به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ نشست "اولین تاریخ نگاری ها درباره پیامبر و اهل بیت(ع)" از «سلسله برنامههای میثاق با پیامبر رحمت و عدالت» چهارشنبه 4 بهمن 1391 در قم برگزار شد.
«آیت الله شیخ محمدهادی یوسفی غروی» در این نشست که در سالن کتابخانه معاونت امور فرهنگی مجمع جهانی اهل بیت(ع) در قم برگزار شد اولین تاریخنگاری اهل بیت(ع) را نگارش «نصر بن علی جهضمی» دانست و گفت: وی از اصحاب امام رضا(ع) بود و کتابش در حد مشخصات زندگی شخصی معصومین(ع) است. اثر او را دیگرانی که پس از دوره او بودند تا عصر غیبت صغری تکمیل کردند؛ از جمله در اوایل قرن چهارم شخصی مشهور به «ابن ابی الثلج بغدادی» این کتاب را با همان روش جهضمی ادامه داد که به "تاریخ ابن ابی الثلج بغدادی" و احیاناً "تاریخ ابن خشاب بغدادی" شناخته می شده است. مثلاً «اربلی» در کتاب "کشف الغمة" به جای ابن ابی الثلج، اسم ابن خشاب بغدادی را آورده است که منظور از هر دو، همان تاریخچه است.
غروی ادامه داد: این قدیمی ترین چیزی است که می تواند نام تاریخ اهل بیت(ع) را داشته باشد و در آن نام، لقب، کنیه، تاریخ ولادت، تاریخ وفات، محل ولادت و وفات، تاریخ و محل دفن، امهات، ازواج و موالید هر معصوم تحت ابواب جداگانه آمده است.
وی روش "تحقیق متنی" یا "تصحیح متنی" را از روشهای تاریخ نگاری خواند و گفت: این روش مبتنی بر به دست آوردن معتبرترین و قدیمی ترین نسخه های خطی یک کتاب است و برادر محترم و محققمان «جناب آقای سید محمدرضا حسینی جلالی» به همین روش، متن آن کتاب را تحقیق کردند و با عنوان ذ"تاریخ اهل البیت(ع)" در مؤسسه آل البیت(ع) منتشر نمودند.
وی با تأکید بر اینکه اهل بیت(ع) در نظر ما شامل خود پیغمبر اکرم(ص) نیز هست گفت: اما اصطلاحاً تارخ نگاری درباره پیامبر(ص) با عنوان "سیره نبوی" و ما بقی معصومین(ع) به اسم "تاریخ اهل بیت(ع)" شناخته می شود.
این استاد عالی حوزه علمیه قم ادامه داد: قدیمی ترین نوشته در زمینه تاریخ اهل البیت(ع) پس از کتاب جهضمی و مشتقات آن، کتاب "خصائص الائمة" نوشته «شریف رضی» شاگرد «مرحوم شیخ مفید» است.
یوسفی غروی در توضیح این کتاب تصریح کرد: شریف رضی نیت داشت که خصائص کل ائمه را بنویسد؛ اما وقتی شروع به نوشتن خصائص امیر المؤمنین (علیه السلام) کرد به نظرشان رسید که یکی از مکملات تاریخ هر معصوم، کلمات آن معصوم است. لذا در ادامه خصائص امیرالمؤمنین(ع) کلماتی از آن حضرت را به همان روشی که بعداً در نهج البلاغه انعکاس پیدا کرد گزینش نمود و این کار را ظاهراً در سه ماه تعطیلی تابستان انجام داده بود. ایشان مدرسه ای در بغداد داشت و شهریه طلاب و اساتید آن مدرسه را هم به عهده داشت؛ لذا این کتاب را در اختیار اساتید مدرسه قرار داد تا برای طلابشان تدریس کنند. این کتاب ـ مخصوصاً فصل آخرش که کلمات امیرالمؤمنین(ع) ـ بود بسیار مورد توجه و استحسان واقع شد و طلاب درخواست کردند که ایشان این باب را توسعه دهد که مقدمه تألیف کتاب "نهج البلاغه" شد.
وی انگیزه شریف رضی برای تألیف کتاب خصائص الائمه(ع) را هم تهمت عباسیان مبنی بر "اسماعیلی مذهب بودن شریف رضی" دانست و گفت: اما تحسین و درخواست مدرسین مدرسه باعث شد که وی مشغول به جمع آوری کلمات امیر المؤمنین علی(ع) و تألیف "نهج البلاغه" شود. بعد هم وی به شکل غیرمنتظره در 45 سالگی فوت کرد و خصائص الائمه(ع) ناتمام ماند. اکنون فقط خصائص امیر المؤمنین(ع) به جا مانده و در دسترس است که آخرین چاپش را «مرحوم دکتر شیخ محمدهادی امینی» آقازاده ارشد «مرحوم علامه امینی» تحقیق و در "انتشارات آستان قدس رضوی" منتشر کرد.
علامه یوسفی غروی سپس درباره کتاب "الارشاد" توضیح داد: بنا بر استنباط و استظهار شخصی من، کار مرحوم شیخ مفید در "ارشاد" متأخر از کار شریف رضی در "خصائص" است؛ چون اگر ارشاد شیخ مفید وجود داشت مرحوم شریف رضی دست به خصائص الائمه نمی زد.
