به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ «غالب قندیل» نویسنده و تحلیلگر برجسته لبنانی درباره سفر اخیر «باراک اوباما»، رئیس جمهوری آمریکا به سرزمین‌های اشغالی [اسرائیل] و توافقاتی که با سران رژیم صهیونیستی در این دیدارها گفت که باراک اوباما با این سفر و از ابتدای دور دوم ریاست جمهوری خود نشان داد که استراتژی نزدیکی بیش از پیش واشنگتن به تل‌آویو را دنبال می‌کند.
وی همچنین گفت: براساس توافقاتی که اوباما با سران رژیم صهیونیستی انجام داد، نشان داد که این دولت آمریکا از تمام دولت‌های سابق آمریکا در حمایت مالی و نظامی از رژیم صهیونیستی و خدمت به منافع این رژیم و طرح‌های اشغالگرانه‌اش در منطقه و جنگ جهانی‌اش علیه سوریه و محور مقاومت در منطقه گوی سبقت را ربوده است، چون محور مقاومت موجب فروپاشی اسطوره شکست ناپذیری اسرائیل شده و به دهه‌ها قدرت بازدارندگی بی‌نظیر و بی‌همتای ارتش رژیم صهیونیستی پایان داده و این نکته‌ای است که رژیم صهیونیستی نیز پس از شکست در جنگ 2006 علیه حزب الله لبنان و گزارش «وینو گراد» به آن اعتراف کرده است.
اما در خصوص سخنرانی رئیس جمهوری آمریکا در سرزمین‌های اشغالی غالب قندیل گفت: این سخنرانی را باید سخنانی خصمانه علیه ملل منطقه و نیروها و جریان‌های آزاد آن به شمار آورد. چراکه اوباما آشکارا و بی‌پرده حزب را هدف قرار داد و ایران و سوریه را تهدید کرد و تعامل و برخورد وی همچون یک خدمتگزار به اسرائیل و نه رئیس جمهوری یک کشور بزرگ و قدرتمند در عرصه بین المللی دانست.
قندیل گفت: سخنان رئیس جمهوری آمریکا درباره سوریه تمام توافقات دست یافته در ژنو و در واقع توافقنامه ژنو را رد کرد که بیش از هشت ماه است، آمریکا مجبور به پذیرش آن به دلیل ایستادگی و مقاومت سوریه، به لطف مقاومت ارتش و مردم این کشور در برابر تمام انواع و اشکال تجاوزها و تعرض‌ها و ایستادگی «بشار اسد»، رهبر مقاوم و مصمم سوریه شده است.
این نویسنده و تحلیلگر برجسته لبنانی اظهارات رئیس جمهوری آمریکا درباره جمهوری اسلامی ایران را در واقع هموار کردن زمینه هرگونه تجاوز رژیم صهیونیستی به جمهوری اسلامی ایران به شمار می‌آورد، در حالی‌که بر کسی پوشیده نیست، این سخنان و عربده‌ها بیش از هر چیز بیانگر عجز و ناتوانی آمریکا و هم پیمانان بین المللی و منطقه‌ای آن از جمله رژیم صهیونیستی در برابر جمهوری اسلامی ایران است.
غالب قندیل درباره اقدام آمریکا به تشدید فشار بر سوریه گفت: آمریکا به این جهت فشارهای خود بر سوریه را تشدید می‌کند، چون خود را در مقابل شکست و ناکامی بزرگی می‌بیند که وادار است نه تنها به آن اعتراف کند، بلکه هزینه و بهای این شکست را از جیب خود و مزدوران منطقه‌ای و بین المللی‌اش بدهد که انتظار داشتند، خیلی زود در سوریه و بر مردم و رهبر آن به پیروزی برسند.
وی افزود: همچنین آمریکا مجبور است به شکست تمام تلاش‌هایش درباره نزدیکی به ایران اعتراف کند و اینکه تلاش‌های هیئت‌های آمریکایی در محافل دیپلماتیک جهت نزدیکی به هیئت ایرانی و باز کردن درب گفت‌وگو و مذاکره با آنها با شکست و ناکامی مواجه شده و سرانجام اینکه اوباما مجبور است به این موضوع اعتراف کند که ایران قدرتی بزرگ در منطقه و جهان است.
