به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ گرایشهای سیاسی و دینی شکل گرفته در میان طلاب دینی و اساتید دانشگاه و دانشجویان مسلمان افغانستان از سالهای دهه 50 خورشیدی به بعد، تحت تأثیر گرایشهای شکل گرفته در منطقه و جهان اسلام، بخصوص جریان اخوان المسلمین در مصر و انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی که از 15 خرداد 1342 خورشیدی شروع شده بود، شکل گرفت.
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران باعث افزایش پشتوانه روحی و روانی مردم مسلمان افغانستان شد و آنان را به این باور رساند که میتوان با قدرت ایمان، رژیمی تا بن دندان مسلح را از پای در آورد.
آن گونه که در کتاب «افغانستان در سه دهه اخیر» آمده است، مبارزات علما و دانشجویان مسلمان ابتدا به صورت مبارزات اعتقادی با جریانهای مارکسیستی و در موارد خاص مبارزه با استبداد تبارز یافت، اما به تدریج این مبارزات پختهتر شده و عمق ایدئولوژیک پیدا کرده و سرانجام داعیه حکومت اسلامی را در سر پروراند.
در هفتم اردیبهشت سال 1357، حزب دموکراتیک خلق افغانستان که پیرو اندیشههای مارکسیستی بود و از طرف حکومت شوروی حمایت میشد، در یک کودتای نظامی، حکومت «سردار محمد داوود خان» را سرنگون کرد و نور «محمد تره کی» رهبر این حزب در افغانستان به قدرت رسید.
طبق نوشته «محمد صدیق فرهنگ» در کتاب «افغانستان در پنج قرن اخیر» تره کی در سخنرانیهای خود از مردم پاکستان با لحنی بسیار تحقیر آمیز یاد میکرد و به مردم شعیه مذهب افغانستان نیز با سخنان سخیف خود توهین میکرد.
پیروزی کودتای کمونیستی در افغانستان همزمان با طغیان مردم مسلمان ایران علیه رژیم سلطنتی محمد رضا شاه پهلوی بود و تنها چند ماه بعد، در 22 بهمن همان سال انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی به پیروزی رسید.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) پشتوانه روحی و روانی مجاهدین شد و با این پیروزی، مجاهدین افغانستان پیروزی خود را حتمی احساس میکردند.
«میرآقا حقجو»، محقق و پژوهشگر افغان در کتاب «افغانستان و مداخلات خارجی» در فصلی از کتاب خود به نقش جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات افغانستان پرداخته و نوشته است که مجاهدین افغانستان پیرزوی انقلاب اسلامی در ایران را در بسیاری از جبههها جشن گرفتند و نیروهای جهادی یکی پس از دیگری بسوی ایران مهاجرت کرده و فعالیتهای سیاسی و تبلیغاتی خود را در قالب دفاتر و نمایندگیهای حزبی و گروهی شروع کردند.
یک ماه پس از پیروزی انقلابی اسلامی ایران، در 24 اسفند همان سال، بزرگترین قیام تاریخی بر علیه حکومت مارکسیستی با تأثیر از انقلاب اسلامی ایران در شهر هرات افغانستان که با مرزهای شرقی ایران همسایه بود، آغاز شد که در این قیام بیش از هزاران نفر به شهادت رسیدند.
بسیاری از رهبران دینی و سیاسی شیعه و سنی افغانستان، در سالهای جهاد و مبارزه، تحت تأثیر اندیشههای والای امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران قرار داشتند.
مرحوم استاد «برهانالدین ربانی»، رئیس جمهور دولت مجاهدین افغانستان و یکی از رهبران بزرگ جهادی این کشور، در سال 1358 خورشیدی در حضور جمعی از طلاب و دانشجویان پاکستانی از پیروزی انقلاب اسلامی ایران چنین یاد کرد:
(پیروزی انقلاب اسلامی ایران، با ارمغانی که برای ملت تقدیم کرد و آن چیزی را که بوجود آورد، پردههای یأس و ناامیدی را پاره کرد، غلبه نیروهای اسلامی این انقلاب، بر دار و دسته استعمار و در هم کوبیدن نظام استبدادی شاهی، به مسلمانان ثابت کرد که دیگر ظلم و استبداد نمیتواند، خشم ملت را خاموش کند.
