خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳
۹:۱۳
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
یکشنبه
۶ اسفند
۱۳۹۱
۲۰:۳۰:۰۰
منبع:
کیهان
کد خبر:
394361

عقبه‌های پیش روی مرسی

مصر بدون فلسطین دارای توان حضور در معادلات منطقه‌ای نیست کما اینکه مبارک بعد از بر زمین گذاشتن برگه فلسطین نتوانست در هیچ صحنه‌ای در اندازه بازیگر اصلی ظاهر شود.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‎بیت(ع) ـ ابنا ـ سعدالله زارعی در یادداشت امروز کیهان نوشت: تحولات مصر طی یکی- دو هفته گذشته در عرصه داخلی منطقی تر شده و به نوعی از توافق یا تنازل گروهها و دولت خبر می دهد» در همان حال در عرصه مسائل منطقه ای و بین المللی، روند تحولات مصر با سؤالات و ابهاماتی مواجه گردیده است. در ذیل به مواردی اشاره می شود:

1- این قلم در یادداشت چهارشنبه گذشته که ذیل عنوان «مصر» در میانه راه» به چاپ رسید، نوشت ایران شاقول تحولات مصر است و نوع نگاه و عملکرد حاکمان کنونی مصر نسبت به ایران مشخص می کند که آیا در مصر انقلاب روی داده یا اینکه اتفاقات بهمن ماه 89 مصر نتوانسته به مناسبات داخلی و خارجی دوره حسنی مبارک خدشه وارد کند. این یادداشت بازتاب فراوانی در مصر داشت و بسیاری از گروه ها، روزنامه ها و شبکه های تلویزیونی مصر بر این جمع‌بندی که ایران مبنای سنجش تغییرات در مصر است، صحه گذاشتند بعضی از شخصیت های اخوان المسلمین و از جمله یکی از نمایندگان مجلس عضو اخوان خطاب به محمد مرسی رئیس جمهور گفته اند «نسل های آینده کوتاهی ما را در برقراری روابط با تهران نخواهند بخشید.»

2- علاوه بر ایران، «فلسطین» نیز یک شاخص بسیار مهم در ارزیابی تغییرات در مصر و هر کشور دیگر که تحولاتی در آن رخ داده، می باشد. بر این اساس این روزها عملکرد دولت مرسی و گروه اخوان المسلمین در رابطه با فلسطین سبب بحث ها و نتیجه گیری های متفاوتی شده است.

این بحث پس از آن اوج گرفت که یکی از مشاوران مرسی رسماً اعلام کرد که «ما تونل ها- که فلسطینی ها در شرایط محاصره از آن برای ورود و خروج کالا استفاده می کردند- را تخریب کردیم چرا که در عین اینکه برای امنیت ملی مصر خطر داشت، تأثیر زیادی در وضعیت فلسطینی ها نداشت».

تخریب تونل ها که از حدود یک سال پیش آغاز گردید و امروز دولت مصر از پایان یافتن آنها خبر می دهد در واقع تنها راه تنفسی ساکنان مظلوم غزه و امکانی برای کم شدن فشار بر آنان بود و لذا تخریب آن در حالی که هنوز بطور عملی تکلیف گذرگاه رفح مشخص نشده و حتی اگر توافقنامه قطعی هم برای بازماندن امضا شود با تغییر دولت امکان لغو آن وجود دارد، یک جنایت علیه فلسطینی ها به حساب می آید.

جنایتی که حتی حسنی مبارک و رئیس بدنام دستگاه امنیتی از آن اجتناب کرد، و بطور غیررسمی اجازه می داد فلسطینی ها از تونل ها برای عبور و مرور و انتقال کالا استفاده نمایند. به هر حال اظهارات «عصام الحداد» مشاور مرسی در سیاست خارجی در مورد تخریب تونل ها و اینکه رسماً اعلام کرد که «مصر اجازه نمی دهد هیچ سلاحی از سینا به غزه برود» نگرانی های فراوانی را درباره آینده انقلاب مصر به وجود آورد.