وی با ذکر اینکه کتاب ارشاد آخرین کتاب کامل و مستقل شیخ مفید است گفت: چون ایشان دارای گرایش کلامی غالب بود، روش تاریخ نویسی وی نیز مقداری متأثر از کلام است و جنبه عقیدتی در آن قوی در نظر گرفته شده است. بهرحال اگر سؤال شود که اولین کتاب تاریخ چهارده معصوم(ع) در شیعه چیست؟ باید پاسخ داد که: ارشاد شیخ مفید است.
این استاد تاریخ به نقطه ضعف کتاب ارشاد نیز پرداخت و گفت: "ارشاد" شیخ مفید در تاریخ پیغمبر اکرم(ص) و تاریخ امام زمان(عج) نقص دارد؛ لذا «مرحوم شیخ طبرسی» که حدود 140 سال بعد از مرحوم شیخ مفید بود در کتاب "اعلام الوری" آن را به نظر خودش تکمیل کرد و تتمه برایش ایجاد نمود.
استاد یوسفی غروی سپس به بحث درباره تاریخ نگاری درباره اهل بیت(ع) از سوی نویسندگان غیر شیعه پرداخت و بیان داشت: «شیخ علی بن عیسی اربلی» برای اولین بار تاریخ نویسی های شیعه و سنی راجع به اهل بیت(ع) را با هم جمع کرد و با عنوان "کشف الغمه" تدوین نمود. خودش در این کتاب اشاره ای هم به این دارد که چون سابقه شافعی بودن داشته است (وقتی که در "اربیل" زندگی می کرد) و بعد از انتقال به بغداد از شافعیت به تشیع گروید، به عنوان جبران آن دورانی که در تسنن بود تصمیم گرفت چنین کتابی بنویسد. لذا بخاطر سابقه تسنن، به آن کتب اهل سنت هم عنایت داشت که خودش یک وجه تمایزی با سایر نوشته ها درباره اهل بیت(ع) شد و انصافاً تا آن عصر، وسیعترین کتابی که درباره تاریخ اهل بیت(ع) نوشته شد همین کتاب "کشف الغمه" اربلی است که چاپ محققانه اش هم همین چاپی است که در 4 جلد در مجمع جهانی اهل بیت(ع) انجام گرفته است.
وی سبکهای تاریخنگاری را در دو نوع "تذکره نویسی" و "سال شمار (حوادث شمار)" برشمرد و گفت: یک کتاب تاریخی طبعاً باید به شکل سال شمار تدوین شود و حوادث مهم به ترتیب تاریخی در آن بیاید، اما آنچه تاکنون درباره تواریخ ائمه(ع) نوشته شده است به صورت تذکره نویسی است؛ یعنی هر فصل آن راجع به یک معصوم(ع) از ابتدای ولادت تا انتهای حیات آن معصوم است. در این روش، مثلاً حوادث مربوط به پیغمبر اکرم(ص) مشتمل بر اولیات تاریخ حضرت امیرالمؤمنین(ع)، حضرت زهرا(س) و حسنین(ع) هم هست. در حالی که در سبک سال شمار، حوادث بر اساس روند تاریخی منتقل بشود و مثلاً وقتی حوادث بعد از پیغمبر(ص) و دوران امیرالمؤمنین(ع) را نقل میکند دوباره به ولادت حضرت امیر(ع) نمیپردازد بلکه از عهد امامتشان شروع میکند.
محمدهادی یوسفی با ذکر اینکه در کتاب 8 جلدی خود ـ با عنوان "موسوعة التاريخ الاسلامي" ـ بر اساس سبک سال شمار کار کرده است ادامه داد: نکته قابل ملاحظه دیگر در تاریخ نویسی شیعیان این است که چون در اقلیت بودند غالب تواریخ آنها دارای جنبه های کلامی و عقیدتی تدافعی است. دیگر اینکه تاریخ آنها با جنبه های مناقبی آمیخته است؛ یعنی غالباً تواریخی که شیعیان درباره ائمه(ع) نوشته اند هم تاریخ است هم مناقب، و اخبار و روایات و احادیث راجع به مناقب معصومین و معجزاتشان، همه ضمن تواریخ تلقی شده است. اما من در "موسوعة التاریخ الاسلامی" اینها را از هم تفکیک کردم مگر آنکه دقیقاً جنبه تاریخی داشته است.
وی با اشاره به اینکه بیش از سیصد رساله در فهارس شیعه به عنوان رساله تاریخی وجود دارد گفت: در فهرست «شیخ طوسی»، فهرست «نجاشی» و ... رسائل تاریخی شیعیان کم نیست؛ اما چون شیعه در اقلیت بود خیلی از کتابهای آنان از بین رفت و اینک در دست نیست. البته گاهی منقولات بعضی از رسائل گذشته در کتابهای بعدی آمده است از جمله مرویات «ابان ابن عثمان احمد بجلی کوفی» که از موالی فارسی الاصل کوفه بوده و در آثارش گرایش عجیب تاریخی وجود دارد و رساله هایی مانند "المبدأ" و "المبعث" و "المغازی" و"الوفات" و "سقیفه" و "رده" ر