این تحلیلگر و نویسنده برجسته لبنانی این همه داد و فریاد آمریکا را به خاطر ناتوانی و درماندگی این کشور در تعامل با چالش‌ها و مشکلاتی می‌داند که خود موجب ایجاد آنها شده و هم اکنون در یافتن راه حلی برای آنها درمانده شده است، به همین دلیل ما بار دیگر تاکید می‌کنیم که تنها گزینه و انتخاب ما ایستادگی و مقاومت و درهم شکستن عربده‌های استعمارگران و دست نشاندگان آنها در جهان عربی و اسلامی است.
اما درباره مصر و به قدرت رسیدن «محمد مرسی» در این کشور به عنوان رئیس جمهوری مصر و حوادث اخیری که این کشور شاهد آن بوده و برخی جریان‌ها و گروه‌های معارض تلاش می‌کنند، این انقلاب را روند واقعی آن تحریف کرده و در واقع آن را مصادره کنند، غالب قندیل گفت: اخوان المسلمین به دلیل عدم تعهدشان به برخی وعده‌هایی که داده بودند، مصر را وارد مرحله‌ای طولانی و دراز مدت از ناآرامی‌ها و تنش‌های سیاسی کردند و محمد مرسی تاکنون در بعد اقتصادی و سیاسی نشان داده که سیاست‌هایش تفاوت چندانی با دوره سابق ندارد و دلیل این مدعا سیاست‌هایی است که وی طی تجاوز رژیم صهیونیستی به نوار غزه اتخاذ کرد و یا سخنانی که درباره احترام گذاشتن به توافقنامه امنیتی و سیاسی کمپ دیوید که بارها از وی شنیده شده و اینگونه به ذهن القا می‌کند که وی تلاش می‌کند، به نحوی رضایت آمریکا و اسرائیل را به دست آورد.
در خصوص دخالت عربستان سعودی در امور داخلی کشورهای عربی و درخواست حاکمان سعودی جهت مسلح کردن گروه‌های تکفیری تندرو فعال در سوریه این نویسنده و تحلیلگر برجسته لبنانی گفت که عربستان سعودی را باید یکی از مهمترین و اصلی‌ترین ستون‌ها و پایه‌های استعمار در منطقه خاورمیانه به شمار آورد و در واقع باید گفت که عربستان سعودی قرین و همزاد رژیم صهیونیستی است که بذر آن را انگلیس در منطقه کاشت تا آمریکا حمایت و پشتیبانی از این رژیم را پس از خروج استعمارگران انگلیسی از منطقه برعهده گیرد و به دلیل همین ساختار و خوی و منش سیاسی است که می‌توان سیاست‌های فتنه انگیزانه و خصمانه سعودی‌ها علیه ایران، از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در این کشور تاکنون را درک کرد و در واقع بیانگر این حقیقت است که عربستان سعودی تمام امکانات و توانمندی‌ها و روابط سیاسی و منطقه‌ای و بین المللی خود را برای خدمت به طرح‌های آمریکایی و صهیونیستی برای برافروختن آتش جنگ‌های طایفه‌ای و مذهبی به خدمت گرفته است تا حقایق و معادلات منطقه‌ای را تغییر دهد و ایران را به عنوان بزرگترین و مهمترین دشمن کشورهای منطقه جلوه دهد، در حالی‌که باید گفت، عربستان مهمترین و بزرگترین دشمن در جهان عرب و اسلام و بزرگترین دشمن قضیه فلسطینی است که هم اکنون به صورتی فعال وارد بحران سوریه شده تا انتقام خود از کشور و مردم و رهبران سوریه بگیرد که نقشی اساسی را در محور مقاومت ایفا کرده است، در حالی‌که عربستان سعودی مهمترین عامل تروریسم و تکفیر در منطقه از حامیان اصلی رژیم صهیونیستی در منطقه به شمار می‌آید که در کنار آمریکا به وجود آورنده بزرگترین گروه‌های تروریستی و تکفیری در منطقه و جهان بوده است.
................پایان پیام/ 218