به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ چندي پيش مراسمي به منظور بزرگداشت مرحوم آيت الله خوشوقت در شهر شيراز و با دعوت دعوت آیت الله ایمانی نماینده ولی فقیه در استان فارس و امام جمعه اين شهر در اين استان برگزار شد.
در اين مراسم كه با حضور اقشار مختلف مردم، روحانیت و طلاب، اساتید و دانشجويان و مسئولین استاني برگزار شد، آيت الله صفايي بوشهري استاد درس خارج حوزه و نماينده وليفقيه در به ايراد سخن پرداخت.
آیت الله صفایی بوشهری در سخنان خود به ذكر ويژگيهاي برجسته آيت الله پرداخت كه بخشهايي از آن در ادامه آمده است.
آیت الله خوشوقت محو توحید بودند
یاد خدا باعث میشود انسان همیشه در حال ذکر الهی باشد و آن وقت این انسانی که تمام زندگیاش حول خدا ترسی، خدا ناظری، ایمان الهی، تقوای الهی، آخرت بینی الهی، خود در محضر خدا دیدن الهی و ذکر الهی است، زندگی او رنگ خدا میگیرد. تمام اندیشهاش، رفتارش زیر کلمة الله قرار دارد. بندگی خدا چون این چنین است، خدا را در کنار خود میبیند. "الا بذکر الله تطمئن القلوب". دیگر هیچ نگرانی ندارد ولو زیر تیغ دشمنان در کربلا باشد، میگوید الهی رضا برضائک. این چنین میشود.
حضرت آیت الله خوشوقت مصداق کاملی از این آیه بودند. ایمان ایشان واقعا زبانزد بود و نگاهش به یک جا متمرکز بود؛ خدا! خدا محور بود. همان کلامی که ایشان در رابطه با استادشان مرحوم علامه طباطبایی فرموده بودند که ایشان نگاهشان در یک جا در تمام زندگی متمرکز بود و آن خدا بود، ایشان هم این چنین بود.
تمام وجود ایشان ایمان بود، لذا محو توحید بودند و به همین خاطر به شدت عبادت را دوست داشتند، ذکر را دوست داشتند ،فکر الهی و تعليمات الهی را دوست داشتند. تا فرصتی پیدا میکردند، اولین قدمشان به سوی مسجدالحرام بود. گاهی پیش میآمد، یک هفته نبود که از عمره تشریف آورده بودند، باز به دعوت گروه دیگری مشرف میشدند. همیشه در مسجدالحرام یک فضای ویژه الهی داشتند و در نهایت هم بعد از عمره الهی و نماز طواف در مسجدالحرام، آن حالت ویژه را پیدا کردند و به ملکوت پیوستند.
آیت الله خوشوقت در عرصه تقوا کم نظیر بودند. موازین را دقیقا مراعات میکردند و به همه سفارش میکردند: "ترک محرمات و انجام واجبات" همان چیزی که مرحوم آقای قاضی، مرحوم علامه و دیگر بزرگان نظیر آیت الله بهجت فرموده بودند.تمام نگاهش "ولتنظر نفسٌ مّا قدَّمت لِغد" بود.
زندگی آیت الله خوشوقت بعد از مرگ آغاز شد. اینها همه مقدمه بود. وقتی مینشستند انسان متوجه میشد که اگر کسی سوال کند به دنیا میآید و جواب میدهد، سوال نکنند، تمام فکر و ذکرش فراتر از دنیا بود، جای دیگر بودند. گاهی چهار - پنج ساعت مینشستند و به یک جایی خیره نگاه میکردند.
هرگاه قم تشریف میآوردند، گاهی مواقع میشد بین دو نماز ظهر و عصر، مینشستند بین دو نماز و ذکر صلوات میگرفتند و برخی مواقع این نشست مدتها طول میکشید. افرادی که با ایشان آشنا نبودند، فکر میکردند ایشان خواب رفتهاند اما ایشان حال ویژهای پیدا میکردند و ساعتی در آن حال صلوات می فرستادند و بعد از مدتها یک باره به خود میآمدند و برای نماز عصر اقامه میبستند. چنان فراتر از فضای دنیا رفته بودند که برای بسیاری هم نشینی با ایشان سخت شده بود، برای کسانی که با این موازین آشنا نبودند.
روایت شربت عسل
نقل کردند که در یک شرایطی محضر مبارک امیر مومنان علی بن ابی طالب علیه السلام رسیدند و به دست مبارکشان یک جام شربت عسل همراه با خلال بادام دادند. ایشان فرمودند وقتی ما این را نوشیدیم، ملاحظه کردیم تمام وجودمان و تمام نهادمان که همه فقر بود، فقر به خدا بود. لذا خود ایشان تمام وجودشان را فقر میدانست.
گاهی از ایشان سوال می کردند آقا برای مرجعیت همه اسباب آماده است همه شرایط مهیاست و بارها جلوی خود بنده این موضوع مطرح شد و ایشان میفرمودند: "نه آقایان هستند نیازی به این معنی نیست به ویژه رهبر عظیم الشان انقلاب حضرت آیت الله خامنهای هستند. از وجود مبارک ایشان استفاده کنید."
