خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

یکشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۳
۲:۱۵
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
شنبه
۱۹ اسفند
۱۳۹۱
۲۰:۳۰:۰۰
منبع:
ابنا
کد خبر:
398515

استاد مجاهدی:

طلسم مظلومیت شاعران آیینی در شعر فجر شکسته شد

محمدعلی مجاهدی نوشت: پس از سی و اندی سال جمعی از مردم این مملکت، دو شاعر عاشورایی‌سَرا را بر دیگران ترجیح می‌دهند و از آنان به عنوان «شاعران مردمی» یاد می‌کنند، چرا باید آشکارا به رأی و نظر آنان اهانت شود؟!

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‏بیت(ع) ـ ابنا ـ شاخص‌ترین تفاوت جشنواره شعر فجر امسال نسبت به سال‌های گذشته انتخاب شاعر مردمی توسط مردم بود که در این رقابت علیرضا قزوه و سیدحمیدرضا برقعی انتخاب شدند. درباره این انتخاب و در کل عنوان شاعر مردمی بحث‌های زیادی بین شاعران رد و بدل شد. عده‌ای آن را پسندیدند و عده‌ای هم منتقد این قصه بودند.

 «محمدعلی مجاهدی» در یادداشتی درباره جشنواره شعر فجر تاکید کرد:

در این چند روز که نظرات موافق و مخالف نحوه انتخاب «شاعران مردمی» را از طریق نظرسنجی‌ها و مراجعه به قشرهای مختلف جامعه رصد می‌کردم، به این واقعیت تردیدناپذیر پی بردم که دیگر زمان غربت شعر آیینی سرآمده و طلسم مظلومیت شاعران آیینی سراشکسته است. از خاطر نمی‌برم روزگارانی را چه پیش از انقلاب و چه پس از پیروزی انقلاب که بسیاری از چهره‌های معترض امروز شعر آیینی همان کسانی هستند که شعر دینی را شعری سست و بی‌هویت و بی‌ارزش معرفی می‌کردند و اگر شاعری در محفلی به خواندن یک شعر آیینی بسنده می‌کرد، آثار ناخشنودی در چهرۀ درهم و گرفتۀ آنان نقش می بست، و اظهار نظر امروز آنان غالباً ریشه در همان عدم اقبال آنان از مقوله های دینی و باورهای مذهبی دارد.

به خاطر دارم که چندی پیش، خبرنگاری نظر یکی از همین پیشکسوتان شعر معاصر را دربارۀ شعر آیینی و قدمت تاریخی آن جویا شده بود و او در پاسخ گفته بود که شعر آیینی پس از انقلاب پاگرفته و قدمت چندانی ندارد! وقتی انسان این گونه اظهارنظرها را می‌خواند و یا می‌شنود، بلافاصله این سؤال اساسی در ذهن او شکل گیرد که مگر این عزیزان تاریخ ادبیات ایران را نخوانده‌اند و یا دیوان سرآمدان شعر پارسی را برای یک بار تورّق نکرده اند که از دادن پاسخی به این اندازه سطحی و غیرواقعی ابایی ندارند؟

کسایی مروزی (341 ـ 391) اولین شاعر مطرح در زبان فارسی است که در پیشینۀ شعر مکتوب دری از او یاد می‌شود، و قصیدۀ معروف علوی او، عمر یازده سده‌ای دارد، با این مطلع:

فهم کن گر مؤمنی فضل امیرالمؤمنین

فضل حیدر، شیر یزدان، مرتضای پاکدین

 و قطعه شعر علوی او نیز از همین قدمت تاریخی برخوردار است:

مدحت کن و بستای کسی را که پیمبر

بستود و ثنا کرد و بدو داد همه کار

آن کیست بدین حال؟ که بوده ست و که باشد

جز شیر خداوند جهان حیدر کرّار؟

این دین خدا را به مَثل دایره ای دان

پیغمبر ما مرکز و حیدر خط پرگار

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

آیا واقعاً این گونه پاسخ‌ها می تواند پیشینۀ افتخارآمیز شعر دینی را مخدوش سازد؟ اجتهاد در برابر این همه نصوص متقن ادبی و تاریخی که دلالت تام بر قدمت 1 سده ای شعر آیینی و منظومه های دینی دارند، نشانۀ بی اطلاعی و یا غرض ورزی است و بس.

سال‌های سال سکّان هدایت شعر معاصر در اختیار شاعران مرکزنشینی بوده است که از همۀ امکانات برخوردار بوده‌اند و قضیۀ باندبازی‌ها و تشکیلات شبه مافیایی، آنان مسأله‌ای نیست که بر احدی پوشیده باشد. بیش از سه دهه از عمر انقلاب اسلامی می‌گذرد، انقلابی که هر چه دارد از آموزه های اسلامی دارد و وامدار فرهنگ خون‌نگار و ماندگاری چون فرهنگ عاشورا است. حال اگر پس از سی و اندی سال جمعی از مردم این مملکت، از میان خیل شاعران حاضر، دو شاعر عاشورایی‌سَرا را ـ صرف نظر از سنّ و سال ـ بر دیگران ترجیح می‌دهند، و از آنان به عنوان «شاعران مردمی» یاد می‌کنند، چرا باید آشکارا به رأی و نظر آنان اهانت شود؟!

اگر شاعران تهران نشین، سال‌ها از موهبت‌های بی‌شماری برخوردار بوده‌اند که فهرست کردن آنها هر سخنور منصفی را به حیرت و اعتراض وامی دارد و به غربت دامنگیر شاعرانی پی می‌برد که در گوشه و کنار این کشور سال‌ها است که در آتش محرومیت می‌سوزند و دم بر نمی‌آورند و تنها گناه نابخشودنی آنان، همسو نشدن با همان خط و ربط‌های پنهان و آشکاری است که نیازی به توضیح ندارد، حالا نوبت به واگویی واقعیتهای تلخی رسیده است، که سی سال در کتمان آنها کوشیده اند، و انتخاب این دو چهرۀ مردمی سرآغاز تحوّل شگرفی است که در قلمرو شعر معاصر در حال شکل گرفتن است و در این میان شاعران آیینی سرای ما از شهرهای مختلف یکی پس از دیگری در عرصۀ شعر معاصر قد علَم خواهند کرد و شیرازۀ پندار بسیاری از معارضان شعر آیینی و باورهای دینی را از هم خواهند گسست.

باش تا صبح دولتش بدمد

کاین هنوز از نتایج سحر است

و سخن آخر اینکه من هم بر این باورم که در مرحلۀ اول باید با ساز و کارهای قابل قبول و معیارهای لازم، سرآمدن عرصه‌های مختلف شعر معاصر را شناسایی می کردیم و بعد با یک نظرسنجی علمی و عام و فراگیر در سطح کشور، مردمی‌ترین چهره‌های شعر امروز را می‌شناختیم و به معرفی بایسته و شایستۀ آنان پرداختم ولی این به آن معنی نخواهد بود که نظرسنجی انجام شده در جریان هفتمین جشنوارۀ بین المللی شعر فجر را نادیده بگیریم و برای نظرات مردم احترامی قایل نباشیم.

..............پایان پیام/ 218