خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

چهارشنبه ۷ آذر ۱۴۰۳
۲۳:۰۲
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
دوشنبه
۳۰ بهمن
۱۳۹۱
۲۰:۳۰:۰۰
منبع:
فارس
کد خبر:
392547

نظر آیت‌الله بهجت درباره حصر امام حسن عسکری(ع)

مدیر حوزه علمیه امام مهدی(ع) گفت: با حصر امامان عسکرین، حیات حقیقی برای مهدویت به وجود آمد؛ یعنی به صورت ظاهر دشمن حصر درست کرد تا به آخرین حجّت خدا دسترسی پیدا کنند، امّا این اتّفاق نیفتاد.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‎بیت(ع) ـ ابنا ـ آیت‌الله روح‌الله قرهی مدیر حوزه علمیه امام مهدی(ع) واقع در حکیمیه تهران، به مناسبت سالروز ولادت امام حسن عکسری(ع) به ایراد سخنرانی پرداخت که مشروح آن در ادامه می‌آید:

*سکوت هادی الهی هم هدایت است!

پروردگار عالم، ائمه را برای هدایت ما قرار داد. هادیان الهی، تمام افعال و کردارشان، هدایت است. حتّی علامه مجلسی در یک تعبیری می‌فرمایند: اگر از بعضی از ائمه کمتر روایت داریم امّا نوع رفتار، کردار و سکوت آن‌ها هم هدایت است. هادی الهی تمام افعال و کردارش، هدایت است. این طور نیست که فکر کنیم فقط وقتی سخن می‌گوید، هدایت می‌کند؛ بلکه سکوت هادی الهی هم هدایت است، لذا سکوت، خشم، نشست و برخاست ائمه و ...، همه و همه به عنوان اسوه برای بشر است.

*حصر امامان عسکریین، عامل حیات حقیقی برای مهدویت!

یک علّت اینکه امامان عسگریین را در سرّ من رأی (سامرا) قرار دادند، این بود که برای وجود مقدّس آقا منتظر بودند، لذا بعضی از اولیا خدا از جمله سلطان العارفین نکته‌ای در این زمینه دارند که آیت‌الله بهجت فرمود: این نکته؛ نکته حکمت عملی است، سلطان العارفین در باب حصر این دو امام همام، می‌فرمایند: با حصر این دو این بزرگوار، حیات حقیقی برای مهدویت به وجود آمد؛ یعنی به صورت ظاهر دشمن حصر درست کرد تا برای این حضرات زحمت ایجاد شود تا آن‌ها هم به آخرین حجّت خدا دسترسی پیدا کنند، امّا این اتّفاق نیفتاد.

حتّی بنی عبّاس، مهدی عباسی را به عنوان مهدی موعود معرفی کردند، خودشان هم می‌دانستند که کذب محض است امّا می‌خواستند به مردم بگویند: دیگر مهدی موعود آمد و رفت و تمام شد، لذا بنی عباس علاوه بر ادعای خلافت، مدعی شدند که امامت هم در ما است!

جالب این است که هیچ کس نتوانسته منکر وجود مدقّس آقا جان شود، حتّی 40 سال پیش کسی از کنیا به دانشکده الریاض نامه نوشته بود که آیا کسی به نام مهدی وجود دارد یا خیر؟ آن‌ها هم نتوانسته بودند منکر شوند، گفته بودند: بله هست امّا دیگر رفته. آن قدر وجود مقدّس آقا جان قطعیّت دارد که هیچ احدی، منکر نیست و حتّی وهابیّت هم نتوانسته منکر ایشان شود، البته در کیفیت آن اختلافاتی هست ولی در اصل آن هیچ کس، منکر نیست.

*شیعیان ما! مایه آبروی ما باشید، نه مایه بدنامى

لذا حضرت امام حسن عسکری در حصر بودند ولی با این حال، شیعیان به عناوین مختلفی به محضر مبارکشان می‌آمدند و فرمایشاتی را از حضرت نقل کرده‌اند.

روایت مشهوری از حضرت در تحف العقول هست که می‌فرمایند: «اِتَّقُوا اللّه وکُونُوا زَینا ولا تَکُونوا شَینا، جُرُّوا إلَینا کُلَّ مَوَدَّةٍ، وَادفَعُوا عَنّا کُلَّ قَبِیحٍ»، پرهیزگار باشید و تقوای خدا را پیشه کنید (تقوا یعنی هر چه خدا گفت انجام بدهید و از آنچه منع کرد، دوری بجویید)؛ زینت و مایه سرافرازی ما باشید، نکند نعوذبالله مایه سرافکندگی و بدنامی برای ما شوید، با اعمال و رفتار و کردار خودتان، کاری کنید که دوستی‌ها را به سمت ما جذب کنید، هر زشتی و قبیحی را از ما دفع کنید و کاری کنید تا مردم بفهمند شما که این گونه هستید، دیگر رهبران شما چه کسانی بوده و هستند!

*راه یافتن عزّت دنیا و آخرت

حضرت امام حسن عسکری در جای دیگری می‌فرمایند: اگر عزّت دنیا و آخرت را می‌خواهی، حرام را ترک کن.

