به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ محمد قاسم الخفاجی روزنامه نگار عراقی طی یادداشتی به تمجید از آیت الله سیستانی و مواضع سیاسیاش در عراق پس از صدام پرداخته است.
وی در نوشتار خود آورده است: برخی از روزنامه نگاران تنها هدفشان تخریب چهره های دینی و ملی مثل آیت الله سیستانی، مرجع عالیقدر جهان تشیع نه برای این که مرجع جهان تشیع است بلکه به این دلیل که نقش برجستهای در جامعه عراق دارد، هستند. در این جا مقصود تلاش برای تبرئه چهره آیت الله سیستانی و مرجعیت نیست که بیشک نیازی به تلاش های ما در این زمینه ندارند. هدف ما در این جا تبیین وضعیتی است که در حال حاضر عراق دچار آن است و مرجعیت شیعه نقشی برجسته برای حل آن ایفا می کند.
از نخستین روزی که نظام دیکتاتوری سابق صدام حسین در عراق سقوط کرد، آیت الله سیستانی تلاش کرد با استفاده از جایگاه ویژه خود در پر کردن خلا سیاسی پس از سقوط تلاش کند. بسیاری از سیاستمداران توانستند از اندیشههای او استفاده کنند و ایشان توانست امور را به گونهای اداره کند که در همه موارد عقلانیت، حکمت، درایت و واقعبینی برجسته باشد. بیاغراق اگر آیت الله سیستانی و رهبری فکری و جایگاه ویژه سیاسی ایشان در عراق نبود، این کشور غرق در فتنه، جنگهای متعدد و رویاروییهای نژادی، قومی و طایفهای میشد.
مرجعیت به طور کل همواره بر تداوم سیاست آرام و عاقلانه تا رسیدن به تحولی اجتماعی و دگرگونی سیاسی مورد هدف تاکید داشته است. آیتالله سیستانی بارها تاکید کرده که استقلال و ثبات عراق نیازمند همکاری همه جریانها، قدرتها و نگرشهای سیاسی و اجتماعی عراق است و باید دولتمردان عراقی مطابق با اصول متمدنانه و دموکراتیک و مدنی به گونهای رفتار کنند که کشور وارد مسیری شود که از خونریزیهای بیشتر و هدر رفتن جان افراد بیگناه در امان بماند.
این در حالی است که این مواضع همواره از جانب کسانی که میخواهند خون ملت عراق را بریزند و به دنبال ایجاد فضایی باز و بیقید به هر گونه قانون و قانونمندی هستند مورد نقد قرار گرفته با این هدف که بتوانند به تسویه حساب با چهرههای سیاسی مخالف خود بپردازند و دشمنان خود را ترور کنند و نظام را زیر سوال ببرند و مردم را سر ببرند و عراق را وارد یک آشوب بیپایان کنند.
در حقیقت این جریانهای داخلی و خارجی عراق هستند که نمیخواهند عراق به ثبات برسد برای این که خوب میدانند، ثبات در عراق به نفع پروژه طایفهای که میخواهند پیش ببرند نخواهد بود. آنها در حقیقت زندگی مسالمتآمیز، برادرانه و انسجام مذهبی و دینی و تاریخی عراق را هدف گرفتهاند و تلاش دارند تا به این کار خود برچسب عراقی بزنند.
در حالی که هر کسی که فتواهای آیت الله سیستانی را پیگیری کند، به روشنی میبیند که ایشان بر حفظ حرمت جان افراد بیگناه تاکید کرده و هر گونه همکاری یا برخورد با اشغالگر را رد کرده است. حتی ایشان دیدار با حاکم مدنی امریکا، پل بریمر و دیگر سیاستمداران امریکایی را نپذیرفتند و اعلام کردند که امریکا و سربازان و فرماندهان و رهبران و افسرانش همگی اشغالگر هستند. این در حالی است که با وجود چنین موضعی از سوی مرجعیت، نیروی اشغالگر مجبور به پذیرفتن فعالیت سیاسی جریانهای عراقی شد و کلیت حکومت عراق را به رسمیت شناخت و مجبور شد زمینهای فراهم کند تا ملت عراق، خود اداره کشور، چه از لحاظ قانونی و چه از لحاظ اقتصادی و اجتماعی را بر عهده بگیرد و مسئول وظایف ملی خود باشد و اجازه ندهد که این مسیر به شکست بینجامد.
عراق باید خود را سعادتمند بداند که از وجود چهرههایی مثل آیت الله سیستانی و دیگر مراجع عالیقدر عراق برخورد است. این چهره عالی مقام نخستین جایگاه را در دنیای سیاست امروز دارد. به رغم این که برخی طرفداران طایفهگری، در کالبد فتنه طایفهای میدمند و برای آن نعره سر میدهند، تنها مرجعیت است که از همه عراقیها میخواهد خویشتنداری کنند و از فرصتها استفاده کنند و اجازه ندهند کشور به سمت تجزیه یا تضعیف پیش رود.
.............پایان پیام/ 218