خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

دوشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۳
۱۵:۱۸
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
دوشنبه
۶ خرداد
۱۳۹۲
۱۹:۳۰:۰۰
منبع:
آوا
کد خبر:
423727

در پی پایان اعتصاب غذای دانشجویان افغان

"دانش، تفنگ و تیر را از کار انداخت" تقدیمی از تابش به دانشجویان کابل

در پی پایان اعتصاب غذایی دانشجویان کابل و تحقق خواسته آنان در برکناری رئیس و یکی از اساتید دانشکده علوم اجتماعی کابل که به درگیری‌های قومی دامن می‌زدند‌، قنبرعلی تابش شاعر مهاجر افغان شعری سروده است.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‏بیت(ع) ـ ابنا ـ بیش از هشتاد دانشجوی معترض دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه کابل، روز گذشته پس از هشت روز به اعتصاب غذای خود پایان دادند.

این دانشجویان عنوان کرده بودند که رئیس دانشکده علوم اجتماعی و یکی از استادان این دانشکده علاوه بر مشکلات اخلاقی به مشکلات قومی نیز دامن زده و تبعیض‌های قومی را در دانشکده انجام می‌دادند.

قنبرعلی تابش شاعر مهاجر افغان به مناسبت پایان اعتصاب غذای دانشجویان دانشگاه کابل و پیروزی آن‌ها در تحقق خواسته‌شان شعری سروده که متن آن به شرح زیر است:

بسیار تنها زیستی در خانه خالق!دیگر تو تنها نیستی در خانه خالق!خون تو دانشگاه را بیدار کردهتبعیض و استبداد را بر دار کردهخالق شده این خلق، یک دار است و سرهایک دار بین این همه سر، مانده تنهاآگاهی از دانشکده بیرون دویدهتا کوچه‌ها و «خانه مردم» رسیدهآگاهی از دیوار مردم رفته بالامثل سپیده، نام شب را کرده رسواتوفان شده آگاهی مغرور دریادیگر تو تنها نیستی ای کوه بابا!دانش برای کودکت بال پرستو استاین جنبش پیروز دانشجویی تو است!دانش دگر درخانه راه جنگ را بستدر پنجره راه نزاع رنگ را بستدانش تفنگ و تیر را از کار انداختیک ساختار نو برای کشورم ساختای خاک! رستاخیز نوروزی مبارک!ای کشور من! صبح پیروزی مبارک!از بامیان تا بلخ تا شهر هریوادر کوچه کوچه, جشن پیروزی است برپادیگر بهار کشور من کاغذی نیستاین جا، دگر نور و پرنده می‌توان زیست                   ***امروز خالق در خیابان راه می رفتکاتب کنارش سمت دانشگاه می رفتسید جمال آمد ز دانشگاه کابلبخشید کاتب را هزاران شاخه گلکاتب نخستین بار بود لبخند می زندبال و پر از دریاچه هلمند می زد«محمود طرزی» با سراج آمد به سویشطرزی ندید این بار بغضی در گلویشآنسو ترک «فرهنگ» بود آهنگ بر لبآهنگ از استاد سر آهنگ بر لبیک سو «خلیل الله» دیوانی بدستشهر چند دانشگاهیان از شعر مستشامشب پر از جام خرابات است کابلسرمست یک جام از مساوات است کابل

.............پایان پیام/ 218