به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ دادگاه تجديدنظر قاهره با بيگناه قلمداد كردن «حسني مبارك» ديكتاتور مصر، رأي بر برائت وي داد و منابع خبري مصر نيز از آزادي قريب الوقوع مبارك خبر دادهاند. مبارك از زمان سرنگوني حكومتش در دو سال قبل، در بازداشت بود ولي آنچنانكه گزارش داده اند، محل و شرايط نگهداري مبارك هرگز شبيه زندان نبوده و بيشتر به مهمانپذير و هتل شباهت داشته است.
تبرئه ديكتاتور سابق مصر، درحالي كه پرونده قطوري از 30 سال خيانت، جنايت، سركوب و فساد دارد بر اين واقعيت تاكيد گذاشت كه انقلاب مردم مصر به نتيجه نرسيده و از مسير اصلياش منحرف شده است و از آنجائي كه حزب "اخوانالمسلمين" به عنوان جريان حاكم بر مصر، قدرت و ابتكار عمل را پس از سرنگوني مبارك در اين كشور دردست دارد عامل اصلي اين انحراف و خيانت شمرده ميشود و در آينده بايد پاسخگوي ملت مصر باشد.
مبارك، جداي از خيانت بزرگي كه در حق ملت فلسطين و جهان اسلام كرد و 30 سال مناسبات رسمي با رژيم صهيونيستي برقرار نمود، و امتيازهاي بسياري به صهيونيستها داد، در حق مردم مصر نيز از هيچ جنايتي فروگذار نكرد و با استقرار حكومتي خودكامه و سركوبگر، هر صداي مخالفي را با وحشيانهترين شكل در گلو خفه كرد و اين اواخر نيز ترتيب موروثي كردن حكومتش را فراهم ميكرد كه قيام ملت مصر اين مجال را به ديكتاتور نداد.
اگر تنها به جنايات مبارك و عوامل رژيمش در چند ماه منتهي به سقوط حكومتش بسنده شود همين مقدار كافي است تا وي مستحق شديدترين مجازاتها و كيفر باشد ولي گردانندگان حكومت كنوني مصر با فراهم ساختن زمينه تبرئه و آزادي وي، خواست ملت مصر و خون مبارزان مصري و بيش از همه، انقلاب مصر را به ريشخند گرفتند.
با توجه به عملكرد اخوانيها در مصر و موضع گيري آنها طي دو سال گذشته و قبل از آن، موضوع تبرئه فرعون مصر دور از انتظار نبود. اخوانيها، به خصوص پس از به قدرت رسيدن، نشان دادند تنها به تصاحب و حفظ حكومت ميانديشند و براي آنها آرمانهاي انقلاب و ارزشهايي را كه ملت و به خصوص جوانان مصري با آن اهداف، عليه حكومت مبارك قيام كردند، اهميتي ندارد.
اين يك امر غيرقابل انكار است كه باني انقلاب مصر جواناني بودند كه بدون واهمه از دستگاه عظيم و مخوف امنيتي مبارك به خيابانها ريختند و بسياري از آنها نيز جان خود را بر سر آرمان خود گذاشتند. در آن هنگام، محور شعارهاي مردم علاوه بر ديكتاتوري، عليه سازش رژيم با صهيونيستها و سرسپردگان آن به اسرائيل و آمريكا بود درحالي كه اخوانيها در آن زمان رغبتي به حضور در مبارزه مردم نداشتند و حتي در برههاي كه نظاميان دست نشانده مبارك سعي در تداوم سياستهاي رژيم گذشته داشته نيز تظاهرات را حرام اعلام كردند!
مهرماه گذشته بود كه در سالروز اعدام انورسادات، رئيسجمهور اسبق مصر و باني پيمان ننگين و صهيونيستي كمپ ديويد كه توسط خالد اسلامبولي، افسر انقلابي مصر اعدام شد، محمد مرسي، رئيسجمهور اخواني مصر با همسر و فرزندان سادات در كاخ رياست جمهوري قاهره ديدار كرد و مدال افتخار به انورسادات داد!
