خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

شنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۳
۵:۲۷
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
دوشنبه
۳۰ بهمن
۱۳۹۱
۲۰:۳۰:۰۰
منبع:
فارس
کد خبر:
392428

اخبار ارتحال آیت‌الله‌ العظمی تهرانی ـ 212

راه‌های به دست آوردن منفعت از زبان مرحوم آیت‌الله تهرانی

آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی می‌گویند: منفعت می‌خواهی، از او بخواه، دفع ضرر می‌خواهی، از او بخواه، به او بگو به من برسان و از او بخواه مرا حفظ کن، تو بدون اراده خدا با اراده خودت، نمی‌توانی برای خودت جلب منفعت کنی.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‎بیت(ع) ـ ابنا ـ همزمان با فرارسیدن سالروز ولادت امام حسن عسکری علیه‌السلام، ترجمه و شرح حدیثی در این خصوص از مرحوم آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی برای علاقه‌مندان ذکر می‌شود:

رُوِیَ عَن حسن بن علیٍ العَسکری(ع) قال:

لَا یُسْبَقُ بَطِی‏ءٌ بِحَظِّهِ وَلَا یُدْرِکُ حَرِیصٌ مَا لَمْ یُقَدَّرْ لَهُ، مَنْ أُعْطِیَ خَیْراً فَاللَّهُ أَعْطَاهُ وَ مَنْ وُقِیَ شَرّاً فَاللَّهُ وَقَاهُ.

از امام حسن عسکری(ع) منقول است که حضرت فرمودند:

شخص کندرو در بهره و نصیب پیشى گرفته نشود؛ (یعنى آنچه از روزى براى هر کس مقدّر شده، به او خواهد رسید) و کسى که داراى حرص و طمع است، چیزى را که براى او مقدّر نشده نمی‌یابد و کسى که به او خیر و خوبى رسیده، خداوند به او عطا فرموده است و کسى که از شرّ و بدى در امان بوده، خداوند او را از آن شرّ و بدى حفظ فرموده است.

«لَا یُسْبَقُ بَطِی‏ءٌ بِحَظِّهِ»؛ شخصی که به ‏طور معمول به وظیفه‏اش عمل می‏کند و در امور دنیایی‌اش عجله نمی‌کند، هیچ‏گاه در آنچه که خداوند برای او تقدیر کرده است، پیشی گرفته نمی‌شود، کسی که به‏ طور متعارف عمل می‌کند، عجله نمی‌کند،‌ حرص نمی‌ورزد و دستپاچگی ندارد، کسی نمی‌تواند در بهره و نصیب از او پیشی بگیرد و ‌نصیب او را بخورد. برای اینکه این چنین شخصی خیلی ندویده است.

«وَلَا یُدْرِکُ حَرِیصٌ مَا لَمْ یُقَدَّرْ لَهُ»؛ از آن طرف آن کسی که حرص می‌ورزد و آز دارد، خیال نکند که آن چیزی را که برایش تقدیر نشده می‌تواند به دست آورد، نه آن کسی که عجله ندارد چیزی را از دست می‌دهد، ‌نه این با حرصش می‌تواند چیزی بیش از روزی مقدّرش را به دست آورد. نه از کسی که حرص نمی‌ورزد کم می شود، نه به او که حرص می‌ورزد، افزوده می‏شود. اینها خیالات واهی است که انسان تخیّل می‌کند. چون حساب، دست من و تو نیست؛ دست کس دیگری است.

«مَنْ أُعْطِیَ خَیْراً فَاللَّهُ أَعْطَاهُ»؛ اگر به کسی خیری برسد، ‌این را خدا به او داده است، اگر خدا اراده نکرده بود، این خیر به او نمی‌رسید، «و مَنْ وُقِیَ شَرّاً فَاللَّهُ وَقَاهُ»؛ اگر کسی از شرّی حفظ شود، ‌خدا او را حفظ کرده است، نه اینکه خودش توانسته باشد خودش را حفظ کند.

همه این جملات گویای یک معنای معرفتی است؛ و آن اینکه انسان این را بداند که تمام منافع دست خدا است. نفع را او می‌رساند، خیر را او می‌رساند، تمام شرور را هم او دفع می‌کند. من نه می‌توانم برای خودم جلب منفعت کنم، نه می‌توانم از خودم دفع ضرر کنم، او است که باید نفع را به من برساند و او است که باید از من شرّ را دفع کند. پیام این روایت و این جملات، متمرکز در این معنا است.

بنابراین، انسان باید چه کند؟ باید ‌برود درِ خانه کسی که این کارها در ید قدرت او است، منفعت می‌خواهی، از او بخواه، دفع ضرر می‌خواهی، از او بخواه، به او بگو به من برسان و از او بخواه مرا حفظ کن، تو بدون اراده خدا با اراده خودت، نه می‌توانی برای خودت جلب منفعت کنی، ‌نه می‌توانی از خودت دفع ضرر کنی، تمام این جملات متمرکز در یک امر معرفتی است و آن این است که ‌کلّ امور، «بید الله تعالی» است. بنابر این، بی‌جهت اعصابت را خراب نکن! با دلی آرام سراغ او برو، از او تقاضا کن که گره‌هایت را باز کند.

................پایان پیام/ 218