به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ اختتاميه همايش الگوي معماري و شهرسازي اسلامي – ايراني، «قم شهر موجود؛ شهر مطلوب»، صبح امروز ـ پنجشنبه 5 اردیبهشتماه ـ در سالن شيخ مفيد دانشگاه قم برگزار شد.
تعداد سه مقاله از 17مقاله برگزيده همايش، در مراسم اختتاميه قرائت شد.
عنوان مقاله: توسعه حرم حضرت معصومه(س) از منظر زمينه گرايي؛ نگاهي به توسعه بافت مركزي شهر قم از دريچه آسيبشناسي نوسازي اطراف حرم مطهر رضوي
مولف: مهران علی الحسابی (استاديار دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت ايران)
چكيده:
معماري و شهرسازي اعمالي انسانياند كه محصول و مراد آنها نيز پاسخگويي به مجموعه آمال و نيازهاي انسان در تعامل با محيط سكونتش ميباشد. براي انجام موفقيتآميز اين فرآيند و تولد اثر معمارانه يا شهرسازانه، شناخت عوامل محيطي و ايجاد ارتباط با بستر و زمينه اثر اهميت اساسي دارد. از همين روست كه در برخي تعاريف واجد اعتنا، طراحي محيطي و رشتههاي مختلف آن نظير معماري و شهرسازي، علم يا هنر ايجاد ارتباط يا محيط يا مكان گرايي كاركردي معرفي شده است.
آنچه در این راستا در معرض توجه و اهمیت قرار دارد، زمینه است. زمینه به مثابه رویدادی است که عناصر شهری در درون آن شناخته، ساخته و پرداخته میشوند و زمینه گرایی دیدگاهی است که علاوه بر جنبههای صرفا کالبدی، ابعاد انسانی و جنبه های فرهنگی، اجتماعی و تاریخی نیز در آن مورد توجه قرار میگیرد. به این ترتیب در طراحی پایدار، معمار و شهرساز باید در ابتدا ویژگیهای یک مکان - زمینه را به درستی دریابد و علاوه بر نيروها و ويژگيهاي دروني، به تاثير محيط و مجموعههاي پيرامون نيز پايبند باشد، این عوامل را داراي تاثير حیاتی در فرایند طراحی خود بداند و در تصمیمگيريهايش، آنچه را در متن محدوده مکانی (که شامل مقیاس شهری یا محلی است) رخ ميدهد، مد نظر قرار دهد.
اين ويژگي برجسته در ديدگاهها و شعارهاي معماري و شهرسازي سنتي و بومي ايران - همان مفهومي كه امروزه از آن تحت عنوان معماري و شهرسازي اسلامي - ايراني ياد ميشود - بهوضوح قابل مشاهده بوده و میتوان گفت كه شهرسازي و معماري اسلامي - ايراني مظهر پوياي زمينهگرايي كالبدي، تاريخي و اجتماعي - فرهنگي است.
اوج تجلي اين زمينه گرايي در شهرها و مكانهاي مذهبي و زيارتي به چشم ميخورد و اين فضاها، به دليل شكلگيريشان بر اساس اعتقادات و معنويات جوامع مختلف، از تقدس و احترام خاصي برخوردارند و ساختار و پيكرهشان، مصاديق بارز توجه و همپيوندي با محيط پيرامون بوده است.
از سوي ديگر به سبب اهميت اين شهرها در نظام كالبدي سرزمين، تداوم ارزشهاي كالبدي و غير كالبدي در آنها مورد توجه ويژه بوده و شيوه نگاه و برخورد با آنها داراي تاثيرات بسزايي در رويكردهاي شهرسازي و معماري كشور ميباشد.
شهرهاي مقدس مشهد و قم نه تنها بزرگترين شهرهاي زيارتي كشور ما و از مهمترين مكانهاي مقدس جهان اسلام بشمار ميآيند، بلكه طي سالهاي اخير در معرض تحولات عمده اجتماعي، اقتصادي و كالبدي قرار داشتهاند.
عليرغم اهميت شهرها و مكانهاي مذهبي و زيارتي و الگويي كه ميتوانند براي شهرسازي و معماري ديگر شهرهاي اين سرزمين بسازند، آنچه در سالهاي اخير در قلب شهرهاي عالم تشيع، يعني مشهد مقدس ميگذرد، چشمانداز خوبي براي شهرسازي اسلامي - ايراني به طور اعم، و شهرهاي زيارتي بطور اخص فراهم نساخته است. كالبد شهر اسلامي - ايراني بايستي حامل معنای حاصل از تجربه ساکنین از شهر در طول تاریخ، بستر و زمینه آن باشد.
وجود نابسامانیها و اغتشاشات در بافت پيراموني حرم مقدس رضوي به دلایل متعدد چون طراحیهای مدرنيستي، بلندمرتبه سازی غير مسئولانه، ایجاد اغتشاش در کریدورهای بصری، تخريب بافت و ابنيه تاريخي، عدم هماهنگی و یکپارچگی میان جدارهها، نادیده انگاشتن زبان الگوی معماری و شهرسازی بستر و زمینه و ...، شهر مشهد را از هويت غني و سرمايه شهرسازي، معماري خود دور ساخته و مشكلات عديده كالبدي - اجتماعي براي آن پديد آورده است.
اين مقاله قصد دارد تا ضمن بررسي و معرفي اهم اين كاستيها و آسيبشناسي روند بهسازي بافت اطراف حرم مطهر رضوي، رويكردهاي اصلي در طراحي بافت اطراف حرم حضرت معصومه(س) و توسعه كالبدي آن را در راستاي تحقق زمينه گرايي مطرح سازد.
.................پایان پیام/ 221