همزمان با این مباحث، خبرهای موثق بیانگر آن است که در هفته گذشته یک هیأت امنیتی اسرائیلی به قاهره آمده و با مسئولان امنیتی دولت مرسی گفتگو کرده اند و گفته می شود «رفعت شحاته» مقام امنیتی مصر به هیأت اسرائیلی درباره ممانعت از ورود سلاح و بعضی کالاهای حساس دیگر از سینا به غزه اطمینان داده اند. این دیدار در واقع نشان می دهد که دولت مرسی قادر به حفظ مصالح مصر در برابر فشار آمریکا نیست. یک خبر دیگر بیانگر آن است که آمریکایی ها و قطری ها کمک اقتصادی و سیاسی به دولت جدید مصر را منوط به حفظ روابط مصر و رژیم صهیونیستی کرده اند و دولت مرسی هم در این زمینه تعهداتی را پذیرفته است!

در عین حال یک روزنامه یمنی روز گذشته نوشت اخوانی ها سرگرم راه اندازی و تجهیز گروههای تروریستی با پرداخت 6 تا 8 هزار دلار به هر نفر و اعزام به سوریه هستند. در این خبر گفته شده اخوان المسلمین مصر در این اعزام نقش محوری داشته و با پول امیر قطر در کشتار روزانه شهروندان سوریه مشارکت دارند. اعزام نیرو به سوریه اگرچه در ظاهر برای کمک به مردم سوریه انجام می شود ولی در واقع تلاشی است که با محوریت رژیم صهیونیستی، آمریکا، فرانسه، انگلیس، عربستان، قطر و ترکیه برای از میان برداشتن یک نظام ضد اسرائیلی صورت می گیرد. اگر خبر روزنامه یمنی درست باشد می توان گفت مصر مرسی از یک سو تونل های فلسطینی ها را خراب کرده و از سوی دیگر به مهمترین کشور عرب مخالف اسرائیل آسیب می زند!

به هر حال همانگونه که در طول حدود 70 سال گذشته، «فلسطین» مهمترین شاخص ارزیابی استقلال کشورها بوده، امروز هم فلسطین مهمترین شاقول ارزیابی استقلال و یا وابستگی کشورهاست متأسفانه باید گفت که مصر دوره اخوان تا اینجا بخشی از جبهه مقابل مردم مظلوم فلسطین را شکل داده و از قرار گرفتن در کنار کشورهای حامی مردم فلسطین اجتناب ورزیده است. از آن طرف، انقلاب مصر اگر نتواند استقلال را برای مصر به ارمغان بیاورد اصولاً انقلاب نیست بلکه پیش از آن به یک تغییر محدود نزدیکتر می باشد. البته تردیدی در این نیست که مردم واقعاً در پی انقلاب بوده اند و از این رو شعار «اسقاط نظام» را در خیابانها سر داده و با رأی دادن به اسلام گرایانی که در دوره مبارک منزوی بوده و در عین حال مدعی استقلال و عظمت ملت مصر بوده اند، تغییرات بنیادینی را طلب کرده اند.

3- مصر در عرصه مسایل داخلی طی دو هفته اخیر تا حدودی آرام تر شده است. این آرامش که با نرمش نشان دادن مخالفان مرسی بدست آمده است در عین حال تا حد زیادی شکننده می باشد کما اینکه خبرها بیانگر آن است که از اواخر این هفته تظاهرات خیابانی بخصوص در اسکندریه، اسماعیلیه، سوئز، اسیوط و سینا تشدید می شود. در این بین گفته می شود مردم صحرای سینا بخصوص در اعتراض به توافقات مصر و رژیم صهیونیستی درباره کنترل امنیتی تردد در شمال صحرای سینا به خیابان ها می ریزند و هیچ بعید نیست که به سمت مرزهای شمالی به حرکت درآیند.