توپ و تانک نمیتواند جلو ایمان و عقیده را بگیرد. شاه با تمام اربابان خود نتوانست مانع سیلاب انقلاب شود و به لطف خداوند انقلاب پیروز شد و پرچم توحیدی را در فضای ایران مسلمان به اهتزاز در آورد.)
پیروی از اندیشههای امام خمینی در میان اکثریت علما و رهبران دینی افغانستان اعم از شیعه و سنی در سالهای مبارزه و جهاد مطرح بود و ریشه در اعتقادات دینی آنان داشت و به عنوان نمونه میتوان از سخنان امام جمعه قندهار در سالهای جهاد و مبارزه یاد کرد که در یکی از سخنرانی خود گفته بود: (مذهب من حنفی است، رهبر من خمینی است.)
«سیدمحمدعلی جاوید» یکی دیگر از رهبران جهادی ملت مسلمان افغانستان نیز بر این باور است که پیروزی انقلاب اسلامی در ایران روح تازهای به ملت افغانستان بخشید تا بتوانند در مقابل ارتش سرخ شوروی ایستادگی کنند.
جاوید در کتاب «انقلاب اسلامی و تجاوز روسها به افغانستان» ضمن بر شمردن پیشینه مبارزات ملت مسلمان ایران که قبل از قیام مردم مسلمان افغانستان بر علیه حکومت کمونیستی شکل گرفته بود، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران را اثبات کننده نقش دین در جامعه میداند و می نویسد:
(بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و شکست فاحش ابر قدرت آمریکا در منطقه، ملت مسلمان افغانستان روح تازهای یافتند و پس از انقلاب ایران، انقلاب افغانستان سراسری و فراگیر شد.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران، این نکته را به اثبات رساند که علیرغم همه تبلیغات زهرآگین و تلاشهای توطئهآمیز اجانب، اسلام به عنوان یک دین مترقی و پیشرو میتواند تودههای میلیونی را علیه استعمار و استبداد بسیج و روح ایثار و فداکاری و از خود گذشتگی را در عمق جان پیروان خود نفوذ داده و بنیان حکومتهای مقتدر را از بیخ و بن براندازد.)
بر اثر مقاومت مردم مسلمان افغانستان، حکومت دست نشاندن شوروی، از مقامات مسکو خواست که نیروهای نظامی خود را به افغانستان اعزام کند و سر انجام در 6 جدی سال 1358 نیروهای ارتش سرخ شوروی وارد خاک افغانستان شدند و مرحله جدیدی از مبارزات مردم مسلمان افغانستان بر علیه نیروهای شوروی آغاز شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، جمهوری اسلامی ایران هیچگاه دولتهای دست نشانده کمونیستی در کابل را به رسمیت نشناخت و با پیروی از شعار نه شرقی و نه غربی، حمایت همه جانبه خود را از مبارزات مردم مسلمان افغانستان اعلام کرد و به منظور حمایت از مجاهدین مسلمان افغانستان، مرزهای خود را غیر مستقیم بر روی مهاجرین و مجاهدین گشود.
با تجاوز شوروی به افغانستان، امام خمینی در سخنرانیها و دیدارهای خود و نیز در پیام هایی که به مناسبتهای مختلف صادر می فرمود، حمایت همه جانبه خود را از مردم مظلوم و مسلمان افغانستان اعلام داشته و تجاوز ارتش شوروی به خاک افغانستان را محکوم میکرد و در پیامی ضمن محکوم کردن اشغال افغانستان توسط شوروی فرمود: (ما بار دیگر پشتیبانی بیدریغ خود را از برادران مظلوم و ستمکشیده افغانی اعلام میداریم و اشغالگران را شدیداً محکوم میکنیم.
ما مسلمانیم و شرق و غرب برایمان مطرح نیست، ما از مظلوم دفاع میکنیم و بر ظالم میتازیم. این یک وظیفه اسلامی است.)
تفکرات دینی مردم مسلمان افغانستان و تأسی از تلاشهای ملت ایران در پیروزی انقلاب اسلامی، مردم افغانستان را وا داشت تا در سراسر این کشور دست به یک جهاد فراگیر ملی بزنند و در نهایت ثمره این جهاد، نابودی و خروج ارتش سرخ از افغانستان را در پی داشت و همچنین زمینه فروپاشی رژیم شوروی سابق را رقم زد.
.................پایان پیام/ 218