خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

شنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۳
۳:۲۶
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
پنجشنبه
۲۶ بهمن
۱۳۹۱
۲۰:۳۰:۰۰
منبع:
مشرق
کد خبر:
391221

انقلاب بحرین در یک نگاه؛

از استاد آغازگر انقلاب تا زن شکنجه‌گر آل خلیفه + تصاویر

دومین سالگرد انقلاب مردم بحرین بهانه‌ای بود تا بار دیگر نگاهی کوتاه به شکل گیری و تداوم این انقلاب کنیم.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‏بیت(ع) ـ ابنا ـ مردم بحرین در دومین سالگرد انقلابشان بار دیگر به خیابان ها آمده و تظاهرات گسترده‌اي برپا کرده و بر پيگيري خواسته هاي خود تاکيد کردند.

دومین سالگرد انقلاب مردم بحرین بهانه‌ای بود تا بار دیگر نگاهی کوتاه به شکل گیری و تداوم این انقلاب کنیم.

تاریخ بحرین در چند دهه گذشته همواره مواجه با اعتراضات مداوم مردم علیه رفتار تبعیض آمیز و تمامیت خواه رژیم سلطنتی آل خلیفه بوده است به نحوی که این کشور کمتر روی آرامش و ثبات سیاسی به خود دیده است. انقلاب 14 فوریه 2011 ميلادي مردم بحرین هر چند سه روز پس از سقوط حسنی مبارک در مصر و همراه با موج خیزش‌های مسلمانان علیه رژیم‌های دیکتاتوری آغاز شد اما با نگاهی دقیق‌تر این انقلاب مردمی را حداقل باید از دهه 1970 ميلادي و نوع رفتار خاندان حاکم بر این کشور با مردم مورد مطالعه قرار داد.

آل خلیفه و بحران مشروعیت

پس از استقلال بحرین در سال 1971 ميلادي چالش اصلی خاندان حاکم آل خلیفه کسب مشروعیت سیاسی و تحکیم پایه قدرت خود بود. از اینرو خاندان حاکم تلاش کرد با تدوین قانون اساسی و برگزاری انتخابات پارلمانی در نیمه اول دهه  1970 ميلادي، با انگیزه قانونی ساختن حاکمیت خود و مشارکت نسبی مردم زمینه این مشروعیت را فراهم آورد. اما دیری نگذشت که با مخالفت پارلمان با تصویب " قانون امنیت دولتی" در سال 1975 ميلادي، امیر بحرین پارلمان را منحل کرد. بر اساس این قانون هرگونه اقدام یا موضع گیری علیه دولت، مخالفت با امنیت کشور تلقی می شد و حکومت اجازه داشت افراد مظنون را به سرعت بازداشت و بدون محاکمه زندانی کند. این ماجرا آغاز کشمکش‌های مردم و حاکمیت بود و برخوردهای طولانی دهه‌های 1980 و 1990 ميلادي را به دنبال داشت.

شيخ عيسی بن سلمان آل خليفه؛ ديکتاتور سابق بحرين

منشور اصلاحات ملی

با مرگ شیخ عیسی بن سلمان و به قدرت رسیدن فرزند وی "حمد بن عیسی" پادشاه کنونی بحرین، تلاش‌های جدیدی برای پایان دادن به کشمکش ها و ایجاد ثبات سیاسی از سوی آل خلیفه از سرگرفته شد. حمد بن عیسی در فوریه 2001 تصمیم به برگزاری همه پرسی در خصوص منشور ملی اصلاحات گرفت.

حمد بن عيسی آل خليفه، ديکتاتور کنوني رژيم بحرين

منشور اصلاحات حمد بن عیسی با رای 98.4 در صدی در سال 2001 ميلادي به تأیید مردم بحرین رسید. در این منشور، تأسیس پارلمان منتخب، تفکیک قوا، استقلال قوه قضائیه، حمایت از حقوق سیاسی زنان و آزادی های مدنی وعده داده شده بود. شیعیان امیدوار شدند که در پرتو این اصلاحات به جایگاه در خوری در ترکیب سیاسی این کشور دست یابند و منشور ملی آغازی بر پایان دوره محرومیت سیاسی آنها باشد.

