خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

شنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۳
۲:۳۷
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
شنبه
۳۰ دی
۱۳۹۱
۲۰:۳۰:۰۰
منبع:
فارس
کد خبر:
383315

تاریخ شیعه در عصر امام حسن عسکرى(ع) از زبان علامه طهرانی

حضرت امام حسن عسکری(ع) براى حفظ و نگهدارى فرزندش حضرت مهدی موعود(عج) نگران بود و پیوسته ایشان را نزد خود نگه مى‏‌داشت تا جایی که به احدى اجازه ملاقات نمى‏داد.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‏بیت(ع) ـ ابنا ـ عصر امام حسن عسکری(ع) برای شیعیان آخرالزمانی از ویژگی خاصی برخوردار است. زیرا پس از این دوره برای شیعه حوادثی به وقوع می‌پیوندد که در تاریخ کم نظیر است. برای اطلاع از این موضوع، ابتدا دیدگاه مرحوم علامه آیت‌الله سید محمد حسین حسینی طهرانی درباره سیر علوم و تاریخ شیعه در عصر امام حسن عسکرى(ع) و سپس نگاهی اجمالی به عصر غیبت بیان می‌شود.

علامه طهرانی در جلد شانزدهم کتاب شریف «امام شناسى» چنین می‌نویسد: آن حضرت در شهر ربیع‌الاخر از سال 231 و یا 232 متولد شد و در هشتم ربیع‌ الاول از سنه 260 در سامرا رحلت یافت و با پدر بزرگوارش هر دو در خانه خود، مدفون شدند. ایام امامت آن حضرت شش سال و عمرشان 28 یا 29 سال بود که بعد از حضرت امام محمد تقى(ع) کوچکترین امامان بوده‌‏اند.

در زمانى که متوکل حضرت امام هادى(ع) را از مدینه طلبید، حضرت امام حسن عسکرى(ع) همیشه در سامرا همراه پدر بود تا وقتى که پدر به رفیق اعلى واصل شد.

حضرت عسکری(ع) در مدت کوتاه عمر شریفش، پس از پدر، زندگى توأم با مرارت و اذیتی را در سامرا گذراند و پس از ارتحال پدرشان به تنهایی بدی‌ها و زشتی‌های بنى‌عباس را تحمل می‌کرد حال و رفتار عباسیان با حضرت، از إسائه، چشم پوشى از مقامات، و تضییق بر او و زندان، مثل حال و رفتارشان با پدرش بوده است بدون اندک فُسْحَتى و إرفاقى که به او برسد.

حال شیعیان در عصر امام عسکری(ع) به مثابه حال پدرش بوده است؛ شهر قم در عهد این امام بزرگوار و در عهد پدرش از زمان‌های پیش، پایتخت بزرگى از عَواصم و محل‌هاى علم شیعه بوده است. در شهر قم به مقدارى که از شمارش و حساب بیرون است راویان شیعه، و به مقدار بسیارى از مؤلفان در علم حدیث و در سایر فنون علم مجتمع بوده‏اند.

در سامرا و اطراف آن به قدرى شیعه زیاد بود که به مقدار معتنابهى بالغ مى‌شده است و در شهر بغداد نیز تعداد بی‌شماری شیعه بوده‏‌اند. شهر مَدائن در آن عصر معمور و آباد بوده است و تشیع در آن داراى قِدْحِ مُعَلَى [این مثال در عرب براى صاحب نصیب أعظم استعمال مى‏‌شود] بوده است، و پیوسته مواصلات میان شیعیان آنجا و میان امام، متوالى و مرتب بوده است و شاید سلمان فارسى اولین واضع حَجَر تشیع در آنجا بوده است، و روى آن حَجَر بوده است که حُذَیْفَة بن یَمان بناى تشیع کرده است.

و اما از کوفه آن عصر چیزى مپرس. کوفه در آن عصر، و ما قبل از آن، و ما بعد از آن از بزرگترین شهرهاى تشیع محسوب مى‌شده است. بارى، پیوسته حال بنى عباس با امام عسکرى (ع) بر همان منوال خشونت بود تا آنکه معتمد عباسى ایشان را با سمّ پنهانى شهید کرد از این رو شیعه بر همان منوال بود تا حضرت عسکری(ع) از دنیا رحلت نمود.

