به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ خبرگزاری رسمی اتریش در مقالهای به انعکاس برخی واقعیات و مشکلات مردم بحرین پس از انقلاب آنان علیه پادشاه این کشور پرداخت و نوشت: بیشتر جمعیت بحرین شیعه هستند ولی از سوی حاکمان این شیخ نشین با محدودیت روبهرو هستند. در کنار ناآرامیهای منطقهیی در لبنان، عراق، سوریه و مصر، یک کشور کوچک در منطقه فراموش شده و آن بحرین است. ناآرامیهای این جزیره کوچک پایانی ندارد بهطوری که امسال نیز در هنگام برگزاری مسابقات فرمول یک، مجددا درگیریهایی میان پلیس و اکثریت شیعیان معترض روی داد.
بسیار پیشتر از دمشق، یعنی از فوریه 2011، مردم بحرین برای اعتراض به خیابانها آمدند. بر اساس اظهارات گروههای مخالف، صدها هزار نفر از مردم یک میلیون و دویست هزار نفری بحرین که نیمی از آنان را خارجیان تشکیل میدهند، علیه خاندان آل خلیفه به خیابانها آمدند. مریم الخواجه، فعال حقوق بشری در بحرین میگوید: جنبش مردمی در آن زمان یک حرکت مردمی به تمام معنی بود.
شاه حمد بن عیسی با شنیدن ترمز خطر، برادر بزرگتر خود یعنی عربستان را به کمک طلبید و ریاض در این راستا هزار سرباز با تجهیزات زرهی و تانک از راهپل ملک فهد که میان دو کشور زده شده ، روانه بحرین کرد. اصل این است که شیعیان نباید در منطقه قدرتمند شوند.
حاکمان ریاض بیشتر از تهران نگران هستند که از سال 2011 قلم خود را در منطقه به حرکت در آورده تا زیر بنای نفوذ خود را محکمتر کنند. شرق عربستان که منطقه مهم نفتخیز این کشور است نیز محل سکونت شیعیان و هم مرز با بحرین است، دلیل دیگری بر ترس بیشتر عربستان از وجود یک بحرین شیعه بوده و (به همین دلیل) تهران مورد اتهام قرار میگیرد که در حوادث بحرین دخالت دارد و بدین شیوه قیام بحرین به طور خونینی سرکوب شد.
در ادامه این مقاله آمده است: هفته گذشته نیز این اعتراضها ادامه داشت و تعدادی کشته و مجروح داشت. دومین سالگرد این قیام، مناسبتی شد برای ادامه این اعتراضها و تظاهرات که چهره بحرین را عوض کرده است. واقعا مشکل حمد بن عیسی چیست؟
دو سوم کشور شیعه هستند ولی وی و خاندان دو هزار نفریاش سنی مذهب بوده و همه آنان دارای پستهای کلیدی هستند. پادشاه با تمام قدرت حکومت میکند. مردم نمایندگان مجلس را میتوانند انتخاب کنند ولی پادشاه میتواند هر وقت که بخواهد آن را لغو کند. ولی نیازی به این امر نیست زیرا اختلافات در داخل خاندان حل میشود. رییس دولت عموی پادشاه است و سایر افراد خانواده در کابینه هستند. این افراد تنها در مسند قدرت نیستند بلکه بیشتر درآمد نفت را نیز صاحب هستند.
در برابر این خانواده، اکثریت جمعیت شیعه همانند آن چه در تظاهرات اخیر مشاهده شد با لگام کوتاه نگه داشته میشوند.
ساده لوحانه است که تحلیل این نزاع به شیعه و سنی محدود شود. تمام این بحران ریشه مذهبی دارد ولی در واقع بنیاد اعتراضات به نبود آزادی و برابری و تساوی حقوق است که شامل بسیاری از سنیها نیز میشود. یکی از شعارهای معترضان این است که نه شیعه، نه سنی، فقط بحرینی.
بسیاری از مخالفان آل خلیفه در زندان هستند و در میان آنان تعداد زیادی از فعالان جوان و روشنفکر حضور دارند. در نوامبر گذشته 37 تن از بحرینیها به دلیل عضویت در احزاب ممنوعه سلب تابعیت شدند. در غرب کسی از این موضوع چیزی نفهمید. زیرا رسانهها ی با نفوذ در جهان عرب در مالکیت شیخها در قطر و عربستان هستند.
در پایان این مقاله آمده است: مظلومان و تحت ستم قرارگرفتگان واقعی در این بحران، افراد و مردم غیرنظامی و عادی هستند. بر خلاف سوریه، در این مورد غرب به نقض روزانه حقوق بشر، سرکوب و تبعیض علیه زنان و شکنجه چشمان خود را میبندد. عربستان تا زمانی که درآمدهای نفتی بحرین را در اختیار حاکمان آن باشد، راضی است. واشنگتن نیز علاقهای به تغییر رژیم بحرین ندارد زیرا محل استقرار ناوگان پنجم دریایی آمریکاست. برگزارکنندگان مسابقات نیز دلیلی برای لغو قراردادهای خود که تا سال2021 بسته شده، نمیبینند.
...............پایان پیام/ 218