تحریم انتخابات سال 2002 ميلادي

آنها حاکمیت را به تزویر و سوء استفاده از اعتماد مردم به وعده های پیش بینی شده در منشور متهم کردند و در مقابل، حاکمیت استدلال می کرد که مردم با رأی بالای خود به منشور، اختیار اصلاحات و تأسیس نظام مشروطه سلطنتی را به پادشاه تفویض کرده اند. سرخوردگی اپوزیسیون موجب شد تا آنها نخستین انتخابات پارلمانی را در سال 2002 ميلادي تحریم کنند.

راهیابی نمایندگانی از مناطق شیعه نشین که فاقد پایگاه مردمی بودند به اضافه عوامل دیگری در صحنه داخلی این کشور ، از جمله دو دستگی بین شیعیان و طرفدار مشارکت و شیعیان طرفدار تحریم ، سرانجام الوفاق را به این نتیجه رساند که در تصمیم خود مبنی بر تحریم انتخابات تجدید نظر کرده و در انتخابات سال 2006 مشارکت نمایند.

شرکت الوفاق در انتخابات سال 2006 ميلادي

جمعیت الوفاق به عنوان مهم ترین گروه شیعی در انتخابات سال های 2006 و 2010 شرکت کرد و توانست به ترتیب 17 و 18 کرسی از مجموع 40 کرسی پارلمان را به دست آورد. البته سایر گروه های معارض با غیر واقعی و نمایشی خواندن اصلاحات حمد و همچنین تبعیض در توزیع کرسی های پارلمان در مناطق شیعه و سنی در انتخابات شرکت نکردند و عملاً اختلاف مشی الوفاق و سایر گروه‌های معارض آشکار شد.

شيخ علي سلمان، دبيرکل جمعيت الوفاق بحرين

اعتراض اصلی گروه های تحریم‌کننده انتخابات، به قدرت کمک مجلس نیابتی در برابر مجلس شورا و مهندسی توزیع کرسی‌های مجلس نیابتی است به نحوی که هیچ‌گاه شیعیان بیش از 18 کرسی نمی‌توانند کسب کنند.

البته این اعتراضات و احساس محرومیت فقط به عدم امکان مشارکت اثربحش در انتخابات پارلمانی محدود نمی‌شود. بلکه این گروه‌های معارض با محرومیت‌های اداری، اقتصادی و اجتماعی و سیاست‌های تبعیض‌آمیز آل خلیفه علیه شیعیان نیز مواجهند. به نحوی که شیعیان هیچ گاه پست‌های کلیدی مانند وزارت دفاع، دادگستری، خارجه و کشور را نمی‌توانند کسب کنند و همچنین سهم شیعیان از پست‌های عالی و میانی نیز به نسبت جمعیت ایشان اندک است. همچنین نباید فراموش کرد که یکی از اعتراضات دائمی این گروه‌ها به سیاست اعطای تابعیت بحرینی به غیر بحرینی‌های مهاجر همگرا با حاکمیت و تغییر ترکیب جمعیتی این کشور به نفع خاندان آل خلیفه است.

انشعاب و شکل‌گیری جنبش حق

انتخاب مشی مبارزه سیاسی و حضور در انتخابات پارلمانی از سوی الوفاق سبب شد تا استاد "حسن المشیمع" از چهره‌های روحانی برجسته شیعه مخالف آل خلیفه به همراه جمعی دیگر از معارضان، "حرکة حق" را راه اندازی کنند. البته برخی دیگر از چهره‌های سیاسی بحرین نیز با انشعاب از سایر گروه‌ها به این جریان پیوستند که از میان آن‌ها می توان به "علی رابع" از دیگر رهبران حرکت که پیش از حرکت حق با جمعیت اقدام دموکراتیک ملی در ارتباط بوده است، اشاره کرد. "حرکة حق" قانون اساسی جدید بحرین را غیر قانونی و تحمیل شده بصورت یکجانبه از سوی شیخ حمد بن عیسی آل خلیفه می‌داند.

