به گزارش خبرگزاري اهلبيت(ع) ـ ابنا ـ «عبدالباری عطوان» سردبیر القدس العربی، در سرمقاله خود به تشریح وضعیت سوریه و تحولات سیاسی و نظامی پیش رو بعد از اظهارات «معاذ الخطیب» رئیس گروه موسوم به ائتلاف ملی سوریه، پرداخت و نوشت: الخطیب دو شرط را برای گفتگو مطرح کرد که لزوم کناره گیری بشار اسد از قدرت از جمله آنها نیست. شرط اول آزادی 160 هزار بازداشت شده در زندانهای سوریه و شرط دوم تمدید گذرنامه‌های سوری های خارج از کشور به مدت دستکم دو سال بود.
وي با اشاره به اینکه این طرح با مخالفت سرسختانه مجلس ملی روبرو شد که یکی از تشکل های زیر مجموعه ائتلاف سوری مخالف به ریاست الخطیب است، تصریح کرد: سخنگوی الخطیب گفت که اعلام آمادگی او برای مذاکره با نظام موضع شخصی وی بوده و بیانگر موضع ائتلاف سوری نیست؛ زیرا این سخن با سند دوحه که ائتلاف سوری براساس آن شکل گرفت در تضاد است.
به نوشته عبدالباری عطوان، این سند بر رد قاطع مذاکره با نظام سوریه و اصرار بر رفتن همه سران آن تاکید می کند. در حالی که گروههای مخالف دیگر نیز الخطیب را به خیانت متهم کردند ، او در پاسخ به این حملات گفت که در معرض تروریسم فکری قرار گرفته است.
وی افزود: الخطیب می گوید که با وجود انکار برخی ها، کسانی هستند که می خواهند چنین افکار و ایده هایی را بشنوند.
عبدالباری عطوان نوشت: متهم کردن یکدیگر به خیانت در قاموس مخالفان سوری چیز جدیدی نیست و به همین دلیل اکنون از نظر مخالفان اسد ، الخطیب از یک قهرمان انتخاب شده با رای اکثریت قاطع برای رهبری ائتلاف به شریک جرم نظام سوریه تبدیل شده است.
وی افزود: الخطیب طرح گفت و گو را از روی نادانی یا جهل مطرح نکرد بلکه آن را براساس داد‌ه‌ها و حقایق مطرح ساخت که در جریان نشست خود در لندن تحت چتر دولت انگلیس و تحت عنوان تشکیل دولت وحدت ملی جایگزین نظام در دو هفته قبل و مشارکتش در نشست دوستان سوریه در دو روز پیش در شهر پاریس مطرح کرد. وی در این نشست به دیدگاه میهمانان و میزبان ها گوش داد؛ دیدگاههایی که به ویژه در زمینه موضوع مسلح کردن مخالفان به سلاح های مدرن مایوس کننده بود.
به نوشته عبدالباری عطوان، چند دلیل باعث شد تا الخطیب این طرح را مطرح کند؛ طرحی که ممکن است باعث استعفای وی به علت اتهام های وارده یا بروز شکاف در جبهه مخالفان سوری و چه بسا خروج مجلس ملی سوریه از زیر مجموعه ائتلاف سوری مخالف شود. از جمله این دلایل می توان به دست کشیدن غرب به ویژه آمریکا از ایده مسلح کردن ارتش آزاد و گروههای مسلح مخالف دیگر و هشدار به کشورهای عرب حوزه خلیج فارس درخصوص ندادن سلاح یا پول به مخالفان اشاره کرد.
وی افزود: دومین علت تاکید باراک اوباما در سخنرانی سوگند ریاست جمهوری اش بر پایان دوره جنگ ها و آغاز دوره صلح مبتنی بر گفت‌وگو است که پیام روشنی به مخالفان سوری می دهد مبنی بر اینکه آمریکا نمی تواند در پرونده سوریه از جنبه نظامی وارد شود.
این نویسنده تصریح کرد: سومین علت رسیدن بحران سوریه به مرحله رکود در نتیجه ناتوانی نظام در از بین بردن گروههای مسلح از طریق راهکارهای امنیتی و نظامی از یک سو و ناتوانی گروههای مسلح در سرنگونی نظام از سوی دیگر با همین شیوه است.
عبدالباری عطوان افزود: چهارمین علت، ارزیابی نادرست کشورهای عربی حامی مخالفان از قدرت نظام و حمایت خارجی از آن به ویژه حمایت روسیه و ایران و آمادگی برای ورود به جنگی جهانی برای جلوگیری از سرنگونی نظام سوریه در صورتی که این امر اقتضا کند، است.
وی تصریح کرد: پنجمین علت، افزایش قدرت گروههای مسلح و تحکیم حضور آنها در اکثر مناطق سوریه خصوصا در شمال و موفقیت این گروهها در جذب صدها نفر ـ اگر نگوییم هزاران نفر از جوانان سوریه ـ برای پیوستن به این گروهها و ارایه خدمات اجتماعی و معیشتی به آنها در مناطقی است که حضور نظام در آنجا کمرنگ شده است؛ نظیر همان کاری که گروه طالبان در افغانستان انجام داد.
