به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ شرايط بحراني عراق كه از سه ماه قبل شروع شد، بعد از يك ركود نسبي بار ديگر حاد شده و اينبار پيچيدگي اوضاع اين كشور موجب نگراني بيشتر فعالان سياسي و همسايگان عراق گرديده است.
نوري مالكي نخستوزير عراق با تاكيد بر وجود توطئهاي بزرگ عليه تماميت ارضي و ثبات عراق، خواستار برخورد با عوامل تجزيه اين كشور شد. مالكي گفت "عواملي در داخل و خارج، عراق را در آستانه جنگ طايفهاي قرار دادهاند ولي بايد بدانند كه به هدف خود نخواهند رسيد و تبعات اين توطئه دامن خود آنها را هم خواهد گرفت."
اشاره نخستوزير عراق به حوادث و رويدادهايي است كه در جهت ايجاد ناآرامي بيشتر و بيثباتي و با هدف ساقط كردن دولت مردمي اين كشور در جريان است.
گردانندگان فتنه اخير در عراق با تمام توان وارد ميدان شدهاند و با اقدامات تحريك كننده طايفهاي و قومي، درصدد هستند دولت نوري مالكي را وادار به كناره گيري و يا پذيرش شرايط مورد نظر خود سازند.
در جبههاي كه عليه دولت و جناح حاكم بر عراق فعاليت ميكنند طيفي گسترده وجود دارند كه از بعثيها و جناح سني زياده طلب تا حكومت قطر و عربستان و همچنين دولتهاي غربي مشاهده ميشوند.
واقعيت اين است كه بانيان اصلي فتنه در عراق همان بانيان بينالمللي بحران سوريه هستند و حال كه تلاشهاي خود را در سوريه شكست خورده يافتهاند درصدد برآمدهاند اهداف خود را در عراق دنبال كنند تا بلكه شكست خود را جبران نمايند.
بسياري از رسانههاي غربي اعتراف ميكنند بحران سوريه درحال شبيه سازي شدن در عراق است و بسياري از شعارهايي كه در مناطق سني نشين و در ميان تظاهر كنندگان تحريك شده عليه دولت سر داده ميشود كاملاً شبيه جملات و شعارهايي است كه در سوريه ديده و شنيده ميشود. فتنه انگيزان، تمركز خود را بر روي تظاهراتي قرار دادهاند كه از مدتي قبل در بعضي استانهاي سني نشين در جريان است. اين تظاهرات از حدود سه ماه قبل و در پي دستگيري محافظان وزير دارايي عراق آغاز شد.
دولت، اين افراد را به دخالت در عمليات تروريستي متهم كرد ولي وزير مذكور به جاي تمكين در برابر قانون، استعفا داد و به همراه هم حزبيهاي خود از ساكنان مناطق سني نشين عراق خواست به تظاهرات گسترده روي آورند. مشخص بود نقشه اين است كه تظاهرات به خشونت كشيده شود و دامنه تظاهرات و اعتراضات گسترش يابد و به اين ترتيب دولت مجبور به برخورد شود و با ايجاد تلفات احتمالي، زمينه براي بحراني ساختن اوضاع فراهم گردد.
با مطرح شدن خواستههاي معترضان از جمله لغو ماده چهار مبارزه با تروريسم كه لغو ممنوعيت فعاليت بعثيها از مشاغل دولتي را در بر دارد ابعاد توطئه اخير آشكارتر ميشود. حوادث اخير عراق موجب شده است تا بعثيها و عناصر رژيم سابق نيز با گستاخي تمام وارد ميدان شوند. پايگاه اطلاع رساني "مجلس اعلاي اسلامي عراق" اعلام كرد اخيراً "رغد صدام" دختر ديكتاتور معدوم عراق طي نامهاي به مقتدي صدر شرط پايان يافتن انفجارهاي تروريستي در مناطق شيعه نشين را بركناري نخستوزير عراق عنوان كرده و وعده داده است درصورت بركناري مالكي، با همه وجود براي ثبات عراق تلاش خواهد كرد!
