خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

سه‌شنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۳
۱۷:۱۷
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
یکشنبه
۶ اسفند
۱۳۹۱
۲۰:۳۰:۰۰
منبع:
فارس
کد خبر:
394414

تقسیم قدرت و ترسیم آینده جانشینی در عربستان سعودی

عزل و نصب‌های جدیدی که در عربستان سعودی توسط پادشاه این کشور صورت گرفته است، نشان از تقسیمات جدید قدرت در این خاندان و روشن شدن آینده جانشینی در عربستان سعودی دارد.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‎بیت(ع) ـ ابنا ـ پایگاه خبری «الجزیره العربیه» در مقاله‌ای به قلم «عبد الوهاب فقی» تحت عنوان «تقسیم قدرت و ترسیم آینده جانشینی در عربستان سعودی» به آخرین انتصاب‌های صورت گرفته به دست پادشاه سعودی می‌پردازد و در این ارتباط می‌نویسد:

«عبد الله بن عبد العزیز»، پادشاه عربستان سعودی چهاردهم ژانویه سال جاری میلادی شاهزاده «محمد بن فهد» امیر منطقه الشرقیه را از منصب خود برکنار کرد. چنانکه پیشتر شاهزاده «عبد العزیز بن ماجد آل سعود»، امیر مدینه منوره را از سمت خود بر کنار کرد و «فیصل بن سلمان»، پسر ولی‌عهد سعودی را به جانشینی وی انتخاب کرد.

در بیانیه منتشر شده از سوی دفتر پادشاه سعودی آمده است که برکناری این دو به درخواست آنها صورت گرفته است که این به معنای برکناری آنها بدون انتصاب در سمتی دیگر است.

به نظر می‌رسد که جناح  ملک عبد الله از 28 سال قبل یعنی از سال 1985 میلادی که «فهد بن عبد العزیز»، پادشاه سابق سعودی فرزندش «محمد بن فهد» را به سمت امیر منطقه الشرقیه انتخاب کرد، از وی رضایت نداشته‌اند. درسال‌های اخیر و به خصوص در دو ماه گذشته شایعاتی مبنی بر برکناری وی منتشر شده بود. این اخبار بعد از مصاحبه وی با یکی از روزنامه‌های داخلی شدت بیشتری یافت. برخی براین باورند که این مصاحبه را باید به نوعی سخنرانی کناره‌ گیری وی از قدرت شمرد.

«محمد بن فهد» به مرد 50 درصدی معروف است، چراکه وی اکثر بازرگانان و کارفرمایان و شهروندان را مجبور کرده بود که او را در50 درصد از مایملک خود از منقول و غیر منقول شریک کنند.  این بدان معنی است که وی به عنوان شاهزاده‌ای میلیارد و یکی از بزرگ‌ترین افراد ثروتمند عربستان با وعده‌های فریبنده از جمله مشارکت این کارفرمایان و بازرگانان در مناقصات دولتی 50 درصد از اموال آنان را به زور تصاحب کرده و  مالکیت بسیاری از شرکت‌های دادوستد بازار بورس عربستان را به دست گرفته است.

برکناری شاهزاده «محمد بن فهد» به خاطر سرقت‌ها و فساد اقتصادی‌اش و به خصوص همکاری با «جانتن اتکنز»، معاون وزیر دفاع انگلیس صورت نگرفت که به خاطر فساد مالی‌اش سال‌ها در انگلستان در بازداشت به سرمی‌برد، چراکه سرقت و مفاسد اقتصادی در خاندان سعود جرم محسوب نمی‌شود، بلکه شاهزادگان و امرای سعودی سعودی سارقان اصلی مملکت سعودی هستند.

همچنین این برکناری در چارچوب ناآرامی‌های سیاسی و امنیتی و کشتار معترضان منطقه نفت خیز الشرقیه که از دو سال پیش و به طور دقیق‌تر از فوریه 2011 در مخالفت با شاهزاده «محمد بن فهد» و دادن شعارهایی مبنی بر برکناری وی صورت نگرفت و این عامل نمی‌تواند، نقش مستقیم و مهمی در برکناری وی نداشته، حتی خشم بازرگانان و کارفرمایان نیز نقشی در برکناری وی نداشته است.

بلکه برکناری امیر منطقه الشرقیه توسط ملک عبدالله‌ با هدف تقسیم جدید قدرت و انحصار بیش از پیش آن در دست گروهی کوچک از فرزندان «عبد العزیز بن آل سعود»، بنیانگذار پادشاهی سعودی صورت گرفته است تا انتقال قدرت و سلطنت از نسل اول به سوم راحت انجام شود.

