خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

شنبه ۲۲ دی ۱۴۰۳
۱۸:۵۸
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
شنبه
۲۸ بهمن
۱۳۹۱
۲۰:۳۰:۰۰
منبع:
فارس
کد خبر:
391850

سخنرانی سالانه اوباما درباره افغانستان سرد و سطحی بود

کارشناس افغان با اشاره به سخنرانی سالانه رئیس جمهور آمریکا در خصوص افغانستان این سخنرانی را یک سخنرانی سرد و سطحی دانست.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‏بیت(ع) ـ ابنا ـ «احمد سعیدی» کارشناس افغان در صفحه فیس بوک خود در خصوص اظهارات و سخنرانی سالانه اوباما در خصوص افغانستان نکات قابل توجهی را بیان کرده است که شرح آن در ادامه مطلب تقدیم می‌شود.

بارک اوباما رئیس جمهور آمریکا در اولین سخنرانی سالانه در دور دوم ریاست جمهوری خود به مسائل مختلف داخلی و جهانی پرداخت.

وی در قدم اول نیازهای حاد و حیاتی آمریکا را به بحث گرفت و سپس مسئله امنیت جهانی، دغدغه‌های ایران و کره شمالی و خطرات القاعده و تروریسم و امنیت سربازانشان در بسیاری از کشورهای دنیا که در آنجا مأموریت نظامی دارند را فراموش نکرد.

اما در مورد افغانستان، سخنانش اوباما خیلی سرد و سطحی بود که هر کس به اندازه فهم و درک خود از آن پیام گرفته و درک من نویسنده از این پیام خیلی ضعیف و نسبت به افغانستان بی‌اثر بود.

موارد مهم سخنرانی اوباما در خصوص افغانستان:

1- وی به طور فشرده و بی‌دلیل گفت: جنگ افغانستان اواخر سال 2014 پایان خواهد یافت.

2- تعداد 34000 سرباز آمریکایی سال جاری میلادی به کشور خود باز خواهند گشت.

3- می‌توانیم با اطمینان بگوییم آمریکا مأموریت خود را در افغانستان کامل خواهد کرد و به هدفش در شکست دادن هسته القاعده دست خواهد یافت.

4- دولت آمریکا در حال مذاکره با دولت افغانستان برای تصویب موافقتنامه‌ای است که بر 2 محور متمرکز است: اول آموزش و تجهیز نیروهای افغان تا این کشور دوباره دچار اغتشاش نشود و دوم تلاش‌های ضدتروریستی که به ما اجازه دهد باقیمانده‌های القاعده و وابستگان آنها را تعقیب کنیم.

این اظهارات اوباما در 2 محور که از رسیدن به هدف اطمینان می‌داد و اینکه نگذارد افغانستان دوباره دچار اغتشاش شود، تا جایی امیدوار کننده بود، اما به دلیل کلی گویی و مجهول بودن و بیان نکردن مکانیسم روشن و نحوه رسیدن به هدف، ابهامات جدی وجود دارد که مایه نگرانی شدید مردم افغانستان خواهد شد.

نکات مبهم وتشویش زا: از سخنرانی اوباما چند ضعف و نقیصه را نسبت به اوضاع افغانستان می‌توان برداشت کرد و از آن به شرح ذیل یاد آوری کرد.

1- خروج زودهنگام نیروهای آمریکایی از افغانستان، پیش از تأمین صلح و ثبات در این کشور بر خلاف سفارشات رهبران ناتو.

همان گونه که روس‌ها افغانستان را در حالت جنگ رها کردند، خروج آمریکایی‌ها پیش از تأمین صلح و ثبات و هدفی که هجوم آنان را توجیه می‌کرد آن هم به طور سریع و عجولانه، افغانستان را به باتلاق جنگ‌های داخلی خواهد کشاند.

2- باراک اوبا مشخص نکرد که چه تعداد از سربازان آنان در افغانستان باقی خواهند ماند و در مقابله با مخالفین مسلح چه نقشی ایفا می‌کنند. بلکه مسئله را ختم شده اعلام کرد و نقش تعلیم وآموزش و توصیه را کافی دانست، که یقیناً مایه نگرانی است.

3-  وی درخصوص قراردادهای امنیتی و پیمان‌های استراتژیک با افغانستان و پیامدهای آن حرفی به زبان نیاورد که قابل تأمل است.

این بی‌اعتنایی‌ها  همه از سخنرانی‌های اخیر حامد کرزی نشأت گرفته که خودرا مستقل و خودکفا اعلام کرد.

این در حالیست که همه ناظرین اوضاع، از ضعف نیروهای امینتی افغانستان آگاه هستند و اینکه هیچ گونه سلاح مدرن در دسترس آنان قرار ندارد و حتی در برخی موارد به دشمن می‌پیوندند.

4- عدم اشاره به مسئله انتخابات افغانستان و حمایت از این روند.

همه دار و ندار افغانستان یک دولت منتخب است، حتی اگر با جعل و تقلب آمیخته باشد. اما فکر می‌شود این پدیده در کشور مانند یک یادگار بوده که دیگر تکرار نخواهد شد، چون حاکمان کابل این بار خود مسئولیت برگزاری این روند را برعهده گرفته و در مورد مداخله خارجی‌ها هشدار داده‌اند.

