به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ دمشق، پنجشنبه گذشته شاهد چند حمله تروريستي مرگبار بود كه در جريان آن 53 نفر كشته و نزديك به 250 نفر زخمي شدند. اين حملات، يكي از خونينترين عمليات تروريستي در دمشق از آغاز ناآراميها و درگيريهاي اين كشور از 2 سال قبل بوده است.
وقوع اين عمليات گسترده تروريستي، در زماني كه تحركات و تلاشهاي سياسي و ديپلماتيك براي حل بحران سوريه افزايش يافته و براي نخستين بار، اميدهايي براي حل و فصل اين بحران پديدار گشته است در بردارنده اين پيام است كه تروريستها و حاميان بينالمللي آنها از روند تحولات و متقاعد شدن بسياري از طرفهاي خارجي بحران سوريه به راه حل سياسي، عصباني و خشمگين هستند و با دست زدن به حملات كور و كشتار گسترده، درصدد برآمدهاند تلاشهاي جاري در صحنه بينالمللي را متوقف سازند و يا دستكم، اين تلاشها را در جهتي كه اهداف آنها را تأمين كند، سوق دهند.
واقعيت اين است كه بسياري از دولتهاي خارجي كه تا پيش از اين، در انديشه ساقط كردن حكومت سوريه از طريق تزريق گسترده سلاح و تجهيز همهجانبه تروريستها بودند اكنون به اين نتيجه رسيدهاند كه اين سياست به شكست منجر شده است و ادامه آن، نه تنها هزينههاي گزافتري بر دوش اين دولتها ميگذارد بلكه روز به روز آنها را با شكستهاي جديدتر و رسواييهاي بيشتري مواجه خواهد ساخت.
اكنون پس از گذشت 2 سال، بسياري از دولتهاي مداخله گر كه در پوشش حمايت از مردم سوريه، در روياي ساقط كردن حكومت سوريه، به عنوان يكي از جهبههاي مستحكم ضد صهيونيستي در منطقه، بودند مشاهده ميكنند كه دولت سوريه كماكان بر سر قدرت است و بر اوضاع مسلط ميباشد و نشانهاي از سقوط آن، حتي در دور دست نيز به چشم نميخورد.
اين دولتها كه در رأس آنها آمريكا قرار دارد، خود را در پشت اتهام زني به كشورهايي كه به حوادث سوريه به صورت واقع بينانه مينگرند، مخفي ميكنند درحالي كه خود آنها رغبتي به ادامه سياستهاي غلط گذشته خود در سوريه ندارند و يك راه حل سياسي را ترجيح ميدهند.
در اين ميان چند دولت منطقهاي كه مشخصاً ميتوان از قطر و عربستان نام برد كماكان بر طبل گزينه نظامي ميكوبند چرا كه بازگشت از راهي را كه در پيش گرفتهاند براي آنها هزينه بسيار سنيگني خواهد داشت و به سقوط و اضمحلال دولتهاي حاكم بر اين كشورها منجر خواهد شد.
پس از شروع قيامهاي مردمي در كشورهاي منطقه كه بر بستر اسلام خواهي، استكبارستيزي و ضد صهيونيستي استوار بوده است حكام ديكتاتور و سرسپرده منطقه و در رأس آنها، سردمداران عربستان و قطر با وحشت از عواقب حكومت خود، تلاش گستردهاي كردند تا مسير اين قيامها را منحرف سازند.
در اين ميان، مورد سوريه براي آنها بسيار با اهميت بود چرا كه به زعم خود، اگر موفق ميشدند در سوريه، حكومت اين كشور را سرنگون ساخته و دولت مورد نظر خود را سركار بياورند موقعيتشان بهبود مييافت و ميتوانستند با بهرهبرداري از امتيازهاي آن، به بقاي حكومت خود اميدوار باشند.
ادامه وجود نظام سوريه كه چندين دهه است بار رسالت ضد صهيونيستي ملتهاي عربي را در بردوش ميكشد، براي حكام سرسپرده عرب، سرشكستگي محسوب ميشود و ملتهاي اين كشورها را از عملكرد ننگين سردمدارانشان خشمگين ساخته است و اين خشم، به آتشي زير خاكستر تبديل شده است كه هر زمان، به ويژه در شرايط حساس كنوني منطقه، امكان شعله ور شدن آن وجود دارد. با در نظر گرفتن اين واقعيات است كه اتخاذ سياستهاي خصمانه و كينهتوزانه از سوي حاكمان سرسپرده عرب در رأس آنها، عربستان و قطر، عليه سوريه قابل درك ميشود.
بيهوده نيست كه شيخ حمد بن جاسم آل ثاني، درست يك روز قبل از انفجارهاي اخير دمشق، بدون اعتنا به تلاشهاي بين المللي، صراحتاً از ادامه ارسال سلاح به مخالفان حمايت ميكند و ميگويد: هر سلاحي كه مخالفان نياز داشته باشند به آنان ميدهيم.
همچنين "تركي الفيصل"، سياستمدار كهنه كار عربستاني علناً درخواست ارسال تانك و هواپيما به مخالفان ميكند. علت اقدامات مأيوسانه و دست و پا زدنهاي اين حكام وابسته عرب در شرايط فعلي روشن است. آنها ميبينند كه تمامي سرمايه گذاريشان در سوريه برباد رفته است. نياز به توضيح نيست كه دستگاههاي تبليغاتي اين حكومتها، به خصوص شبكه الجزيره و العربيه چه حجمي از برنامههاي خود را عليه حكومت سوريه اختصاص دادند و حكومت اين كشور را آماج بمباران تبليغي وسيعي كردند ولي اين اقدامات نتيجهاي در برنداشته است.
حكومتهاي عربستان و قطر و ساير همتاهاي آنها در منطقه ميدانند كه شكست سياستهاي آنها در سوريه و پيروزي كامل دولت سوريه در مديريت بحران اين كشور، مقدمه نابودي آنهاست. بنابر اين، طبيعي است كه اين حكومتها براي تغيير شرايط موجود به هر اقدامي متوسل شوند و به جنايات ضدانساني بيشتر، مشابه آنچه در پنجشنبه گذشته در دمشق رخ داد دست بزنند ولي آنچه تروريستها و حاميان منطقهاي آنها درك نميكنند و يا تمايل به قبول آن ندارند اين است كه اولاً ثابت شد كه حكومت سوريه از طريق عمليات تروريستي و اقدامات نظامي سقوط نميكند بلكه بحران سوريه، بايد توسط خود مردم آن كشور و آنهم به طور مسالمتآميز حل و فصل شود. نكته دوم آنكه، اينگونه سياستها نميتواند بقاي حكومت خودكامه و قبيلهاي آنها را تضمين نمايد و عمر اينگونه حكومتها در منطقه به پايان رسيده است.
..............پایان پیام/ 218