در این میان دولت اعلام کرده است که انتخابات مجلس را طی دو ماه آینده برگزار کرده و مجلس را در اواسط خردادماه افتتاح می کند. البته بسیاری از تحلیلگران سیاسی معتقدند به احتمال زیاد بار دیگر برگزاری انتخابات به تعویق خواهد افتاد و مجلس زودتر از شهریورماه کار خود را شروع نخواهد کرد.

اما اینکه دولت مرسی دوم اردیبهشت ماه آینده را به عنوان روز برگزاری انتخابات «مجلس الشعب» اعلام کرده نشان می دهد که دولت تا حد زیادی به موانعی که مخالفان برگزاری انتخابات ایجاد کرده بودند، فایق آمده است. در این میان بعضی از احزاب معارض اعلام کرده اند که در انتخابات «حضور مشروط» خواهند داشت و بعضی هم از جمله سه حزب تشکیل دهنده به جبهه انقاذ (جبهه نجات ملی) اعلام کرده اند که از «نافرمانی مدنی» (مقاطعه) استفاده کرده و حضور در خیابان را تداوم خواهند بخشید.

این اقدام البته برای انقاذ هزینه های زیادی را در بر دارد چرا که اگر آنان نتوانند برای یک دوره دست کم یک ماهه، مردم را در کف خیابان نگه دارند، ناچار به کناره گیری اند و این موضوع آنان را از کانون تحولات و توافقات دور می کند. بر این اساس بعضی از شخصیت های جریان ناصری به «حمدین صباحی» توصیه کرده اند که از مقاطعه چشم پوشی کند. مقاطعه یا نافرمانی مدنی جبهه انقاذ تنها به ضرر صباحی تمام می شود چرا که محمد البرادعی رهبر حزب دستور و عمروموسی رهبر جریان الامت المصریه از پایگاه مردمی برخوردار نیستند و اگر نافرمانی مدنی به شکست بیانجامد، آنان ضرر نمی کنند ولی حمدین صباحی دارای پایگاه جدی و موثر اجتماعی است و شکست مقاطعه به معنای آسیب وارد شدن به بدنه اجتماعی هوادار صباحی به حساب می آید. بر این اساس «کتاتنی» یکی از نزدیکان مرسی به دو تن از رهبران جبهه نجات ملی پیغام داد که با کنار گذاشتن صباحی از این جبهه می توانند با دولت به توافق برسند البته البرادعی و موسی از این پیشنهاد هوشمندانه استقبال نکرده و بخصوص عمرو موسی بر استفاده از نافرمانی مدنی تاکید کرد.

باید اضافه کرد که دولت مرسی طی ماه های گذشته و بخصوص از زمان اعلام نتایج همه پرسی قانون اساسی به مرور به سمت توافق با خارج برای عبور از موانع داخلی متمایل شده است.

به عبارت دیگر «جبهه نجات ملی» به گمان اینکه به دلیل حضور عمرو موسی و البرادعی قادر به جلب حمایت خارجی است وارد میدان شد ولی به دلیل برخوردار نبودن از پایگاه اجتماعی کافی از جلب حمایت خارجی، به اندازه ای که بتواند معادله را به نفع آن دگرگون کند، ناکام ماند.

از آن طرف محمد المرسی و اخوان المسلمین برای جبران کسری حمایت داخلی به توافق با غرب روی آوردند و به دلیل آنکه از عمق نسبی برخوردار بودند، توافق به دست آمد. در این معادله در واقع دولت، مردم و اپوزیسیون مصر بطور یک جا دچار ضرر و خسارت شدند چرا که انقلاب آنان پیش از آنکه به جایی برسد دچار بحران در استراتژیک ترین موضوع گردید.

فلسطین برای مصر یک «قله» و در عین حال «شاخص» به حساب می آید. مصر بدون فلسطین دارای توان حضور در معادلات منطقه ای نیست کما اینکه حسنی مبارک بعد از بر زمین گذاشتن برگه فلسطین نتوانست در هیچ صحنه ای در اندازه بازیگر اصلی ظاهر شود و همواره بخشی از جبهه ای شناخته شد که «مصر رفیع» در آن جایگاهی نداشت.

................پایان پیام/ 218