به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ در سالروز شهادت امام رضا (علیهالسلام) شعر برخی از شاعران افغانستان که در وصف امام رضا (علیهالسلام) سروده شده، خواندنی است.
«خلیل الله خلیلی»
خلیل الله خلیلی برای شاعران ایران نامی آشنا است و در دوران حیات خود به عنوان نماینده فرهنگی افغانستان سفرهای زیادی به ایران داشته و در میان شاعران و پژوهشگران ایران نامی شناخته شده است.
خلیل الله خلیلی، شاعر اهل تسنن افغان در سال 1286 خورشیدی در کابل به دنیا آمد و در سال 1366 خورشیدی در پاکستان از دنیا رفت و پیکرش سال گذشته به کابل منتقل شده و به خاک سپرده شد.
این شاعر افغان در یکی از سفرهای خود در سال 1339 خورشیدی، در حرم مطهر رضوی، قصیدهای برای حضرت امام رضا (علیهالسلام) سروده است:
فرخنده کشوری که تویی شهریار آن
آسوده مردمی که تویی غمگسار آن
گلزار شرق را نبود تا ابد خزان
ای رحمت خدا! چو تویی نو بهار آن
رخشنده خاتمی است در انگشت مرتضی
نازد به نام تو گهر آبدار آن
شادم ز بخت خویش کز این آستان برم
امروز بر جبین ارادت غبار آن
همسایگان کوی رضاییم، ای خدا!
رحمی نما به ما به طفیل جوار آن
از ما درود باد به این مرجع امید
تا هست چرخ و گردش لیل و نهار آن
«زهرا حسین زاده»
زهرا حسین زاده از شاعران مطرح افغانستان است که در حال حاظر در شهر مشهد زندگی میکند و سال گذشته به عنوان شاعر برتر نهمین جشنواره شعر رضوی استان خراسان رضوی شناخته شد.
از این شاعر جوان تاکنون 2 مجموعه شعر به چاپ رسیده است. غزلی که از او در جشنواره سال گذشته شعر رضوی به عنوان شعر برتر انتخاب شد، خواندنی است:
فقط یک مرغ کوچک نذری آوردم
الو من اشتراک صفر هشتم تاکسی لطفا!
تشنج میکشد گنجشکها را زیر پیراهن
کدامین کارتن خواب از تب و لرزش خبر دارد
همین یک شب صبورم کن بغل زد اسکلت را زن
دلم را لابه لای زرورقها دود و دم بخشید
چه کرده خلسههای لعنتی، با این سر و گردن
تو میدانی زمستانهای تنهایی، خشن رد شد
خیابانهای گلشهر از کنار کفشهای من
رگان مهربانی را سرم پشت سرم بلعید
کمی پاکی به خونش بخش سقاخانهات روشن
کمک کن دست بردارد... بدون لطفتان تنها
جواب رنج ما کوبیدن آب است در هاون
قبولش کن! فقط یک مرغ کوچک نذری آوردم
الو! من اشتراک - صفر- هشتم تاکسی لطفا
«حسین حیدربیگی»
حسین حیدر بیگی از شاعران و نویسندگان مطرح مهاجر در ایران است که در برخی از جشنوارههای شعر و قصه در ایران به عنوان شاعر و نویسنده برتر شناخته شده است. او غزلی با نام گلدستههای روشن در وصف امام رضا (علیه السلام) دارد:
جاریست در هوای خراسان بهار تو
در ذهن کوچهها و خیابان بهار تو
امشب چقدر غرق تماشا نموده است
آینه را به وقت زمستان بهار تو
جاریست در عبور نفسهای خستهام
مثل صدای روشن باران، بهار تو
امشب کسی که آمده در صحن روشنت
در غربتش رسیده فروان بهار تو
صد زخم تیر و دشنه به بازو مرا نشان
دست از تو بر ندارم و درمان بهار تو
مهتاب روی شانه گلدستهات نشست
تا هست آب خیز و گل افشان بهار تو
«حسن حسین زاده»
حسن حسین زاده از چهرههای هم نسل با «محمدکاظم کاظمی» و «سیدابوطالب مظفری» است. وی در یکی از دفترهای شعر خود غزلی را به «مولای غریبان آقا امام هشتم» تقدیم کرده است:
بر نمیدارم دست از پنجره فولادت
آمدم باز از این پنجره فریاد شوم
وارد صحن من و این همه ایراد شوم
آمدم چرخ زنم، چرخ به دور حرمت
تا به اندازه سرگشتگی باد شوم
آمدم زائر تو پای نهد روی سرم
زیر پای همه جان داده و آزاد شوم
میشود قطرهای از حوض طلایت نوشم؟
سبز تر گردم و این مرتبه شمشاد شوم
میشود گوشه ایوان شما خواب شوم؟
بعد از آن باز کنم چشم و پریزاد شوم
برندارم دست از پنجره فولادت
تا که مانندش تبدیل به فولاد شوم
«براتعلی فدایی هروی»
براتعلی فدایی هروی که در حال حاظر در هرات زندگی میکند و بیش از 90 سال سن دارد، از چهرههای قدیم شعر افغانستان است که سالها در ایران زندگی کرده است. او از آخرین میراثداران نسل گذشته شعر افغانستان است که همچنان جوشش شعر در او زنده است. «چامهها و چکامهها» نام یکی از دفترهای شعر او است که اشعار فروانی از او در وصف خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) در این دفتر دیده میشود.
بخشی از شعر بلند فدایی هروی که در ستایش و التجائیه به پیشگاه حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(علیه السلام) سروده شده است از همین دفتر انتخاب شده است:
خدایگان خراسان، خدیو خطه طوس
سلیل احمد و هشتم اما، شمس شموس
بر آستان تو روی نیاز اهل نیاز
به خاک کوی تو انس و ملک نهاده رووس
مزار فیض تو حاجت روی اهل جهان
پناه لطف تو آرام بخش خیل نفوس
کسی زدرگه جود تو نامید نرفت
اگر که مومن دیندار یا که گبر و مجوس
به نور تو ماراست چشم و دل روشن
بوصف ذات تو ما را زبان فهم الکن
.................پایان پیام/ 218