در اين ميان نقش شيوخ خليج فارس به ويژه قطر را در ايجاد بلوا و فتنه در عراق نبايد ناديده گرفت. شيوخ قطر كه در تحولات اخير منطقه، به خصوص سوريه نقش پياده نظام قدرتهاي استكباري را برعهده گرفتهاند در امور عراق نيز تا حد ممكن مداخله ميكنند. شيخ يوسف قرضاوي، روحاني درباري قطر، كه خود را رهبر اتحاديه جهاني علماي مسلمين ميداند، حتي پا را از درخواست سقوط دولت نوري مالكي فراتر گذاشته و با صدور فتوايي، نوري مالكي را واجب القتل دانسته است!
قرضاوي كه پدرخوانده اخوانيها در منطقه شناخته ميشود، از حمايت گسترده مالي قطر و عربستان برخوردار است. وي درحالي براي دولت عراق كه منتخب مردم اين كشور است خط و نشان ميكشد كه حتي كلمهاي عليه شيوخ قطر، كه بدون برخورداري از قانون اساسي و بدون برگزاري انتخابات همچون حكام دوران ماقبل تاريخ بر مردم اين شيخ نشين حكومت ميكنند و نوكران و چاكران بيجيره و مواجب صهيونيستها هستند، به زبان نميآورد و درباره خودكامگي و فساد آنها فتوا صادر نميكند.
در كنار اين خصومت ورزيهاي آشكار، رفتار رضايتمندانه قدرتهاي غربي به ويژه آمريكا در قبال تشديد بحران در عراق و اعمال فشار به دولت مردمي و منتخب اين كشور به روشني نشان ميدهد كه سردمداران كاخ سفيد در ادعاي حمايت از دموكراسي حتي ذرهاي صداقت ندارند و دروغ ميگويند.
آمريكا اگرچه تاكنون با دولت عراق مخالفت آشكار نداشته ولي بنابه دلايل كاملاً روشن از ابتدا هم تمايلي به شكل گيري و بقاي يك دولت مردمي در عراق نداشته است.
آمريكاييها از همان آغاز تشكيل دولت كنوني عراق و حاكميت جناح شيعه به شكلهاي مختلف نشان دادند كه از چنين دولتي ناخشنود هستند ولي به دلايلي كه مهمترين آنها تكيه اين دولت برآراء مردم است، امكان مقابله با آن را نداشتند.
سياست آمريكا در طول يك دهه گذشته اين بود كه فشار بيوقفه عليه دولت عراق را ادامه دهد تا از اين طريق ابتكار عمل را از دست جناح اكثريت خارج سازد. آمريكاييها در بسياري موارد در توطئه جريانهاي ضد دولتي در عراق شركت داشتهاند. علت دشمني آمريكا با حكومت كنوني عراق نيز روشن است. آمريكا از اينكه جناحي در عراق قدرت را دردست داشته باشد كه داراي پشتوانه مردمي است و تسليم خواستههاي غيرقانوني و استعماري آمريكا نميشود ناراحت است.
اكنون با توجه به تحولات جاري و واقعيتهاي عراق و گستردگي دشمنان دولت حاكم بر اين كشور، عمق خطري كه علاوه بر دولت قانوني عراق، كل تماميت و انسجام عراق را تهديد ميكند، روشن ميشود. اينها واقعيتهائي هستند كه جريان انتقال بحران سوريه به عراق را جديتر ميسازند. مقطع كنوني براي عراق بسيار حساس است و در چنين شرايطي است كه لزوم دخالت سياستمداران و شخصيتهاي مؤثر به خصوص مرجعيت براي يكپارچه ساختن ملت و جلوگيري از تفرقه، كاملاً احساس ميشود. آنچه دشمنان عراق را به اهداف شومشان ميرساند، تفرقه و اختلاف است، همان چيزي كه بايد در عراق ريشه كن شود.
..............پایان پیام/ 218