مرسي، رئيسجمهور مصر در همان ابتداي روي كار آمدن با اعلام اينكه دولت وي به تمام پيمانهاي گذشته متعهد خواهد بود، پيمان كمپ ديويد را به رسميت شناخت و با اين موضع گيري آب پاكي را روي دست مردم مصر و انقلابيون آن كشور ريخت.
مرسي چندي بعد با نوشتن نامهاي پر از واژههاي با مهر و محبت به شيمون پرز رئيس رژيم صهيونيستي كه در آن سفير جديد مصر در فلسطين اشغالي را به وي معرفي كرده بود نشان داد كه ميكوشد در ارادت ورزي به صهيونيستها، كمتر از سلف خود نباشد. مرسي در آن نامه، شيمون پرز را "عزيزم و دوست بزرگوارم" خطاب كرد و از علاقه شديدش براي نشان دادن روابط دوستانه با صهيونيستها سخن گفت، اين درحالي بود كه همان هنگام مردم مصر با برگزاري تظاهرات اعتراض آميز خواستار قطع رابطه با رژيم صهيونيستي بودند كه موجب فرار سفير صهيونيستها از قاهره شد. اينها واقعيتهاي تلخي هستند كه در صحنه سياسي مصر اتفاق ميافتند و متأسفانه دامنه آنها سايركشورهاي عرب را نيز تحت تأثير قرار ميدهد.
تحولات مصر به دليل جايگاه تاريخي، جغرافيايي و سياسي كه اين كشور در ميان كشورهاي عرب دارد در جوامع عربي بسيار تأثيرگذار است و به همين دليل، رژيم صهيونيستي، آمريكا و ساير قدرتهاي بين المللي، اهميت ويژهاي براي مصر قائل هستند و تلاش گستردهاي براي نفوذ در اين كشور و تأثيرگذاري بر روند تحولات سياسي آن كردهاند. وقوع قيامهاي مردمي و بيداري اسلامي در منطقه، آمريكا و صهيونيستها را غافلگير كرد و آنها را به شدت به تكاپو انداخت تا بر روند اين قيامها تأثير بگذارند و با موج سواري، انقلابها را مصادره كنند. در راستاي اين سياست، آمريكا هزينه و انرژي زيادي را در مصر صرف كرد تا بلكه بتواند مسير انقلاب به راه افتاده را تغيير دهد چرا كه آنها واقف بودند با پيروزي كامل انقلاب مردم مصر، موجوديت رژيم صهيونيستي به طور جدي به مخاطره ميافتد و آمريكا از يك پايگاه قدرتمند منطقهاي محروم ميشود.
سفرهاي پي در پي مقامات آمريكايي به مصر و ديدار آنها با دولتمردان جديد اين كشور طي ماههاي گذشته مويد اهميتي است كه مصر براي آمريكا و استراتژي منطقهاي آن دارد.
موارد مذكور، اين واقعيت را مورد تاكيد قرار ميدهند كه جريانها و افرادي كه هم اكنون بر مقدرات مردم مصر مسلط شدهاند وارثان به حق انقلاب و نمايندگان واقعي مردم مصر نيستند و از اين جريان منفعل و قدرت طلب، اقداماتي همچون تبرئه ديكتاتور مصر بعيد نميباشد.
زمامداران مصر جديد بايد كساني باشند كه با قيام حق طلبانه در مصر و آرمانهاي تاريخي ملت مصر همخواني و سنخيت داشته باشند. اگر قرار باشد سقوط رژيم سابق به حكومتي مشابه آن ادامه مناسبات تحقيرآميز با رژيم صهيونيستي و تبرئه رئيس رژيم سركوبگر سابق منجر شود چه توجيهي براي قيام و اهداي آن همه خون مردم وجود دارد؟
...............پایان پیام/ 218