساني که در اين دنيا تسلیم نفس اماره شده و در اثر تبعيّت از هوي و هوس نابود شده و غرق در تجمل گرايي شدهاند و صفات رذيله، مانند حسادت، تکبّر، خودخواهي و منيّت بر آنها مسلّط گشته است، در روز قيامت هم آتش جهنّم آنها را در خود میبلعد.
در واقع، آتش جهنّم به واسطۀ خود انسان روشن میشود و اگر کسي در اين دنيا نتواند هوي و هوس را مهار کند و از شيطان درون و برون بگذرد، در قيامت هم نميتواند آتش جهنّم را مهار کند.
ظاهراً اين آيه، با اشاره به همین نکتۀ ظريف، میفرمايد: همانگونه که در دنیا انسان دو بُعدي است و از بعد حيواني و انساني تشکيل شده است و همانگونه که در دنيا بايد از بعد حيواني استفاده صحیح کند و مانند بُراق و مرکب بر آن سوار شود تا به عرش خدا برسد، در قيامت نيز دو بعدي است و با بعد انساني و معنوي به بهشت ميرود و بعد حيواني، او را در جهنّم نگاه ميدارد.
به عبارت روشنتر، همانطور که در دنيا گاهي به جاي غلبۀ بعد روحي و معنوي بر بعد جسمي و حيواني، بعد جسمي بر بعد روحي غلبه ميکند و نفس اماره، انسان را مهار ميکند و شيطان درون و برون بر او مسلّط میشوند، در قيامت نيز با غلبۀ بعد حيواني، خواه ناخواه به جهنّم ميرود و جهنّم او از همين جا شروع ميگردد.
در حقيقت، «و اِن مِّنکُم اِلّا وَارِدُهَا کَانَ عَلَی رَبِّکَ حَتماً مَّقضِیّاً»، يعني راه بهشت، تقوا است و ّ اگر انسان نتواند از آن راه بگذرد، يعني اگر فاسق و ظالم و فاجر باشد،«وَّنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيّاً»، در جهنّم خواهد ماند.
بنابراين بايد انسان فکري براي قيامت و به خصوص براي صراط آن بکند تا بتواند به سلامت، از جهنّم بگذرد و به بهشت برسد. ما بايد در دنيا به گونهاي عمل کنيم که در قيامت، اميرالمؤمنين، حضرت زهرا، امام حسين و حضرت زينب«سلاماللهعليهم» به جلو باشند و ما به دنبال آنها باشيم و مانند برق جهنده وارد بهشت شويم و با اهل بيت «سلاماللهعليهم» محشور گرديم که حشر با اهلبيت، از هر قصر و حورالعين و از هر بهشتي، برتر و بالاتر است.
*شفاعت از مسلمات عقاید شیعه
مسألۀ شفاعت، از مسلّمات عقايد شيعيان است و در قيامت، حتماً وجود دارد، زيرا قرآن کريم، در آيات مختلفي بر آن تصريح فرموده است:
«مَنْ ذَا الَّذي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ»[3]
«وَلايَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضى»[4]
در قيامت وقتي برخي از شيعيان به جهنّم ميروند، ملائکه و اهل جهنّم تعجّب ميکنند که چگونه شيعهاي به جهنّم آمده است!؟ لذا از ايشان سؤال ميکنند که چرا به جهنّم آمديد؟ آنها پاسخ ميدهند: ما را از راهي آوردند که به اهل بيت«سلاماللهعليهم» دسترسي نداشتيم که بخواهيم مورد شفاعت واقع شويم! به تعبير قرآن کريم:
«فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعينَ»[5]
*معاني و مراتب شفاعت
شفاعت سه مرتبۀ مهم دارد و هر سه مرتبه، در قيامت وجود دارد:
يکي از معاني شفاعت آن است که برخي از افراد، مشمول دعاي اهل بيت«سلاماللهعليهم» ميشوند. ائمّۀ معصومين«سلاماللهعليهم»دعا ميکنند و از خداوند رحمان ميخواهند که اين افراد آمرزيده شوند و پروردگار عالم نيز دعاي آنان را مستجاب ميکند. همانگونه كه خداوند در قرآن شريف به گناهكاران امر كرده كه نزد پيامبر بروند و از او بخواهند تا براى آنها استغفار فرمايد:
«وَ لَوْ انَّهُمْ اذْ ظَلَمُوا انْفُسَهُمْ جاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً»[6]