از جمله اهداف اعلامی این جنبش عبارتند از:

1. اجرای اصلاحات سیاسی واقعی و تلاش برای برپایی دولتی قانون‌مند و سازمان‌های مردمی 2. برپایی انتخابات عادلانه پس از اصلاح قانون اساسی و توزیع عادلانه کرسی‌های پارلمان بر اساس تراکم جمعیت 3. انتخاب وزار کابینه بر اساس چینش کرسی‌های پارلمانی 4. اصلاح ساختار قضایی 5. مبارزه با طائفه‌گرایی و تبعیض به هر شکل ممکن 6. رعایت حقوق بشر و ارزش‌های انسانی

استاد مشیمع در ژوئن سال 2010 ميلادي به صورت غیابی به اتهام تأسیس یک سازمان تروریستی به همراه 25 فعال شیعه معارض محاکمه شد. وی پیش از این چهار مرتبه دستگیر شده بود. پس از شروع انقلاب 14 فوریه 2011 ميلادي رژیم آل‌خلیفه در راستای آرام کردن اوضاع و جلب رضایت معترضان استاد مشیمع و 25 فعال دیگر را عفو کرد و وي به بحرین بازگشت و مورد استقبال مردم قرار گرفت اما پس از شروع سرکوب گسترده مردم توسط رژیم، استاد مشیمع به همراه سایر رهبران انقلابی دستگیر و زندانی شد و در دادگاه نظامی به حبس ابد محکوم گردید. رژیم آل خلیفه اقدامات وی و طرفدارانش را عامل اصلی اعتراضات مردمی  و شکل گیری انقلاب 14 فوریه می‌داند.

انقلاب 14 فوریه 2011 و دو دستگی معارضان

پس از خشونت های میدان اللؤلؤ و سرکوب معترضان توسط رژیم آل خلیفه، تظاهرات و اعتراضات مردمی گسترده‌تر شد و بخش عمده ای از مردم به جمع انقلابیون پیوستند. همچنین در این شرایط نمایندگان جمعیت الوفاق نیز از پارلمان استعفا کردند. در این مرحله گروه‌های مختلف درخواست رژیم برای گفت و گو را با پیش شرط هایی رد کردند. از جمله این پیش شرط ها استعفای دولت و نخست وزیر،شیخ خلیفه، عموی پادشاه -که از سال 1971 نخست وزیر این کشور بوده و به فردی مستبد و ضد شیعه معروف است- پایان حضور ارتش در خیابان ها و پذیرش  ایده سلطنت مشروطه بود که از سوی الوفاق مطرح شد. در این برهه گروه های معارض بحرینی با توجه به خواسته های خود به دو دسته تقسیم شدند. دسته اول به رهبری الوفاق با تاکید بر رویکرد واقع بینانه و عدم امکان انقلاب و سرنگونی رژیم در بحرین به دلیل شرایط خاص جغرافیایی، جمعیتی این کشور و حمایت های آمریکا، انگلیس و عربستان سعودی از رژیم آل خلیفه، خواستار اصلاح نظام و ایجاد حکومت سلطنت مشروطه و دولت منتخب بودند و دسته دوم با شعار «التحالف من أجل الجمهوریة» یا «همپیمانی برای جمهوری» متشکل از سه گروه «تیار الوفاء الاسلامی»، «حرکة حق» و «حرکة الاحرار البحرین الاسلامیة» رویکرد واقع بینانه را در عبرت از تجربه اصلاحات در دهه گذشته و وعده‌های نمایشی آل خلیفه دانسته و گزینه اسقاط نظام و ایجاد نظام جمهوری دموکراتیک را مطرح ساختند. این اختلاف در گروه‌های معارض بحرینی از آسیب های جدی انقلاب بحرین محسوب می‌شود.

زندگي و سوابق رهبران انقلابيون بحرين

«استاد» آغازگر انقلاب بحرين 

"عبدالوهاب حسين" اين انقلابي 58 ساله، دارنده مدرک کارشناسي رشته فلسفه و جامعه‌شناسي از دانشگاه کويت است که به جرم "قانون‌شکني"، "شرکت در توطئه تغيير نظام" و "برقراري تماس با گروه‌هاي خارجي" از سوي رژيم آل خليفه به حبس ابد محکوم شده است.

وی که در بين انقلابيون بحريني عموماً با لفظ «استاد» و لقب "مُفجّر الثورة (آغازگر انقلاب)" خطاب مي‌شود رهبر و مؤسس گروه انقلابي «تيار الوفاء الإسلامي» است. اين گروه را شايد بتوان از حيث نظري و عملي نزديكترين گروه به مباني انديشگي انقلاب اسلامي ايران دانست. وي پيش‌تر همراه گروه "الوفاق" بود ولي پس از مماشات نسبي اين گروه با رژيم به‌ويژه در تحولات سال 2005 ميلادي از