به نوشته عطوان، ششمین علت، تسلیم شدن اکثر کشورهای عربی حامی مخالفان مسلح سوریه به این امر که راهکار مسالمت آمیز تنها راه برون رفت از بحران است و این امر به معنای اعتراف و تسلیم شدن به ادامه بقای نظام و گشودن باب گفتگو با آن است.
وی افزود: هفتمین علت، دست کشیدن اتحادیه عرب و وزرای خارجه آن از پرونده سوریه. قابل توجه بود که نبیل العربی دبیرکل اتحادیه عرب گفت که برای برقراری آتش بس به شورای امنیت رجوع خواهد کرد؛ نه تسریع در دخالت نظامی غرب در سوریه.
این نویسنده تصریح کرد: معاذ الخطیب این حقایق را درک کرد اما خطرناکتر از آن درک کرد که جامعه بین المللی با بحران سوریه صرفا به عنوان موضوع آوارگان برخورد می کند که نشست کویت با جمع آوری بیش از یک میلیارد دلار کمک برای آوارگان سوری گواه این امر است.
به نوشته عبدالباری عطوان، به نظر می رسد که دو قدرت بزرگ یعنی روسیه و آمریکا در آستانه تحمیل راه حلی مذاکراتی هستند که می تواند ساختار نهایی آن در نشست «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه و «باراک اوباما» همتای آمریکایی است در آینده نزدیک تجلی یابد.
وی افزود: در این میان مخالفان سوریه ممکن است به سه اردوگاه اصلی تقسیم شوند. اردوگاه اول که مذاکره با نظام برای دستیابی به یک سازش مسالمت آمیز را قبول می کنند. اردوگاه دوم که مخالف با گفتگو با نظام بوده و بر ضرورت رفتن سران آن تاکید می کنند و ممکن است که هدایت این اردوگاه را مجلس ملی با ساختار قدیمی آن پیش از پیوستن به ائتلاف سوری مخالف برعهده داشته باشد. گروه اخوان المسلمین ستون اصلی این مجلس را تشکیل داد.
این نویسنده تصریح کرد: اردوگاه سوم که همان گروههای جهادی به رهبری جبهه النصره وابسته به القاعده هستند. این گروها گفتگو با نظام را به طور قاطع رد می کنند و خواهان سرنگونی و قتل سران آن و برپایی دولتی اسلامی برای اجرای شریعت اسلامی هستند.
به عقیده عبدالباری عطوان، بعد از فروکش کردن غبار طرح الخطیب و روشن شدن مواضع در درون مخالفان سوری و جامعه بین المللی خصوصا غرب ، چه بسا پیش روی خود صحنه متفاوتی از سوریه ببینیم که به طور کامل با گذشته متفاوت باشد به گونه ای که شاهد شکل گیری جبهه "صحوات سوریه" باشیم که با نظام سوریه در جنگ علیه گروههای جهادی به منظور ریشه کن کردن آنها ـ نظیر آنچه در عراق در زمان ژنرال دیوید پترائوس فرمانده نیروهای آمریکایی ـ شاهد بودیم، همراهی می کنند.
این نویسنده افزود: غرب بعد از دخالت فرانسه در مالی برای مبارزه با شبکه القاعده در مغرب اسلامی و شاخه های آن، جنگ علیه گروههای جهادی را در راس اولویت های خود قرار داده است.
به نوشته عبدالباری عطوان، معاذ الخطیب عرصه جدید سوریه را با این سخن درصفحه خود در یک پایگاه اجتماعی در اینترنت خلاص کرد که "کشورهایی هستند که وعده می دهند و عمل نمی کنند... کسانی هستند که به سوری ها می گویند یورش ببرید و سپس در وسط میدان نبرد آنها را تنها رها می کنند... کسانی هستند که متعهد به حمایت از انقلابیون می شوند... سپس آنها را با مرگ تنها رها می کنند... کسانی هستند که روی اریکه می نشینند سپس می گویند حمله کنید... مذاکره نکنید... سکوتی بین المللی و خفه کردن انقلاب وجود دارد.. هزارن نفر آواره و ترک وطن کرده هستند ... مهمتر از آن، برخی نقشه می کشند که سوریه با جنگ چندین ساله از (نقشه) جهان محو شود."
وی در پایان مقاله خود نوشت: این سخنان نهایت واقعگیرایی و برداشت درست اوضاع سوریه را می رساند. سخنان مردی که احساس می کند ملت سوریه و کشورش در معرض بزرگترین فریب در تاریخ معاصر از سوی نزدیکانش قبل از غریبه ها قرار گرفته است. فریبی که قربانیان آن به 60 هزار نفر رسیده است.
.....................پايان پيام/ 226