خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

جمعه ۲۶ مرداد ۱۴۰۳
۶:۲۹
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
دوشنبه
۶ خرداد
۱۳۹۲
۱۹:۳۰:۰۰
منبع:
دیده بان
کد خبر:
423739

روحانیت همیشه آگاه در مقابل تخریب و توهین رژیم‌های منطقه

دشمنان اسلام در طول تاریخ همواره سعی در تخریب چهره روحانیت در بین مردم داشته اند، از این رو همواره به روحانیت توهین و هتک حرمت می‌کردند اما همیشه این موضوع در نهایت منجر به حمایت هر چه بیشتر مردم از روحانیت می‌شده است.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‏بیت(ع) ـ ابنا ـ در تاریخ پر‌‌ فراز و نشیب جهان اسلام، اقدامات و واکنش های مراجع تقلید، علما و روحانیت، از مهم ترین مولفه و متغیرهای اثرگذار در سیاست حاکم بر کشورها بوده است؛ در طول روند تاریخی حاکم بر ساحت سیاست ورزی روحانیت، سه گانه مبارزه با استکبار، استبداد، انحراف همواره در دستور کار آنان می باشد، بنابراین رژیم های اقتدارگرا در فراخور این رویه روحانیت همواره برای محک جایگاه روحانیت در میان مردم و تزلزل آن، اقدام به هتک حرمت و توهین به شخصیت آن بزرگواران کردند؛ ولی این راهبرد همواره نتیجه معکوس داده است و مردم به حمایت روحانیت پرداخته اند و در برخی از موارد مانند انقلاب اسلامی ایران به تسریع رخداد انقلاب انجامیده است. در این مطلب در صدد هستیم وقایع و اقدامات توهین آمیز که در آن رژیم های منطقه نسبت مراجع تقلید و علمای بزرگ جهان اسلام انجام داده اند و واکنش حمایتی گسترده مردم را به همراه داشته است، بررسی نماییم.

 1. شیخ فضل الله نوری

آیت الله فضل الله نوری در دوم ذی الحجه سال 1259 ه.ق در بیت علم و عفاف پای به عرصه ی وجود نهادند. ایشان در وقایع مشروطه در ابتدا موافق سیر حاکم بر آن بودند و حتی در مهاجرت به قم شرکت داشتند؛ پس از مدتی از دوران مشروطه ایشان با مشاهده تهاجم فرهنگی همه جانبه و انفعال جبهه خودی، تلاش کردند که با حضور در مجلس و کمیسیون های آن، جلوی انحراف را بگیرند و مشروطه را مقید به شرع و نظارت «هیئت طراز اول» نمایند و بر همین اساس بود که با همکاری برخی از عالمان و مراجع، اصل دوم متمم قانون اساسی را تهیه کردند؛ اما با ظهور جریان وابسته به سفارت خانه های خارجی و جریان های ضد اسلامی در جریان مشروطه، ایشان به سرعت از نهضت کناره گیری کردند؛ و مخالفت خود را این گونه ابراز می کردند: ممکن نیست که آثار پارلِمِنت پاریس و انگلیس بر آن(مشروطه) مترتب گردد و قانون آزادی عقاید و اقلام (آزادی به معنای وارداتی، غربی و لیبرالیستی آن) و تغییر شرایع و احکام از آن گرفت و بر افتتاح قمارخانه ها، و اشاعه فواحش و کشف مخدرات ( بی حجابی بانوان ) و اباحه ی منکرات، نایل گردید. همین اختلافات مبنای در حوزه اندیشه‌ورزی و پافشاری آیت الله نوری بر مبارزه با انحراف و همچنین تهمت هم گامی و همراهی ایشان با استبداد، سرانجام باعث شد در دادگاه فرمایشی به اعدام محکوم شوند.

پس از اعدام جسد ایشان را به حیاط شهربانی منتقل کردند و در وسط حیاط بر روی یک نیمکت قرار دادند. مشروطه طلبان و دیگر افرادی که نسبت به دین کینه و عداوت داشتند به جسد نیز حمله کردند. نیروهای مسلح با قنداق تفنگ، دیگران با لگد و... به طوری که خونابه از جسد سرازیر شد3. ادیب پیشاوری در رثای آن شیخ شهید گفت: تو را به دار آویخته خفه کردند؛ نه از آن جهت که «شخص تو» را خفه ساخته باشند، بلکه تنها بدان جهت که با کشتن تو، صیت و آوازه «لا اله الا الله» را خاموش و خفه سازند.

 2. امام خمینی(ره)

پس از فوت مشکوک آیت الله سیدمصطفی خمینی (ره)، فرزند امام خمینی (ره)، در اول آبان 1356، مجالس ختم ایشان در سراسر کشور به طور گسترده برگزار شد، رژیم پهلوی با آگاهی از ضریب نفوذ روحانیت در بطن جامعه ایران به شدت از برگزاری این مراسم ها ابراز نگرانی می کرد به نحوی که در ساواک در گزارشی اعلام می کند «روی هم رفته مرگ (آیت الله) مصطفی خمینی در بالا بردن شان و وجهه ی پدرش بین قاطبه مردم بسیار موثر بوده است» و رحلت حاج آقا مصطفی از نقاط عطف و سیر صعودی اوج گیری تفکرات انقلاب اسلامی محسوب می شود.

