به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ گلوبال ریسرچ در گزارشی تکان دهنده از وضعیت اجتماعی عراق می نویسد «... جنازهی کودکان را به خط کنار هم دراز بگذارید، هزاران کودک را – تازه متولد، نو پا، بچههای دبستان – جنازههایشان تکه پاره است، زنده زنده سوختهاند و یا گلوله از تنشان گذشته است. کودکان در هجوم امریکا و فتح عراق کشته شدهاند. بچهها را به خط کنار هم دراز بر کف صحرا بگذارید، از کنارشان گامزنان رد بشوید، مایلها بعد از مایل قبلی، تمامی این جنازههای درهم ریخته، با گوشتهای آویخته و احشاء بیرون ریخته، آن صورتهای منگ، آن چشمهای خیره به هیچ چیزِ همین جا.این واقعیتِ اتفاقهای رخ داده در عراق است: واقعیتِ دیگری وجود خارجی ندارد...»
ورای تمام اطلاعات، دادهها و رقمهایی که در این مقاله ارائه میشود، کودکانی با نامهای واقعی، با بدنها و هویتی واقعی قرار داشتهاند، آنها خواهرها، برادرها، دخترها، پسرها، نوهها و دوستان انسانهایی زنده هستند. این کودکان، شکننده و آسیبپذیر، قربانی حرص و طمعِ قدرت و نفت شدهاند. شایسته نبود با آنها چنین رفتاری صورت بگیرد.
در دو دههی گذشته، کودکان عراقی در کنار بقیهی جمعیت عراق، سوژهی نقض گسترده و خشونتبار حقوق انسانی خود قرار داشتهاند. این حقوق بهخاطر جنگ، اشغال بیگانگان و تحریمهای بینالمللی خلق شدهاند.
عراق هماکنون یکی از بدترین نقاط برای کودکان در خاورمیانه و شمال عراق است با حدود 3.5 میلیون کودک که زیر خط فقر زندگی میکنند، 1.5 میلیون کودک زیر پنج سال که از سوءتقذیه رنج میبرند و 100 کودک که هر روز میمیرند.این گزارش براساس مواد نقص شده توسط کشورهای فاتح نوشته شده است؛ موارد نقص شده از پروتوکل حقوق شهروندان در زمان جنگ، ژنو، 12 آگوست [2]1949 و آیین حقوق کودک توصیب شده در سازمان ملل.
از زمان هجوم سال 2003 به عراق، نیروهای اشغالگر بریتانیایی-امریکایی و دولت عراق به شکلی گسترده نتوانستهاند اساسیترین حقوق کودکان عراق را برابر آیین سازمان ملل در زمینهی حقوق کودکان (CRC)، عهدنامهی 25 / جلسهی 44، نوامبر 1989[3] را نیز عملی کنند. این آیین تاکید بر نیازها و حقوق کودکان برای زندگی دارد در محیطی امن که شامل بر شرایط مناسب برای رشد فیزیکی، ذهنی، اخلاقی و مذهبی.
قدرتهای فاتح مسئولیت کامل نقص این آیینها، عهدهنامهها و قوانین بینالمللی را بر دوش خود دارند. این کشورها چهارچوب اجتماعی عراق را نابود کردهاند، از لحاظ نژادی کشور را پاکسازی کردهاند تا وحدت را در عراق نابود کنند، سیستمهای آب تصویه شده را نابود کردهاند، امکانات بهداشتی و آموزشی را نابود کردهاند و مناطق پرجمعیت را مکرر بمباران کردهاند، و در تمامی این موارد، به زندگی کودکان آسیبهای جدی وارد کردهاند. زندگی در کشوری جنگزده همچنین به روان کودکان آسیبهای جدی زده است و اضطراب و افسردگی را همراه با بیماریهای روانی، در شکلی گسترده، در کشور پخش کرده است.
