به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ «اریک تراگر» عضو اندیشکده «خاور نزدیک واشینگتن» در مقالهای در نشریه «آتلانتیک» به نقل از با اشاره به تنشهای شدید بین دولت مصر و اسرائیل مینویسد که هر بحرانی در شبهجزیره سینا میتواند به سرعت موجب لغو قرارداد صلح بین قاهره و تلآویو شود و این موضوع باعث شده اوباما به فکر برقراری رابطه مستقیم بین مرسی و مقامات رژیم صهیونیستی بیفتد. «آتلانتیک» دادن وعدههای اقتصادی و سیاسی را از راههای اوباما برای متقاعد کردن اخوانالمسلمین به همکاری با اسرائیل میداند.
این مقاله بخشی از «اوباما و خاورمیانه: پرده دوم» است؛ سلسله پیشنهادات سیاسی برای دور دوم ریاستجمهوری اوباما که توسط اعضای اندیشکده «مؤسسه واشینگتن» آماده شده است. در روزهای آینده نیز بخشهای دیگری از این سری منتشر خواهد شد.
با توجه به آمادگی مصر برای قطع کامل روابط با اسرائیل، واشینگتن مجبور است محمد مرسی را وادار به برقراری ارتباط با رژیم صهیونیستی کند
چالشهای سیاسی و اقتصادی روزافزون در مصر در چهار سال آینده مشکلات عمدهای را برای دولت اوباما ایجاد خواهد کرد. اما واشینگتن در کوتاهمدت، باید با خطر بزرگتری دست و پنجه نرم کند: این که یک حمله تروریستی بزرگ در شبهجزیره سینا میتواند به شدیدتر شدن درگیریهای امنیتی بین اسرائیل و مصر منجر شود.
اخوانالمسلمین ممکن است از این درگیری به عنوان پیشزمینهای برای کاهش روابط مصر و اسرائیل و شاید لغو کامل توافقنامه صلح سال 1979 بین دو طرف استفاده کنند. کاخ سفید برای جلوگیری از این اتفاق باید به محمد مرسی رئیسجمهور مصر فشار آورد تا رابطهای مستقیم با مقامات اسرائیل برقرار و اطمینان حاصل کند که چنین بحرانی به درستی مدیریت خواهد شد.
شبهجزیره سینا و غزه به پایگاهی برای حمله به اسرائیل و افزایش تنشها بین مصر و رژیم صهیونیستی تبدیل شدهاند
وقوع حملهای تروریستی در شبهجزیره سینا که روابط مصر و اسرائیل را به خطر بیندازد اکنون دیگر با توجه به بیثباتی شدید در منطقه یک احتمال نیست، بلکه اجتنابناپذیر است.
از هم پاشیدگی نیروهای پلیس مصر پس از قیام ضد مبارک در ماه ژانویه سال 2011 موجب شده تا این کشور 60 هزار کیلومتر مربعی با خلأی امنیتی مواجه شود و سازمانهای تروریستی جهادی (شاید از جمله القاعده) به سرعت این خلأ را پر کنند. برخی از این سازمانها هم در شبهجزیره سینا و هم در غزه پایگاههای امنی دارند و در طول دو سال بعد از سرنگونی مبارک، از همین دو منطقه 15 بار به لولههای انتقال گاز به اسرائیل و اردن حمله کردهاند.
برخی از این گروههای جهادی هم ظاهراً از شبهجزیره سینا برای حمله به اسرائیل استفاده کردهاند تا هم ساکنان سرزمینهای اشغالی را بکشند و هم درگیریهای دیپلماتیک بین اسرائیل و مصر را تشدید کنند.
حمله به سفارت اسرائیل در مصر میتوانست پایان کار روابط بین دو طرف باشد
تروریستهای در تاریخ 18 آگوست 2011 تقریباً به هر دوی این اهداف رسیدند. دوازده شبهنظامی که لباس سربازان مصری را پوشیده بودند از درون خاک این کشور به یک اتوبوس در نزدیکی شهرک «ایلات» حمله کردند و هشت اسرائیلی را کشته و 30 نفر را زخمی کردند. نیروهای اسرائیلی در پاسخ به این حمله به طور اتفاقی 5 سرباز مصری را کشتند.
مردم مصر ظاهراً بدون توجه به این که تروریستهای درون خاک این کشور ماجرا را آغاز کرده بودند، به خیابانهای مصر آمدند و خواستار بسته شدن سفارت اسرائیل در قاهره و لغو پیمان «کمپ دیوید» شدند. این درگیریها با حمله 9 سپتامبر چندین مهاجم مصری به سفارت اسرائیل به اوج خود رسید؛ حملهای که ممکن بود به کشته شدن کارکنان سفارت رژیم صهیونیستی منجر شود. شورای نظامی که در آن زمان بر مصر حکومت میکرد به سرعت با کاهش تنشها و اعلام تعهد به ادامه روابط با اسرائیل به این مسئله پاسخ داد.
با روی کار آمدن اخوانالمسلمین در مصر و بیعلاقگی این حزب به ادامه روابط با اسرائیل، احتمال لغو پیمان صلح بین دو طرف بیشتر شده است
احتمال تکرار حملاتی از این قبیل به شدت زیاد است؛ به عنوان مثال، حمله تروریستی 5 آگوست 2012 که موجب کشته شدن 16 سرباز مصری در مرزهای شبهجزیره سینا با فلسطین اشغالی شد.