آیت الله خوشوقت در منظومه علمي از كم نظيرترين انسانهاي معاصر بود
بارها به ایشان گفته شد حضرت آقا کتابی بنویسید، نپذیرفتند. ایشان در علم و در منظومه علمی و معرفتی یکی از کم نظیرترین انسانهای معاصر بود در ادبیات با خود بنده بارها صحبتهای علمی داشتهایم. بینظیر در لغت، در صرف و نحو، در بلاغت، در شعر، در حوزه ادبیات، در علوم پایه معارف اسلامی، مثل منطق، تاریخ، رجال، اصول. اصول را از حضرت امام آموخته بودند، فقه را از حضرت امام و حضرت آیت الله بروجردی.
ایشان بی نظیر بودند؛ مسلط، واقعگرا و بینشی به روز و آگاه در عرصه معارف عرفانی؛ چه عرفان نظری و چه عرفان عملی! هم صاحب نظر، هم صاحب سبک. اما در نهایت تواضع و فروتنی. بارها خود بنده دیدم فردی خردسال کنار ایشان مینشست و سوال می کرد.در پاسخ به سوالي گفته بودند كه هر چقدر پیرتر میشوم، خودم را به خدا بیشتر نزدیکتر احساس میکنم.
با حوصله و با همت بلند در خدمت طلاب و مردم بود. در عرصه خود را در محضر خدا دیدن، فوقالعاده مراقب و مواظب بودند و همیشه در یاد خدا بودند.
در تمامی معارف دینی و تمام معارف عمومی مرتبط با دین مسلط بودند. در تفسیر واقعا ایشان یک مفسر بزرگ بودند. نکاتی را بیان میکردند که محصول همان جام شربت عسل علوی بود. فقه، عرفان، تفسیر و تاریخ همه را مرتبط به هم کرده بودند، یک واحد و منظومه دقیق از معارف به دست داشتند. رمز یافت مبانی دین و حکمت دینی را درک کرده بودند و در دست داشتند و با این یافت، این رموز مطالب را بیان میکردند و از آن طرف سیاست و نظام و حکومت اسلامی را یکی از واجبات فقه اسلامی میدانستند. میگفتند اگر فقه در حوزه سیاست تغییر نکند، یعنی باید بخش عظیمی از فقه تعطیل شود. حکومت اسلامی،نظام اسلامی،تجلی فقه اسلامی است و محور فقه سیاسی اسلام ولی فقیه است.
ایشان" مخالفت و "عدم حمایت" و "سکوت" در مواجهه با امر رهبری را حرام میدانستند
ایشان میفرمودند: "جامعه در تمامی امور باید حول محور شمع و ماه منیر و منور ولایت که اکنون در وجود مبارک هدیه الهی و ذخیره خداوندی حضرت امام خامنه ای(مد ظله العالی) تحقق دارد، باشد."
ایشان بارها میفرمودند اطاعت از رهبر انقلاب بر همه" واجب" و تخلف و عدم حمایت از رهبری هر دو" حرام" است چون گاهی انسان "مخالفت" میکند و گاهی "سکوت" میکند. این دو فرقی ندارند و هر دو" حرام" است.
روزی بنده خدمت آیتالله خوشوقت بودم. کمتر از یک ماه بود که از جانب خداوند به رهبر انقلاب این منصب الهی عنایت شده بود. مطالبی در شان ایشان مطرح شد. آیت الله خوشوقت فرمودند:" هر وقت خداوند ولایت را به کسی هدیه میکند، تمام لوازم آن را هم میدهد که به ایشان عطا فرموده است". خیلی حرف بزرگی است؛ لذا یک عارف، یک سالک، یک فقیه، یک مفسر، یک چنین شخصیت بزرگ آسمانی اینچنین میاندیشد و هدایت میکند.
بارها میفرمودند پرچم به دست ولایت است همه باید کمک کنند اگر کسی کمک نکرد، این شخص در ایمان سیاسیاش، در تقوا و اخلاق سیاسیاش، دچار اشکال است. باید خودش را باز ملاحظه کند، بررسی کند و ببیند اشکال کجاست.
ایشان خودشان را وقف خدا کرده بود
ایشان در مسائل زیادی مطالبی داشتند، در زیارت خواندن، زیارت کردن مشاهد مشرفه، همت بلند در تربیت نفوس، انسانی که نماز صبح تا طلوع آفتاب نماز ظهر تا بعد از ظهر و بعد از نماز مغرب و عشا حتی تا ساعت 10 شب با جوانان در مسجد بنشیند.
عنایت و همت ویژهای به طلاب، علما، سپاه و بسیج عزیز، فقرا و مردم داشتند. بنده از نزدیک مشاهده میکردم با اینکه بسیار شرایط برایشان مهیا بود ولی در ابتدائیات زندگی دچار مشکل بودند و زندگی ایشان زیر متوسط جامعه بود، هر چه داشتند در خدمت علما فقرا و مردم بود. ایشان موقوفه خدا بود، انسان بهشتی و بهشت انسانیت بودند. به همین دلیل مقام معظم رهبری سه بار در نماز ایشان فرمودند:"اللهم انا لا نعلم منه الا خیرا" خدایا ما جز خیر از ایشان چیزی ندیدیم. ایشان همواره تاکید داشتند:"خدا خدا خدا" و در حرم الهی بیت الله الحرام وفات کردند.
"سلام علیک یوم ولد ویوم مات ویوم یبعث حیا"
..............پایان پیام/ 218