واضح است که این امر تسویه حساب سیاسی آینده باقی‌مانده فرزندان ملک عبدالعزیز از جمله شاهزاده‌هایی همچون ترکی و عبد الرحمن، دو معاون سابق وزیر دفاع سعودی و شاهزاده «مشعل»، وزیر سابق دفاع و شاهزاده «متعب بن سعود»، وزیر شورای شهرها و شاهزاده‌هایی همچون طلال و بدر و بندر و مساعد و احمد که پیشتر معاون وزیر کشور بود و بعدها برای چند ماه وزیر کشور عربستان شد، حتی شاهزاده «مقرن بن عبدالعزیز»، رئیس سابق سازمان اطلاعات که یک سال پیش از سمت خود برکنار شد، می‌باشد.  

همه آنچه که این جناح خواستار آن است، این است که یکی از فرزندان آنها امیر یک منطقه یا مدیر یکی از مؤسسات رسمی مستقل و حکومتی باشند. این بدان معنی است که رقابت بر سر به دست گرفت قدرت در عربستان به امری  حتمی تبدیل شده و هر یک از شاهزاده‌های سعودی به دنبال یافتن جا و مقامی برای خویش هستند. به نظر می‌رسد که این نقشه موفقیت آمیز بوده باشد، چون اکثر شاهزادگان سعودی در سه سال اخیر توانسته‌اند،‌ مناصب و سمت‌هایی برای برای فرزندان خود در حکومت سعودی دست و پا کنند.

قضیه برکناری «محمد بن فهد» در چارچوب سقوط جناح «سدیری ها» و از هم پاشیدگی آن با مرگ دو قطب اصلی این جناح یعنی شاهزاده «سلطان بن عبد العزیز» و «نایف بن عبد العزیز»، دو ولی‌عهد سابق عربستان و برکناری دو نفر از آنها یعنی شاهزاده عبد الرحمن و أحمد صورت گرفت. این در حالی است که شاهزاده ترکی که از تبعیدگاه خود در قاهره بازگشته است، اگرچه برای رسیدن خود به قدرت رقابتی نمی‌کند، اما تمام تلاش خود را برای به دست آوردن جای پایی برای یکی از فرزندان خود در حکومت سعودی انجام می‌دهد.

بنابراین تمام تلاش‌ها براین متمرکز شد تا جناح فرزندان فهد به طور چشمگیری در قدرت سعودی به حداقل رسانده شوند و از کل مناصب باقی مانده در دست آنها تنها منصب «نظارت بر امور جوانان» باقی مانده است که  شاهزاده «نواف بن فیصل بن فهد آل سعود» در اختیار دارد. آغاز ضعف و گرفتن قدرت از جناح ملک فهد با برکناری «عبد العزیز بن فهد»، وزیر سابق کشور و همچنین «سعود بن فهد»، معاون رئیس سازمان اطلاعات سعودی آغاز شد و این حلقه با برکناری «محمد بن فهد» از امارت منطقه الشرقیه تکمیل شد.

جناح «سلطان بن عبد العزیز» نیز برخی از موقعیت‌های خود به خصوص وزارت دفاع را از دست می‌دهد. شماری از فرزندان سلطان عبد العزیز از جمله «فهد بن سلطان» امارت مناطقی چون تبوک را به دست دارد یا برخی مثل «بندر بن سلطان»، سمت رئیس سازمان اطلاعات را به خود اختصاص داده،‌ اما به نظر می‌رسد که کسی مانند سلمان بن عبد العزیز، وزیر دفاع و ولی‌عهد هیچ‌گاه راضی به سپردن منصبی مانند وزیری دفاع به «خالد بن سلطان» شود.   

همان طور که گفته شد، شاهزاده سلمان، وزیر دفاع و ولی‌عهد عربستان به دلایلی حاضر به تسلیم این منصب به شاهزاده خالد بن سلطان که تنها مورد نفرت مردم عربستان نیست، بلکه منفور خاندان ملک عبدالعزیز و فرزندان شاهزاده سلمان است، نخواهد شد. آنچه در تصدی این پست برای خاندان سعودی مهم می‌نماید، این است که کسی سمت وزارت دفاع را به دست گیرد که تنها به راه و رسم برباد دادن ثروت‌های کشور و مفاسد مالی و دزدی و غارت و چپاول آشنا نباشد، بلکه این قدرت را هم داشته باشد که بر امور جاری در کشور نظارت داشته باشد، زیرا پست وزارت دفاع از جمله پست‌های بسیار حساس و مهم همچون وزارت کشور و ریاست گارد ملی عربستان است.

پس وقتی این سه قدرت آینده عربستان سعودی را بنا می‌کنند، بنابراین افرادی که این مناصب را در اختیار دارند، به احتمال بسیار پادشاه آینده عربستان سعودی خواهند بود و آنها با توافق یکدیگر وضعیت جانشینی را تعیین می‌کنند.