نگاهی اجمالی بر دوران غیبت

علامه طهرانی در ادامه به بیان دوره امامت حضرت ولی عصر(عج) پرداخته و با تاکید بر این نکته که: «حضرت امام حسن عسکری(ع)براى حفظ و نگهدارى وجود مقدس امام زمان(ع) نگران بود و پیوسته ایشان را در نزد خود نگه مى‌داشت و به احدى اجازه ملاقات نمی‌داد»، می‌افزاید: از این رو حضرت مهدی(ع) را در ایام حیات پدر گرامی‌اش دیدار نکردند مگر گروه قلیلى از شیعیان. و چگونه براى حضرت امام حسن عسکری(ع) محافظت از ایشان مهم نباشد با وجودى که او آخرین امام معصوم(ع) است؟! و به واسطه اوست که شیعه زنده مى‏شود وَ بِهِ یَمْلَا اللهُ الارْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا. و چگونه بر وى نگران نباشد با وجودى که بنى‌عباس همگى در انتظار ولادتش نشسته بودند تا کار او را تمام کنند.

نویسنده کتاب «امام‌شناسی» خاطرنشان می‌کند: بنابراین غیبت صغراى حضرت ولی عصر(عج) از روز ولادت اوست، و در این مطلب حتى دو نفر از شیعیان با هم اختلاف ندارند. و برخى از اهل سنت هم بدین امر اشاره داشته‌اند از جمله: ابن صبَاغ مالکى در فصل یازدهم کتاب «الفُصُولُ الْمُهِمَة».

وى مى‏گوید: «ابو محمد الحسن از خود فقط یک پسر به جاى گذاشت: اوست حجت قائم منتظر براى دولت حق. و به دلیل صعوبت وقت، و خوف از سلطان، و تعقیب سلطان از شیعیان، و حبسشان، و گرفتن و دستگیر نمودن آنان، میلادش را مخفى داشت و امرش را پنهان مى‏نمود.»

علامه طهرانی ادامه می‌دهد: چون حضرت ابو محمد الحسن (ع)رحلت کرد، معتمد عباسى اقدام گسترده‌ای را براى دسترسى بر امام مهدى مبذول داشت تا حدى که کنیزانش را حبس و براى آنان نگهبان گماشت؛ از ترس آنکه مبادا یکى از آنان آبستن به فرزندى از امام باشد. اما خداوند او را از دیده معتمد و از دشمنانش پنهان داشت براى روزى که اراده دارد زمین را از لوث جور و طغیان و شرک پاک کند، و به جاى آنها عدل و امن را برقرار کند.

حضرت امام زمان(ع) پس از شهادت پدرش امام عسکرى(ع) ما بین خود و شیعیانش، سفراء أربعه را گماشت. و ایشان عبارت بودند از: عثمان بن سعید عُمَرى که او همچنین از وکلاى جدش و پدرش بوده است. و محمد بن عثمان پسر او که او همچنین از وکلاى پدرش بوده است. و حسین بن روح نوبختى، و على بن محمد سَمُرى.

به این چهار نفر فقط عنوان سفارت عطا شده بود و به هر یک به ترتیب پس از موت دیگرى انتقال مى‏یافت. بنابراین به محمد بعد از پدرش، و سپس به حسین پس از محمد، و سپس به على سَمُرى پس از حسین انتقال داده شد. پس از مرگ سَمُرى که در سال 329 هجری قمری بود سفارت منقطع شد. مسکن همگى آنان بغداد بود، و مواضع قبورشان نیز در بغداد، معروف و مزار شیعیان است.

این سفیران واسطه میان شیعه و امام بودند براى بردن مسائلشان نزد امام و گرفتن پاسخ از او با امضا و توقیع خاص آن حضرت به سوى آنها. و این سفراء جمیعاً أساتید تدریس در زمان خودشان بوده‌‏اند. علوم امام غایب را به سوى واردان و طالبان علم حمل مى‌کرده‏اند. و پس از این سفرا باب وصول به امام و أخذ احکام و مسائل و علوم از وى رأساً و مستقیماً منقطع شد و راه أخذ احکام، منحصر در باب اجتهاد شد.

در ایام غیبت صغرى، تشیع چنان مشهور و معروف بود که مانند نورى بر فراز کوه تلألؤ و درخشندگى داشت، به ویژه در عراق، ایران، و شهر بغداد و شهر قم مَهْبط طلاب علم بوده است و اساتید درس و رجال تألیف نیز در این دو مکان بوده‏اند.

غیبت صغرى با وفات على بن محمد سَمُرى در سال 329 هجری قمری پایان یافت و پس از آن غیبت کبرى واقع شد.

..............پایان پیام/ 218