خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

شنبه ۲۲ دی ۱۴۰۳
۱۵:۴۵
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
جمعه
۲۰ بهمن
۱۳۹۱
۲۰:۳۰:۰۰
منبع:
فارس
کد خبر:
389320

افغانستان در اندیشه امام راحل(ره) و امام خمینی در تفکر مردم افغانستان

همزمان با ایام الله دهه فجر و بازخوانی ارزش‌های انقلاب اسلامی ایران این نتیجه قابل برداشت است که انقلاب اسلامی، هرگز محصور به جغرافیای ایران نشد و با تأثیر بر تمام کشورهای جهان و امت اسلامی از جمله افغانستان، راه خارج شدن ملت‌ها از سلطه استعمارگر را بازگو کرد.

آآ

به گزارش خبرگزاري اهل‏بيت(ع) ـ‌ ابنا ـ طلیعه فجر انقلاب اسلامی فرصتی است تا ارزش‌های منبعث از این رویداد تاریخ‌ساز را بار دیگر بازخوانی کنیم.

ارزش‌هایی که تأثیر آن بر بیرون از مرزهای جمهوری اسلامی ایران بر هیچ کس پوشیده نیست، انقلابی که با رهبری شخصیتی دینی و مجتهد یعنی امام خمینی رضوان الله تعالی شروع شد و به بار نشست.

امروز که سی‌وچهارمین بهار شکوفایی انقلاب اسلامی را جشن می‌گیریم، باید با گرامیداشت یاد و خاطره مجاهدان و شهیدان راه انقلاب، نگاهی به جایگاه ملت‌های مسلمان، آزاده و آزادی‌خواه در نظر معمار انقلاب اسلامی داشته باشیم.

بدیهی و آشکار است که این انقلاب با الهام از ارزش‌های دین مبین اسلام و با رویکرد فرهنگی و مذهبی شروع شد و در مقابل طاغوت و چپاول ایستاد و خط و مشی خود را حمایت از مظلومان در مقابل ظالمان قرار داد و ندای وحدت دنیای اسلام و بازگشت مسلمانان به اصالت از دست رفته خود که همان تمسک به دین مبین اسلام است را سر داد.

فریاد خمینی کبیر رها شدن ملت‌های مستضعف از زیر یوق استبداد بود، این رویکرد منطقی و شرعی که آمیزه‌های انقلاب را تشکیل می‌داد به مذاق هر آزاده و اهل وجدانی خوش می‌آمد.

از این منظر بود که ملت مسلمان افغان هم که در آن برهه، از استبداد خودکامه پادشاهان و حاکمان در رنج بودند، به ندای انقلابی حضرت امام خمینی و شعار این بزرگ مرد قرن معاصر که همان مبارزه با ظلم و دخالت در تعیین سرنوشت و تعیین حکومتی مبتنی بر ارزش‌های دینی و فرهنگی بود، گوش و جان سپردند.

گذشته از همسایگی جغرافیایی؛ قرابت فرهنگی، تمدنی، مذهبی و زبانی، آنقدر مردم این 2 سرزمین را به هم نزدیک ساخته که مطمئناً هر نسخه شفا بخش و خوبی که در یکی از سرزمین‌ها پیچیده شود می‌تواند علاج دردها و مشکلات سرزمین دیگر نیز باشد.

به همین خاطر پس از فراگیری پیام انقلابی حضرت امام خمینی (ره)، مردم مسلمان افغانستان به صورت غیر مستقیم خود را به ایشان نزدیک می‌کردند و پیام‌ها و دستورالعمل‌های این بزرگ مرد تاریخ معاصر را در قالب نشریه، پوستر، اعلامیه و کتاب تهیه کرده و به عنوان ره توشه‌ای مورد توجه و مفید برای شهروندان و خانواده‌های خود به یادگار می‌بردند.

قشر جوان، روشنفکر و مسلمان افغانستان مقارن با سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، همراهی ذهنی و عملی بسیاری با مبارزات انقلابی مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی داشتند و در این راه از هیچ کمک معنوی و عملی دریغ نمی‌ورزیدند.

روحانیون بسیاری از اقشار مختلف مردم افغانستان در این برهه از تاریخ انقلاب، متأثر از آمیزه‌های انقلاب اسلامی و رهبری حضرت امام در جامعه اسلامی خود به تبلیغ و ترویج ارزش‌های اسلامی و انقلابی پرداختند و ذهن مردم مسلمان افغانستان را با تحولات انقلابی که در کشور همسایه و مسلمانشان می‌گذشت آشنا می‌کردند.