حالا همه این دستاوردها پدیده داخلی و حاصل دست‌رنج حاکمان آغوشته به فساد افغانستان شده است.

5- اوباما به طالبان و چگونگی گشایش دفتر آنان در قطر و احتمال مذاکره با دولت افغانستان و یا نقش پاکستان در این زمینه هیچ اظهار نظری نکرد.

موضوعی که از دید دولت افغانستان بسیار حیاتی بوده و خوراک رسانه‌ها و ترانه روز سخنگویان ارگان‌های سیاسی دولت کابل است.

حامد کرزی پس از بازگشت از پاکستان با اعتماد کامل از صلح با طالبان سخن گفت و نوید داد که دیگر آمریکایی‌ها با طالبان نمی‌جنگند و این آرزوی دیرینه ما بوده و هست.

نخست به انگیزه‌ها و دلائل احتمالی بی‌توجهی باراک اوباما نسبت به مسائل فوق اشاره می‌شود و پس از آن خطرات ناشی از این نامهربانی‌ها و سردی روابط با دوست استراتژیک را ارائه خواهم کرد و اینکه مسئولیت بحران‌های ناشی از این بازی‌ها بردوش کیست.

دلیل ساده انگاری مشکل افغانستان

همه دوستان به قواعد و اخلاق سیاست بین‌المللی آشنا بوده و می‌دانند که صدای دست دوم نتیجه فشار دست اول است.

فکر می‌کنم بی‌توجهی و عدم علاقه اوباما به مسائل حاد و حیاتی افغانستان، به نوع سیاست‌گذاری دست و پاشکسته دولت افغانستان بر می‌گردد.

سیاستی بی‌قاعده و ضد و نقیض که مایه دلسردی طرف مقابل شده و بزرگ منشی‌های کاذبانه کرزی که خود را استقلال‌طلب و بی‌نیاز از دیگران اعلام می‌کند.

وی در رابطه با امضای قرارداد امنیتی، عدم مصونیت قضایی سربازان آمریکایی را شرط کرد و طالبان را دوست و برادر خواند و ادعای افغانی بودن روند صلح را به طور غیر واقعی تکرار کرد.

اوباما نخواست مقامات افغان از این سخنرانی خوراک تبلیغاتی بسازند

رئیس جمهور آمریکا به دلیل اینکه در کنفرانس مطبوعاتی خود با کرزی در واشنگتن کاملاً روشن کرد که نظامیان آمریکایی در هیچ کشور دنیا بدون داشتن مصونیت قضایی انجام وظیفه نمی‌کنند و حضور نظامیان آمریکایی در افغانستان و نحوه ایفای وظیفه همه به خواست و نیاز افغانستان است، اگر به همین شرایط خواسته باشد ما حاضریم و حالا نوبت دولت کابل است که قرارداد امنیتی را متناسب با شرایط کشورهای دنیا با آمریکا امضا کند.

اوباما به همین دلیل لازم ندانست بار دیگر حامدکرزی برای انحراف افکار عمومی افغان‌ها عکس‌العمل نشان دهد و به تکرار حرف‌های بی مورد بپردازد.

به همین ترتیب در مسئله صلح و انتخابات نیز که حامد کرزی آن را یک روند افغانی دانست و مداخله هر کشور دیگری را رد کرد باعث شد آمریکا بگوید بهتر از این چیست که بار گران آن را به دوش نکشد و منت مزدور را به جان نخرد.

از آنچه گفته شد این نتیجه بدست می‌آید که بارک اوباما به عمد نمی‌خواست به مسائلی اشاره کند که برای حامد کرزی دستمایه عکس‌العمل شده و پس از اظهارات وی، رئیس جمهور افغانستان در کابل کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرده و علیه آمریکا سخنرانی کند و از این طریق خود را شخصیتی ملی و استقلال‌طلب معرفی کند.

امنیت، صلح و انتخابات هر 3 نیاز مردم افغانستان است که در گذشته به کمک مالی، نظامی و سیاسی کشورهای حامی افغانستان انجام شده و حال که دور دوم ریاست جمهوری کرزی به پایان می‌رسد و جنگ و کشتار همچنان ادامه دارد، مخالفت علیه جامعه‌جهانی به منظور هموار ساختن جاده‌های بحران برای اهداف مرموز در افغانستان صورت می‌گیرد.

بحرانی که بتواند کودتای سفید حامد کرزی را برای ادامه حاکمیت در افغانستان توجیه کرده و ملت را به خاک سیاه بنشاند.

با آنکه در سال‌های گذشته روابط آمریکا و پاکستان به شکل ظاهری به سردی گرایید ولی گاهی نیز سیاست‌مداران پاکستانی درصدد قطع علاقه و یا از دست دادن آمریکا نشدند و تلاش‌های مجدد آنان باعث شد تا بار دیگر آمریکا این کشور را به عنوان هم پیمان استراتژیک و دائمی خود بپذیرد و آهسته آهسته تقدیر افغانستان را به دست همین هم پیمان خود بسپارد.

در نهایت اینکه سخنرانی بارک اوباما نسبت به افغانستان خیلی سرد و بی‌ارزش بود و هرگز به یک مأموریت پسندیده اشاره نکرد.

................پایان پیام/ 218