به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ «لوس آنجلس تایمز» در مطلبی به قلم «راجان منون»، استاد علوم سیاسی سیتی کالج نیویورک و دانشگاه سیتی یونیورسیتی نیویورک، در تحلیل وضعیت سوریه مینویسد: پس از بیست و دو ماه جنگ داخلی در سوریه که در آن تقریبا شصت هزار نفر کشته شدهاند، رییس جمهور سوریه، بشار اسد طی سخنرانیای مذاکره با شورشیان را مردود دانست و بسیار روشن و شفاف اعلام کرد که قصد دارد تا هر زمان که امکان داشته باشد در قدرت بماند.
سخنان اسد چندان مایه شگفتی نشد. دیپلماتهای باتجربه فراوانی از جمله کوفی عنان دبیر کل پیشین سازمان ملل تلاش به برقراری صلح در سوریه کردند اما کاری از پیش نبردند.
اما براستی چرا جنگ در سوریه آنقدر به درازا کشیده شده است؟ اصلیترین دلیل آن است که هیچ یک از طرفین حس نمیکند که دارد شکست میخورد.
مخالفان بخش بزرگی از کشور را در کنترل دارند و بویژه در شمال و شرق سوریه حضور گستردهای دارند و اخیرا نیز با رسیدن به یک ساختار سیاسی و نظامی منسجمتر توانستهاند بسیاری از کشورها را مجاب کنند که آنها را به رسمیت بشناسند.
اما اسد تا زمانی که شهرهای بزرگ سوریه را در اختیار دارد میتواند به شکست مخالفان امیدوار باشد مانند حلب مرکز تجاری سوریه و دمشق پایتخت کشور. مخالفان اسد کمکهای نظامی و دیگر حمایتها را از عربستان سعودی، قطر و ترکیه دریافت میکنند و همین امر سبب شده است تا جسورتر شوند اما سوریه همچنان دارای برتری آتش است. در چنین شرایطی که هیچ یک از طرفین گمان به شکست خود نمیبرد جنگ را متوقف نخواهند کرد.
دلیل دیگر تداوم جنگ آن است که اقلیتهای گوناگون سوریه به آینده سوریه که در اختیار اکثریت سنیها خواهد بود چندان خوشبین نیستند. مثلا کردهای سوریه که در شمال شرق این کشور زندگی میکنند خود را از درگیریها دور نگاه داشته و امیدوارند بتوانند همانند برادران کرد عراقی خود که با سقوط صدام حسین به نوعی از خود مختاری دستیافتهاند آنها نیز چنین کنند.
این بدان معنی نیست که کردها اسد را دوست دارند بلکه گمان میکنند که با افتادن کشور به دست مخالفان اقلیتها بیش از پیش سرکوب خواهند شد. اسد که خود یک علوی است (علویان دوازده درصد جمعیت سوریه را تشکیل میدهند) برای حفظ قدرت نیاز به حمایت اقلیتهای سوریه دارد که روی هم رفته یک سوم جمعیت کشور را تشکیل میدهند. به همین خاطر با آنها با احترام رفتار کرده است.
اقلیتها نیز میترسند که دولتی که اکثریت سنی تشکیل میدهد چنین رفتار محترمانهای با آنها نداشته باشد.
همین دلیل سبب وفاداری بسیاری از سنیها نیز به اسد شده است بویژه روشنفکران، تحصیلکردهها و کارمندان که میترسند دولت آینده سوریه در قیاس با دولت بشار اسد نقاط اشتراک کمتری با آنها داشته باشد.
با وجود برخی ریزشها از جمله شماری از مقامات دولتی، اسد توانسته است بخش اعظم بدنه اداری و نظامی را برای اداره کشور و ادامه جنگ حفظ کند.
اسد همچنین توانسته است تا کنون ارتش و نیروهای امنیتی را به خود وفادار نگه دارد که دلیل اصلی سر پا ماندن او نیز همین نیروها بودهاند. در تاریخ معاصر خاورمیانه هر حکمرانی که کنترل خود بر ارتش را از دست داده است کنترل کشور را هم از دست داده است.
زینالعابدبن بن علی رییس جمهور سابق تونس زمانی از کشور گریخت که مقامات ارشد ارتش به او گفتند که باید کشور را ترک کند و حسنی مبارک زمانی سرنگون شد که سپهبدهای مصری دریافتند که بدون خلاص شدن از شر حسنی مبارک نمیتوانند قدرت سیاسی و اقتصادی خود را حفظ کنند. اگر همین اتفاق هم در سوریه افتاده بود اسد و اطرافیانش حالا یا کشور را ترک کرده بودند یا مرده بودند.
بسیاری از علویان طبقه حاکم چندان علاقهای ندارند که اسد را به سوی صلح سوق دهند چرا که از انتقام جویی سنیها پس از در اختیار گرفتن قدرت میترسند. حتی اگر در مذاکرات به آنها تضمین داده شود که در دولت انتقالی نقش داشته باشند باز هم آنها از این نگرانی خواهند داشت که در ناآرامیهای زمان تشکیل دولت انتقالی به انتقام کشته شوند.
حال باید پرسید با این اوصاف آینده سوریه چگونه است؟ پاسخ این است که سوریه چندان آینده روشنی ندارد. رژیم حاکم گمان میکند که میتواند به پشتیبانی اقلیت علوی سوریه که بیشتر در کرانه دریای مدیترانه میان طرطوس و لاذقیه زندگی میکنند حتی اگر مخالفان دمشق را بگیرند جنگ را تا ابد ادامه دهد.
مخالفان نیز در قیاس با آغاز درگیری بسیار بهتر میجنگد و تجربه بیشتری به دست آورده است. آنها حالا تسلیحات بهتری نیز در اختیار دارند و در حالی که اسد در حال از دست دادن پشتیبانی بینالمللی است آنها پشتیبانی بیشتری به دست میآورند.
در چنین شرایطی که هیچ یک از طرفین بر روی خود هیچ فشاری برای توقف درگیریها و تقسیم قدرت نمیبیند، جنگ در سوریه همچنان قربانی خواهد گرفت.
................پایان پیام/ 218