امام خمینی (ره) در سال‌های منتهی به انقلاب چهره‌ای کاملاً شناخته شده، مورد وثوق و محبوب در بین اقشار مختلف مردم افغانستان بود و به نوعی می‌توان گفت رهبری معنوی ایشان را پذیرفته بودند و بر اجرای منویات و رهنمودهای ایشان اهتمام داشتند و اندیشه‌های این رهبر انقلابی و مسلمان را راه گشای عبور از مشکلات خود می‌دانستند.

مرور خاطرات مربوط به سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی نشان می‌دهد که پیروزی انقلاب موجی از شادی را در بین ملت مسلمان افغان موجب شد.

اگر چه ملت افغانستان به حکم همسایگی و اشتراکات فراوان دینی، زبانی و فرهنگی، حضرت امام را به عنوان یک رهبر روشنگر قبول داشتند، امام هم از مسلمانان افغانستان قاطعانه دفاع کرد و حتی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نیز نسبت به مشکلات مردم این سرزمین اهتمام داشت و ملت مسلمان افغانستان را برادران خود می‌دانست.

وی در مصاحبه‌ای در تاریخ 18 دی 57 در «نوفل لوشاتو» فرانسه در پاسخ به خبرنگاری که احساسات امام را راجع به همسایه مسلمان شرقی ایران پرسید، اظهار داشت: «افغانستان کشورى است که در همسایگى ما واقع است و مسلمان است. ما با ملت افغانستان روابط دوستانه داریم. آنان برادران ما هستند.»

نقش بارز حضرت امام در روحیه بخشی به مبارزات آزادیبخش ملت مسلمان افغانستان را زمانی می‌توان به خوبی درک کرد که بدانیم دیکتاتوران وقت 2 کشور،  در اقدامی کاملاً همسو تصمیم می‌گیرند که از صدور و انتشار افکار و اندیشه‌های امام خمینی در افغانستان جلوگیری کنند.

«ساواک» به عنوان بازوی مخوف جاسوسی و اطلاعاتی رژیم پهلوی نیز در این زمینه سنگ تمام گذاشت و با قساوت تمام، حاملان محصولات فکری امام در قالب جزوه، نوار، کتاب و اعلامیه به افغانستان را به سختی تعقیب و شکنجه می‌کرد، طوری که برای مشتاقان فکر و اندیشه امام، حمل محصولات فکری وی کاری پر مشقت بود که آن را از روی ارادت و عشق می‌پذیرفتند.

امام خمینی(ره) نیز که به اهمیت این کار و ضرورت برخورداری دنیای اسلام از اندیشه‌های انقلابی و اسلامی آگاه بود، تسلیم این محدودیت‌ها نشد و برای ایجاد سهولت در ارتباط با مسلمانان افغانستان و پاکستان، طی دستوری برادرش «آیت‌الله پسندیده» را به عنوان نماینده خود در حوزه پاکستان و افغانستان منصوب کرد.

این اقدام پیام روشنی برای دیکتاتوران وقت داشت و آن اینکه بسیار سطحی انگارانه است که اگر فکر کنند می‌توانند انقلاب را مختص به جغرافیایی به نام ایران کرده به فکر محصور کردن این انقلاب در چارچوب ایران باشند.

پیروزی انقلاب اسلامی ایران در 22 بهمن 57، چراغ امید و مبارزه را در بین ملت مسلمان افغانستان پرفروغ‌تر کرد و آنان را با مثال و الگویی عینی، زنده و موفق در همسایگی خود مواجه کرد طوری که تنها یک ماه پس از پیروزی انقلاب، مردم مسلمان شهر «هرات» به خیابان‌ها ریختند و انزجار خود از حکومت وقت را اعلام داشتند.

در این روز تاریخی، حدود 25 هزار تن در شهر هرات به شهادت رسیدند، حادثه‌ای که مشابهت بسیاری با قیام 15 خرداد و 17 شهریور ایران داشت.

چرا که در این دو قیام که یکی در اوایل شکل گیری نهضت انقلاب اسلامی در سال 1342 و دیگری در سال پیروزی انقلاب اسلامی یعنی 1357 رخ داد، هزاران انسان با گلوله باران مزدوران شاه ایران به خاک و خون کشیده شدند.

همچنین در تیرماه سال 58 نیز مردم منطقه «چنداول» شهر کابل به پا خواستند و متعاقب آن قیام‌های مختلف دیگری در سراسر افغانستان صورت گرفت که همه این قیام‌ها از لحاظ شکل و جهت‌گیری مشابهت فراوانی داشت با آنچه در سال‌های انقلاب مردم ایران به وقوع می‌پیوست.

..............پايان پيام/ 218