در حال حاضر دو سمت از این سمت‌ها مشخص شده است. شاهزاده «متعب بن عبد الله»، به عنوان رئیس گارد ملی عربستان و شاهزاده محمد بن نایف به سمت وزیر کشور در نظر گرفته شده است و از آنجا که سلمان بن وزیر دفاع است، فرزندان وی انتظار دارند، یکی از آنان به عنوان وزیر دفاع تعیین شود.

از انتصاب‌های جدید مشخص می‌شود که بین پادشاه و ولی‌عهد و محمد بن نایف بر سر جانشینی آل سعود همدستی وجود دارد و دیگر جناح‌ها به سبب پیری و یا مرگ حضور فعالی در عرصه ندارند. در اینجا سوال مهمی که مطرح می‌شود، این است که اگر فرزندان «سلطان بن عبد العزیز» با مرگ پدرشان ضعیف شده‌اند، چرا این موضوع درباره فرزندان نایف صدق نمی‌کند که آنها نیز پدر خود را از دست داده‌اند، اما همچنان سمت‌های مهم را در اختیار دارند، مانند شاهزاده «احمد بن عبد العزیز» که وزرات کشور را در اختیار داشت، اما از این سمت از وی گرفته و به شاهزاده «محمد بن نایف» واگذار شد. همچنین می‌بینم که امارت منطقه «الشرقیه» از محمد بن فهد گرفته و به "«محمد بن نایف» سپرده شد.

آنچه که بر قدرت شاهزاده «محمد بن نایف» می‌افزاید، جایگاه سابق پدر وی نیست بلکه حمایت غرب و به خصوص آمریکا از اوست که زمانی با «جان برینان»، مسئول سابق پرونده مبارزه با تروریسم در کاخ سفید و رئیس جدید سازمان سیا است که در پرونده مبارزه با القاعده با وی همکاری کرده است. تجربه به آمریکایی‌ها نشان داده است که شاهزاده محمد بن نایف کاملا قابل اعتماد است و برخی از احزاب صهیونیستی پیش بینی کرده‌اند که وی پادشاه آینده عربستان خواهد بود.

از طرف دیگر ملک عبد الله بر عکس با محمد بن نایف رابطه خوبی دارد، برعکس رابطه‌ای که با پدر محمد، شاهزاده نایف داشت. اثبات کننده این ادعا ملاقات ملک عبد الله از محمد بن نایف در بیمارستان در آگوست 2009 بود که از یک حادثه ترور نجات پیدا کرده و تحت عمل جراحی قرار گرفته بود.

از طرف دیگر ملک عبد الله با انتصاب «سعود بن نایف» به عنوان امیر منطقه الشرقیه قصد حمایت از «محمد بن نایف» دارد تا ثابت کند که این تنها قدرت یافتن یک فرد نیست، بلکه قدرت یافتن یک جناح است تا در مقابل «متعب بن عبد الله»، فرزند ملک عبد الله مورد حمایت محمد بن نایف قرار گیرد و به پادشاهی آینده عربستان منصوب و محمد بن نایف ولی‌عهد وی شود.

آنچه در این رقابت آشکار است، این است که رقابت اصلی برای به دست گرفتن قدرت در عربستان پس از ملک عبد الله بین فرزندان سلمان و نایف خواهد بود و در این میان نمی‌توان جایی برای فرزندان سلطان در نظر گرفت و این جدای از گزینه‌ای شاهزاده «متعب بن عبد العزیز» است که به نظر می‌رسد، ملک عبد الله تلاش بسیاری دارد تا قدرت پس از وی به او برسد.

اما شاهزاده «سعود بن نایف» که به تازگی به امارت منطقه الشرقیه رسیده است. وی در گذشته جانشین محمد بن فهد پسر عمو و همسر خواهرش بود که پس از بروز اختلاف بین آنها به عنوان سفیر خاندان سعودی به اسپانیا تبعید شد و پس از اینکه پدرش به ولی‌عهد عربستان رسید، به عنوان مدیر دفترش به کشور بازگشت، به این امید که پس از به سلطنت رسیدن وی مدیر دفترش باشد، اما نایف پیش از رسیدن به پادشاهی از دنیا رفت. در نهایت و با کمک برادر ناتنی‌اش شاهزاده محمد بن نایف که در وزرات کشور بود، بارها به امارت مناطق مختلف منصوب شد.

به گفته اهالی منطقه الشرقیه شاهزاده سعود بن نایف نیز همچون پدرش، وزیر سابق کشور سعودی است که در مقابله با جریان‌های اعتراضی هم