*خصوصیّات شیعیان امیرالمؤمنین

شیعه باید چه خصوصیّاتی داشته باشد تا بتواند دیگران را جذب کند؟

حضرت می‌فرمایند:

1. «شیعَةُ عَلِیٍّ علیه‌السلام هُمُ الَّذینَ یُؤثِرونَ إخوانَهُم عَلى أنفُسِهِم و لَو کانَ بِهِم خَصاصَةٌ » شیعیان مولی الموالی، کسانی هستند که برادران دینی خود را بر خود مقدم می‌دانند ولو به اینکه خودشان نیازمند هستند (روحیه ایثارگری دارند).

حتّی ما در مورد خود حضرات هم داریم که خودشان در باب الجنّت می‌ایستند و ابتدا، شیعیان خود را وارد بهشت می‌کنند و بعد خود وارد می‌شوند، این نشان می‌دهد که ائمّه خودشان اول عامل به فرمایشات خود هستند.

یا در همین زمینه بیان شده، مولی الموالی در خرید لباس با قنبر، لباس نیکو را به او دادند و خودشان لباس پست‌تر را پوشیدند. آیت‌الله بهاءالدینی در این زمینه می‌فرمایند: اینکه امیرالمؤمنین گفتند تو جوانی و باید لباس جوانی بپوشی درست است امّا یک نکته دیگر هست و آن این که حضرت می‌خواهد او را در این قضیه بر خودش مقدم بدارد و از آن طرف هم برای این که قنبر خجل نشود، می‌گوید: این برای تو برازنده‌تر است، لذا نوع تبیین هم بسیار مهم است.

2. «وهُمُ الذینَ لا یَراهُمُ اللّهُ حیثُ نَهاهُم» اینها کسانی هستند که خداوند آن‌ها را در جایی که نهی کرده، نمی‌بیند. جاهایی می‌روند که مؤمنین هستند و به مجلس گناه و لهو و لعب نمی‌روند.

3. «ولا یَفقِدُهُم حیثُ أمَرَهُم» شما نمی‌بینید در جاهایی که خواست خداست، نباشند و همیشه در آن جا حضور دارند.

4. «وشِیعَةُ علىٍّ علیه السلام هُمُ الذینَ یَقتَدُونَ بِعلىٍّ علیه السلام فى إکرامِ إخوانِهِمُ المُؤمنینَ » آن‌ها در اکرام و احترام به برادران مؤمن خود به امیرالمؤمنین اقتدا می‌کنند.

*اکرام مؤمنین با برادرانشان چگونه است؟

ملا محسن فیض کاشانی تعبیری در مورد اکرام دارد که می‌فرماید: در اکرام مؤمن با برادرش طوری برخورد کند که نه تنها منّت نمی‌گذارد، بلکه گویی دارد قرض خودش را به او می‌دهد و بدهکار بوده و باید می‌داده است.

*دو خصلت که برتر از آن‌ها وجود ندارد

حضرت در روایت دیگری می‌فرمایند: «خَصلَتانِ لیسَ فَوقَهُما مِنَ البِرِّ شَیءٌ: الإیمانُ بِاللّه والنَّفعُ لِعبادِ اللّه» دو خصلت هست که دیگر ما فوق این دو نیست اوّلی ایمان به خداست و دوم نفع رساندن به برادران.

دو نکته از این روایت برداشت می‌شود اول اینکه اگر شما بخواهید نفع برسانید هم باید مؤمن حقیقی باشید، دوم اینکه اگر دست به خیر داشته باشی ولی ایمان به خدا نداشته باشی، پشیزی نمی‌ارزد.

*خداوند دوست دارد خود مؤمنین، دست یکدیگر را بگیرند

لذا عزیزان! ببینیم حضرات معصومین چه می‌گویند و همان گونه دست هم را بگیریم، طوری نباشد که فرزندانمان لباس نویی داشته باشند و از دیگران غافل باشیم، البته امام المسلمین به دولت و مجلس توصیه‌های فرمودند تا دست مردم را بگیرند امّا خوبی و لذّت این قضیّه در این است که خود مؤمنین دست هم را بگیرند که این یک شیرینی دیگری دارد و خدا هم این را دوست دارد و إلّا خودش که بلد است همه چیز را تأمین کند.

همان طور که خداوند در آیه 47 سوره «یس» می‌فرماید: «وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقَکُمْ اللَّهُ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَن لَّوْ یَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ» و چون به آنان گفته شود از آنچه خدا به شما روزى داده انفاق کنید کسانى که کافر شده‏اند به آنان که ایمان آورده‏اند مى‏گویند آیا کسى را بخورانیم که اگر خدا مى‏خواست [خودش] وى را مى‏خورانید شما جز در گمراهى آشکارى [بیش] نیستید.

لذا خداوند خودش رزّاق است و می‌تواند به هر کس که بخواهد روزی بدهد امّا دوست دارد ما خودمان انفاق کنیم. طبق آیات ابتدایی سوره بقره هم انفاق، یکی از خصوصیات کسانی که هدایت حقیقی را پذیرفتند و از متّقین هستند، لذا عزیزان! دست هم را بگیریم تا خدای ناکرده دچار عذاب نشویم.

................پایان پیام/ 218