به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ حجتالاسلام سید تاجالدین طباطبایی مسئول اسبق نمایندگی ولی فقیه در گروه 64 توپخانه موشکی و پدافند هوایی الحدید اظهار کرد: شهادت مزد کارها و تلاشهای شهید رحیمی بود که از سوی خداوند متعال به وی عطا شد.
وی افزود: شهید رحیمی از خانوادهای مذهبی و ولایی از باغملک، شهرستانی که شاید بتوانیم بگوییم ولاییترین مردم ایران را دارد متولد شد.
*کسب مدارج عالی معنویت
وی ادامه داد: مردم باصفای باغملک، عجین با ولایت اهل بیت عصمت و طهارت (ع) هستند و ارادت خاصی به ذریه حضرت زهرا (س) دارند.
مسئول اسبق نمایندگی ولی فقیه درگروه 64 توپخانه موشکی و پدافند هوایی الحدید در ادامه از حضور خود در اتاق شهید رحیمی گفت و این خاطره را اینچنین توصیف کرد: وقتی وارد اتاق وی شدم، تحولی عظیم در من به وجود آمد که جوانی حدود 22 ساله چگونه با شهدا زندگی میکرد!
وی در ادامه به بیان برخی خصوصیات اخلاقی شهید رحیمی پرداخت و خاطرنشان کرد: جوانی بود که در پرتوی راه امام و شهدا و زیر پرچم ولایت و اطاعت از ولی امر، خود را ساخت و به مدارج عالی معنویت رسید.
*اخلاق حسنه یک بسیجی
این روحانی خوزستانی تصریح کرد: شهید رحیمی از لحاظ اخلاقی و رفتاری دارای ادب و متانت خاصی بود و تمام اخلاق حسنهای که یک بسیجی ناب باید داشته باشد را دارا بود و به آن عمل میکرد.
وی با این مطلب که شهید رحیمی آرزوی شهادت داشت، افزود: شهادت حق حجتالله بود، وی یکی از بسیجیانی بود که راه خدا را انتخاب کرد و خداوند منان نیز او را پذیرفت.
طباطبایی یادآور شد: شهید رحیمی همیشه آرزوی شهادت داشت و غبطه میخورد که چرا این توفیق نصیبش نمیشود، خداوند نیز این فیض عظیم را در جایی نصیبش کرد که محل رفت و آمد شهدا بوده است و رزمندگان اسلام در آن منطقه جان خود فدای اسلام کردند.
شهید کربلایی حجتالله رحیمی، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد باغملک از بسیجیان و مداحان خستگیناپذیر این شهرستان بوده که از سوی ستاد مرکزی راهیان نور کشور به عنوان خادمالشهدا مشغول خدمت رسانی به کاروانهای راهیان نور بود.
این شهید در 24 اسفندماه سال 1368 در شهرستان باغملک به دنیا آمد و صبح روز پنجشنبه 18 اسفندماه سال 1390 مطابق با 15 ربیعالثانی سال 1433 هجری قمری در پادگان دژ شهرستان خرمشهر هنگام انجام ماموریت شربت گوارای شهادت را نوشید و به آرزوی دیرینه خود، یعنی شهادت در راه خدا نائل آمد.
پیکر شهید حجتالله رحیمی بعداز ظهر روز جمعه 19 اسفند ماه با حضور مردم و جوانان قدرشناس استان خوزستان پس از تشییع در باغملک در روستای زیر مورد دهستان هپرو و در کنار شهید جعفر رحیمی آرام گرفت.
خداوند از فرط پیدایی از دیدهها پنهان مانده و تو هم چنینی!
شهید حجتالله رحیمی هفت ماه قبل از شهادتش خطاب به حضرت بقیهالله الاعظم مهدی موعود دلنوشتهای را نگاشته است که در ادامه این متن آمده است:
مولا جان! مددی کن تا از این جهالت محض بیرون رویم و به نور وجودت رهنمونمان کن تا تو را درک کنیم و درددلهایت را بشنویم.
تقدیم به ساحت مهدی فاطمه (عج)
«سلام الله علیک یا ابا صالح المهدی ادرکنی» مهدی جان!
آقای من! تو هم نشانه الله هستی و هم نشانی از او داری
خداوند از فرط پیدایی از دیدهها پنهان مانده و تو هم چنینی!
وای بر ما که کوری خود را همیشه با تعبیر غیبت تو میآوریم
«ای وای بر ما که کوری خود را همیشه با تعبیر غیبت تو میآوریم» و در این مسئله هم تو را متهم میکنیم و دائم میگوییم «تو بیا» اما نمیدانیم که هم تو آمدهای و هم آمادهای ولی تنها ندای «هلمن ناصر» تو غریبانهتر از جدت حسین(ع) است و هیچ گوش شنوایی برای این ندای مظلومانه نمییابی...
آیا غیر از این است؟ اگر این سخن درست نیست پس چرا سعادت دیدار از ما سلب شده است؟
آری مولای من! جواب این است که ما در پس پرده گناهان خویش غایبیم و تو را غایب میخوانیم و این جهل است و به این ترتیب تا ابدالدهر در این جهل میمانیم.
مولا جان! مددی کن تا از این جهالت محض بیرون رویم و به نور وجودت رهنمونمان کن تا تو را درک کنیم و درددلهایت را بشنویم.
مهدی فاطمه! مرا ببخش که در این تمنا هم صادق نیستم.
آخر نه اینکه همه عاقلان گفتهاند جاروب کن تو خانه سپس میهمان؟ ولی من غافل باز هم در عوض تطهیر دل به تمنای ورود تو نشستهام ولی یک بار به من حق بده. آخر میدانم که تطهیر دل نیز بیمدد تو میسر نیست پس مولای من مرا مددی برسان تا دلم را از غیر الله پاک کنم و با عنایت مادرت «فاطمه (س) » نوکر شما شوم.
پس با تجلی نور او در این سرای کوچک پای بنه و با ظهورت مرا بپروران
«آمین یاربالعالمین»
..............پایان پیام/ 218