سازمانها و نظامهای داخلی عراق که میبایست از وضعیت فیزیکی، اجتماعی و حقوقی کودکان، زنان و جوانان این کشور حمایت کنند نابود شده یا ناکارآمد شدهاند. درنتیجه کشور در روندی روزمره از قتل، سرقت، آدمدزدی، خشونتهای جنسی، قاچاق انسان، سربازگیری اجباری برای گروهکهای مسلح، کار غیرقانونی کودکان و منع آزادیهای اجتماعی را در بر داشته است.[4]
سازمانهای بینالمللی و ارگانهای مدافع حقوق بشر نیز در این میان مسئول هستند چون نتوانستهاند مسئولیت خود در مورد هشدارهای کافی در مورد جلوگیری از خشونت علیه جوانان و جامعهی شکنندهی عراق را بهدرستی انجام بدهند و نتوانستهاند خطرها را در زمان مناسب خود، تشخیص بدهند و درمان کنند.
بند 6 (حق نجات یافتن و زندگی کردن)[5]
قتل مستقیم و بیواسطه
ارقام رسمی و ادعاهای رسانههای اصلی در مورد عراق، 70 تا 95 درصد مرگها را نادیده گرفتهاند. واقعیترین و علمیترین تخمینها را مرتبط به مرگهای صورت گرفته در این جنگ را وبسایت justForeignPolicy.org انجام داده است و این سایت ادعا میکند 1 میلیون و 455 هزار و 590 نفر تا ژانویهی 2011 قربانی یورش غرب به عراق شدهاند.[6]
تحلیلها میگویند 39 درصد این رقم را کودکان تشکیل میدهند.[7] کشتههای ناشی از حملات مستقیم غرب و دولت فعلی عراق باعث شدهاند تا 42 درصد کشتهها را کودکان شکل بدهند.[8]
قتلهای غیرمستقیم
کودکان بسیار بیشتری به شکلهای غیرمستقیم قربانی این جنگ شدهاند، از طریق بیماریها، قحطی یا نبود غذای کافی. فقط عمومیت یافته، اقتصاد از هم پاشیده، نبود فرصتهای کافی برای زندگی، تغییرهای زیستمحیطی و نبود خدمات دولتی کافی، حذف حقوق بشر از زندگی روزمرهی مردم و جابهجاهایی گستردهی جمعیت باعث آسیبهای گسترده شدهاند. این را بیانیهی 8 آگوست 2011 سازمان ملل متحد میگوید.[9]
سازمان WHO، برنامهی محیطزیست سازمان ملل متحد، جامعهی سلطنتی بریتانیا و آکادمی ملی امریکا در زمینهی علوم در گزارشهای خود نتیجه گرفتهاند در مکانهایی که صحنهی نبردهای مستقیم بودهاند، بیشترین آسیبها برای سلامتی انسانها دیده شده است.[10]
سمهای تاکسین
نابودی تاسیاست صنعتی و نظامی باعث شده است تا فلزات سنگین و دیگر مواد بسیار آسیبزننده در هوا، خاک و آب عراق پخش بشوند. درنتیجه اپیدیمیهای بیماری گسترش یافتهاند و امکانات کافی برای مقابله با این اپیدمیها وجود نداشته است. امروزه ما شاهد تولدهای همراه با نقص ژنتیک و سرطان در جمعیت کودکان عراق هستیم و برخی مناطق کشور عملاً غیرقابلزندگی شدهاند.[11] سطح پایین آب در رودخانهها و دریاچهها باعث شده است تا بیماریهایی شکل بگیرد که در سیستم نابود شدهی تصویهی آب عراق گسترش یافتهاند و آب مسموم را به خانهها رساندهاند. [12]