در همین حال، ظهور اخوانالمسلمین به عنوان حزب حاکم در مصر، مدیریت این بحرانها را باز هم دشوارتر خواهد کرد. بر خلاف شورای نظامی، اخوانالمسلمین علاقهای به ادامه روابط با اسرائیل ندارد و بارها اعلام کرده که میخواهد به شکل یک طرفه دست به اصلاح و حتی لغو پیمان صلح سال 1979 بین دو طرف بزند.
با توجه به مواضع ضد اسرائیلی اخوانالمسلمین مسلم است که برای قطع روابط دو طرف تنها یک حادثه تروریستی دیگر با دخالت اسرائیل کافی است
نکته بارزتر این که اخوانالمسلمین تا کنون دو بار از حملات در شبهجزیره سینا به عنوان پیشزمینه برای درخواست پایان روابط مصر با اسرائیل استفاده کرده است. این حزب در تظاهرات علیه ادامه کار سفارت اسرائیل در مصر پس از حادثه آگوست 2011 شرکت داشت و حملات آگوست 2012 را نیز کار موساد اسرائیل و توطئه این سازمان برای تضعیف دولت مرسی دانست.
به همه اینها باید بیانیههای اخیر ضد اسرائیلی اخوانالمسلمین را افزود؛ از جمله درخواست «محمد بدیع» رهبر بزرگ اخوانالمسلمین برای جهاد به منظور «پس گرفتن بیتالمقدس» و بیانات «عصام العریان» از مقامات این حزب و نایب رئیس حزب «آزادی و عدالت»، با این مضمون که اسرائیل تا ده سال دیگر از بین خواهد رفت.
در چنین شرایطی مسلم است که در صورت دخالت مستقیم اسرائیل در حادثه تروریستی دیگری در شبهجزیره سینا، اخوانالمسلمین تلاشی برای رفع اختلافات بین مصر و رژیم صهیونیستی نخواهد کرد.
به دلیل نزدیک بودن بحران بعدی بین مصر و اسرائیل و قطع ارتباط بین دو طرف، ایجاد رابطه بین این دو برای واشینگتن ضروری است
کاهش احتمال وقوع چنین حادثهای نیازمند اتخاد رویکرد امنیتی جدیدی برای مقابله با گروههای تروریستی فعال در شبهجزیره سینا و رویکردی اقتصادی برای توسعه منطقه و فراهم آوردن فرصتهای مشروع برای اهالی آن است.
اما با توجه به چالشهای سیاسی و اقتصادی روزافزون در مصر، تدوین چنین رویکردهایی سالها به طول خواهد انجامید و به همین دلیل ضروری است که رابطهای بین دو طرف برقرار و از این طریق بحران بعدی بین مصر و اسرائیل (که هر لحظه ممکن است رخ دهد) مدیریت شود.
راههای دولت اوباما برای فشار بر مرسی به منظور برقراری ارتباط مستقیم و همکاری با اسرائیل
دولت اوباما به ویژه باید مطمئن شود که دولت مرسی ارتباط مستقیمی را با مقامات اسرائیلی برقرار میکند.
کاخ سفید باید به مرسی بگوید که در غیاب چنین روابطی، تلاشها برای کاهش تنشها در اثر بروز بحرانی بین دو طرف در شبهجزیره سینا دشوار خواهد بود و چنین بحرانی میتواند ثبات منطقه را با تهدید مواجه خواهد کرد و توانایی دولت مرسی را نیز برای جذب سرمایهگذاریهای مورد نیاز خارجی کاهش خواهد داد.
واشینگتن همچنین باید صراحتاً به مرسی بگوید که اولاً کمکهای اقتصادی و نظامی آمریکا به مصر مستلزم آن است که این کشور روابط صلحآمیز خود با همسایگانش را حفظ کند، و دوماً دولت آمریکا نمیتواند شرایط حاضر و قطع روابط بین مصر و اسرائیل در صورت بروز هر بحرانی در شبهجزیره سینا را تحمل کند.
نهایتاً هم دولت اوباما باید پیشنهاد دهد که مرسی روابط مستقیم و همکاری خود با اسرائیل را با جلوگیری از انتقال سلاح بین شبهجزیره سینا و غزه آغاز کند. دولت آمریکا باید به مرسی بگوید که انجام یا عدم انجام این کار توسط مرسی نشان میدهد که وی بین منافع ملی و مسائل ایدئولوژیکی کدام را مهمتر میداند.
اوباما برای دفاع از منافع اسرائیل باید به هر طریقی که میتواند از سد دولت مرسی عبور کند
مطمئناً اصرار بر این که رئیسجمهور اخوانالمسلمینی مصر ارتباط با اسرائیل را حفظ کند، نمیتواند ایدئولوژی ضد اسرائیلی وی را تغییر دهد؛ همانطور که «همکاری» آمریکا با اخوانالمسلمین نتوانست دیدگاه اساساً ضد غربی این سازمان را عوض کند.
اما تأکید واشینگتن بر خطرات سیاستهای کنونی دولت مصر و استفاده از تشویق و تهدیدهای درست ممکن است موجب تغییر در رفتار اخوانالمسلمین شود. اگر اوباما میخواهد از امنیت منطقه پس از سقوط مبارک اطمینان حاصل کند، گذر وی از چالش کنونی مصر ضروری است.
...............پایان پیام/ 218