خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

سه‌شنبه ۹ مرداد ۱۴۰۳
۱۹:۲۸
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
دوشنبه
۳۰ اردیبهشت
۱۳۹۲
۱۹:۳۰:۰۰
منبع:
بصیرت
کد خبر:
421335

بازی انگلیسی ـ آمریکایی برای ماندن در افغانستان

کابل و اسلام آباد گرفتار سیاست انگلیسی تفرقه بینداز و حکومت کن شده اند، هر چند که مجری ظاهری این طرح، این بار آمریکایی ها هستند و انگلیسی ها در ورای این طرح پنهان شده اند.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‏بیت(ع) ـ ابنا ـ سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» از معروف ترین سیاست های رژیم سلطنتی انگلیس است که قرن هاست در حال اجرا شدن است. از اختلاف افکنی های قومی و مذهبی در درون کشورها گرفته تا ایجاد اختلافات و چالش ها در مرزهای کشورها و حتی تجزیه آن ها با محوریت ایجاد مناقشات مرزی از جمله نمادهای این سیاست است. شاید بتوان گفت که یکی از ریشه های بحران های بسیاری از مناطق جهان، برگرفته از همین سیاست و مداخلات آشکار و پنهان انگلیس است که تلاش دارد تا از این موازنه ها برای رسیدن به منافع استعماری خود بهره گیرد.

هر چند که این سیاست از ابعاد میراث انگلیسی ها است، اما گویی آمریکایی ها نیز درس هایی از این سیاست گرفته اند و برآنند تا منافع خود را بر این اساس تأمین کنند. چالش های ایجاد شده میان همسایگان در غرب آسیا (خاورمیانه)، شرق آسیا به ویژه میان چین و همسایگانش در دریای چین، بحران جاری در آفریقا و آمریکای لاتین و... را می توان نمادی از این وضعیت دانست. از محورهایی که در هفته های اخیر درگیر بازی تفرقه بینداز و حکومت کن آمریکایی- انگلیسی شده است، روابط پاکستان و افغانستان است. بررسی روابط تاریخی دو کشور نشان می دهد که آنها بارها گرفتار فتنه انگلیسی شده اند که از آن جمله؛ طراحی «دیوراند» به عنوان مرز میان دو کشور است. این مرز که از سوی یک افسر انگلیسی به نام دیوراند طراحی شد، بخش هایی از مناطق مرزی افغانستان را به پاکستان واگذار کرد تا به اصطلاح اختلاف میان طرفین را مرتفع سازد، اما در اصل، انگلیس هنگام خروج از منطقه، عملاً بذر اختلاف میان دو کشور را کاشته است.

اختلافات مرزی میان دو کشور هر چند سابقه ای طولانی دارد، اما در هفته های اخیر بار دیگر این تنش ها ابعاد جدیدتری به خود گرفته است. این اختلافات زمانی اوج گرفت که منابع خبری از احداث دروازه مرزی در منطقه دیوراند از سوی پاکستان و درگیری و تیراندازی در مناطق مرزی خبر دادند. در این میان، مقامات افغانستان این اقدام را مغایر با اصل همزیستی مسالمت آمیز و به نوعی؛ ایجاد بحران در روابط دانسته اند و پاکستانی ها نیز مسائل امنیتی و مقابله با طالبان را علل اقدامات خود عنوان داشته اند. نکته قابل توجه در این فرایند، نوع واکنش ها و رفتارهای کشورهای غربی است. آنها از جمله فرمانده ناتو در افغانستان ادعا کرده اند که طرحی برای دخالت در روابط افغانستان و پاکستان ندارند و آن ها خود اختلافات شان را مرتفع می سازند.

ادعای مذکور در حالی مطرح شده است که بسیاری از ناظران سیاسی و نظامی تأکید دارند که غرب ریشه اصلی این اختلافات است و ادعای عدم دخالت در این حوزه صرفاً برای پنهان سازی نقش منفی غرب و توطئه هایی است که علیه پاکستان و افغانستان طراحی کرده اند.بررسی ابعاد تنش های موجود و سود برندگان این عرصه، خود گواهی بر نقش مستقیم غرب در این بحران ها و واهی بودن ادعای عدم دخالت آن ها است.طرح تفرقه میان افغانستان از چند محور برای غرب دارای اهمیت است؛ اول آنکه، غرب به دنبال توجیه حضور بلندمدت در افغانستان است، هر چند که در ظاهر در سال 2014 نیروهای نظامی از این کشور خارج می شوند. غرب تلاش دارد تا امنیت مرزها را بهانه ای برای امضای توافقنامه های راهبردی با این کشور قرار دهد تا حضور گروه های امنیتی و مستشاران نظامی در این کشور را اجرایی سازد. با توجه به مخالفت های شدید با این طرح ها، غرب تلاش دارد از حربه بحران مرزی برای جلب رضایت مردم افغانستان و افکار عمومی جهان برای ماندن در این کشور بهره برداری کند.

دوم آنکه، غرب حضور در پاکستان را از ارکان کاری خود می داند. با توجه به برگزاری انتخابات پارلمانی در این کشور و آغاز فرایند تشکیل دولت جدید پاکستان، این سناریو مطرح است که غرب با گرفتارسازی پاکستان در ناامنی های منطقه، به دنبال اعمال نفوذ در روند تشکیل دولت افغانستان باشد. به عبارتی؛ غرب تلاش دارد تا بازی دو جانبه ای را به راه اندازد که بر اساس آن؛ مداخله در امور دو کشور را اجرایی سازد.سوم آنکه، غرب به دنبال دخالت های گسترده تر در منطقه با به چالش کشیدن امنیت منطقه است. غربی ها برآنند تا از تنش های موجود میان پاکستان و افغانستان برای بحران سازی و گسترش دامنه تحرکات خود در منطقه بهره برداری کنند. با توجه به این اوضاع می توان گفت که؛ تنها برنده نابسامانی در روابط افغانستان و پاکستان، غرب به سرکردگی آمریکا و انگلیس است که برای رسیدن به منافع خود، از هیچ جنایتی فروگذار نیستند.

به عبارتی دیگر؛ کابل و اسلام آباد گرفتار سیاست انگلیسی تفرقه بینداز و حکومت کن شده اند، هر چند که مجری ظاهری این طرح، این بار آمریکایی ها هستند و انگلیسی ها در ورای این طرح پنهان شده اند. با توجه به سوابق انگلیسی ها در تجزیه کشورها، این سناریو مطرح است که آن ها از فضای کنونی برای تجزیه هر دو کشور و ایجاد منطقه ای جدید میان آنها استفاده کنند. تهدیدی که در کنار چالش های امنیتی ایجاد شده در منطقه، ضرورت همگرایی بیشتر افغانستان و پاکستان برای حل اختلافات موجود را الزام آور ساخته است، چرا که روند کنونی تحولات، آتشی برافروخته از سوی سیاست انگلیسی است که در نهایت، دامن هر دو کشور را خواهد گرفت و آن ها را گرفتار بحران های شدیدی حتی تجزیه شدن، خواهد کرد.

..............پایان پیام/ 218