بدترین نقطهی موجود فلوجه است که پزشکان سطح گستردهای از تولدهای حاوی نقص ژنتیک، حاملگیهای ناموفق و سرطان را گزارش دادهاند. پزشکان متخصص حاضر در منطقه میگویند از سال 2005 تاکنون بیماریهای نایاب بهشدت و گسترده در جمعیت این منطقه پخش شدهاند – یعنی فقط یک سال بعد از بمباران گستردهای که در سال 2004 کشورهای متفق در این منطقه انجام دادهاند.[13] [14] [15]
نوزادهای ناقص
در برخی مناطق عراق مانند فلوجه هماکنون 14 برابر مناطق بمباران اتمی شدهی ژاپن تاکسینهای سنگین و اورانیم ضعیف شده یافت میشود.[16] در فلوجه نرخ نوزادهای ناقص 13 برابر نرخ این کودکان در اروپا است.[17]
سرطان
سرطان، مخصوصاً سرطان خون و کودکان مبتلا به آنومالی در عراق بهشدت افزایش یافتهاند. مشکلات ژنتیکی در کودکان آنها را از زمان تولد مستعد سرطان ساخته است و این نرخ از سال 1991 تا 2003 سال به سال بیشتر شده است و امروز اثرات آن را جدی شاهد هستیم.[18]
بمبهای خوشهای و مینهای زمینی
بمبهای منفجر نشده، مینهای زمینی و بمبهای خوشهای عمل نکرده باعث شدهاند تا حدود 25 درصد کودکان زیر 14 سال عراقی آسیب ببینند.[19]
کشتهها و زخمیهای بمبهای خوشهای عمل نکرده بین سالهای 1991 تا 2007 میلادی بین 5500 تا 80 هزار کودک را تحت تاثیر خود قرار دادهاند. 45.7 درصد آنان بین 15 تا 29 سال سن داشتهاند و 23.9 درصد زیر 14 سال بودهاند. یونیسف از جمله سازمانهایی است که میگوید این آمارها عمیقاً ناقص هستند.[20]
بند 24 (سلامت و خدمات مرتبط به بهداشت و سلامت جسم و روان)
نابودی نظامها، ارگانها و سازمانهای مرتبط به بهداشت و سلامت باعث شده است تا شاهد مرگ بسیاری از کودکان عراقی باشیم. از جمله مشکلات موجود، قتلعام پزشکات و پرستارها توسط گروهکهای مسلح بوده است.[21] از زمان یورش 2003 تاکنون نزدیک به 75 پزشکان، داروسازها و پرستارها شغل خود را ترک گفتهاند. تقریباً 70 درصد بیماران با زخمهای خطرناک در بخشهای اورژانس میمیرند چون تجهیزات و داروی کافی وجود ندارد. بدون بیمه و بهزیستی، مردم شامل بر زنان و کودکان و افراد مسن، به راحتی در جامعه میمیرند.[22]
صلیب سرخ جهانی میگوید از زمان یورش 2003 تاکنون نرخ سوءتغذیه در کودکان از 19 درصد به 28 درصد رسیده است. تنها 1 کودک از هر 3 کودک عراقی به آب آشامیدنی سالم دسترسی دارد و 1 کودک از هر 4 کودک از سوءتغذیهی گستردهای رنج میبرد.[23]
آلودگیهای زیستمحیطی شامل بر آب ناسالم بر 70 درصد جمعیت عراق تاثیر مستقیم گذاشته است و باعث شده است تا از هر 8 کودک 1 کودک قبل از 5 سالگی بمیرد.[24]
بند 26 (امنیت اجتماعی): کودکان حق دارند در زمان نیاز از کمکهای دولتی استفاده کنند.
گزارش سازمان جهانی غذا و سازمان جهانی کشاورزی (فائو) عراق را در بین 22 کشوری قرار داده است که از فقر واقعی و فقر غذایی رنج میبرد و این موضوع را ناشی از جنگ و نبود کمکهای دولتی عنوان کرده است.[25]
زاغهنشینی نیز در عراق گسترش یافته است و از 17 درصد جمعیت در سال 2000 (2.9 میلیون نفر) به 53 درصد جمعیت در سال 2010 (10.7 میلیون نفر) اف