رژیم پهلوی برای مانور قدرتش در برابر سیل اعتراضات مردم، تخریب شخصیت امام خمینی (ره) در بین مردم را در دستور کار خود قرار داد؛ از این رو مقاله ای توهین آمیز تحت عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» با نام مستعار احمد رشیدی مطلق تهیه کردند و در روزنامه اطلاعات 17 دی 1356 به چاپ رساند؛ این مقاله قیام 15 خرداد 1342 را نتیجه ی همکاری استعمار سرخ (توده ای ) واستعمار سیاه (روحانیون) در مقابل انقلاب شاه و ملت توصیف و سپس به صورت هتاکانه ای به شخصیت امام خمینی (ره)، آن عالم بزرگوار و مرجع تقلید شیعیان حمله کرده بود.

پس از اطلاع مدرسین حوزه علمیه قم از آن مقاله هتاکانه، آنان به سرعت در جلسه در منزل آیت الله نوری همدانی تشکیل شد؛ و تصمیم بر تعطیل کردن درس های حوزه علمیه قم گرفتند و مراجع معظم تقلید آن زمان مانند آیت الله حائری، آیت الله گلپایگانی و آیت الله نجفی نیز از این تصمیم استقبال کردند و بسیاری از طلاب و مردم قم با تجمع در برابر منازل مراجع تقلید اعتراض خود را اعلام کردند؛ قیام مردم قم، در حقیقت شروع مجدد اوج گیری انقلاب اسلامی بود؛ ساواک به سرعت تعداد زیادی از روحانیون مشهور و مبارز به شهرهای مختلف تبعید کرد؛ این عمل رژیم، باعث گسترش انقلاب و ابلاغ پیام آن در مناطق مختلف کشور شد؛ و سواک دیگر توانایی کنترل و سرکوب موج اعتراضات مردم در نواحی مختلف کشور با رهبری شاگردان مکتب امام خمینی(ره) را نداشت.

 3. آیت الله سید محمد باقر صدر

آیت الله سید محمد باقر صدر در تاریخ بیست و پنجم ذیقعده سال 1353 ه.ق در شهر کاظمین عراق در خاندان اهل علم و تقوی دیده به جهان گشود.7 ایشان در سال ده سالگی با درخواست مادر مکرمشان وارد حوزه علمیه می شوند، و در سن یازده سالگی اولین تالیف خود را در حوزه علم منطق انجام دادند؛ نبوغ و هوش علمی بالای ایشان سبب شد پله های ترقی را به سرعت طی کنند و در سن 23 نخستین اثر پژوهشی خود را که یک دوره تحقیق علمی در باب مسائل علم اصول فقه بود تحت عنوان غایه الفکر فی علم اصول الفقه نگاشتند

شهید صدر مبارزه با صدام و حزب بعث را از ابتدا در سیره سیاسی خود داشتند و سخنرانی های ایشان باعث شد در سال 1392ه. ق برای اولین بار به اداره امنیت عمومی عراق فراخوانده و سپس بازداشت شدند؛ شهید صدر با تشکیل «حزب الدعوه اسلامی » در ربیع الاول 1377 ه.ق و تالیف رساله «حول الاسم و الشکل التنظیمی لحزب الدعوه » در مورد مشروعیت، فایده و اهمیت حزب و سازمان و انتشار مجله «الاضواء» نگاه تشکیلات اسلامی را به رژیم صدام نشان دادند؛ که این اقدامات حساسیت سازمان های امنیتی حزب بعث را برانگیخت. پس از درگذشت حکیم(رضوان الله علیه) در سال 1394ه.ق برخی از علمای برجسته حوزه نجف اشرف با تلاش و درخواست بسیار از آیت الله صدر ایشان را به عنوان مرجع تقلید اعلام کردند و ایشان پس از تصدی مرجعیت به سرعت شیوه تحصیل حوزه علمیه نجف و کربلا را تغییر دادند و نظام تبلیغاتی و اعزام مبلغ را در این حوزه سامان بخشیدند؛ و روند مبارزه با نظام اقتدار گرای صدام سرعت بیشتر پیدا کرد.

 1. انتفاضه ماه صفر:

در بیستم صفر سال 1396 ه.ق (1977میلادی) هسته های مقاومت حامی آیت الله صدر و مردم شیعه با راهپیمایی اربعین از شهرهای گوناگون به سمت کربلا حرکت کردند و شعارهای در حمایت از آیت الله صدر و ضد حزب بعث و صدام سردادند که با دستور حسن البکر و صدام حسین این قیام به شدت سرکوب شد؛ آیت الله صدر و شاگردان ایشان از سوی سازمان های امنیتی دستگیر شدند

 2. قیام 1979 میلادی، آغاز اسائه ادب به مرجعیت:

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شیعیان عراق برای تحقق انقلاب اسلامی دیگری با علم داری آیت الله صدر در خیابان ها حضور پیدا کردند و اعتراض خود را بار دیگر به رژیم بعثی صدام نشان دادند، صدام برای سرکوب انقلابیون علامه صدر را دستگیر کردند؛ سازمان های امنیتی عراق برای جلوگیری از اقدامات مشابه این قیام، با اسائه ادب به محضر این مرجع تقلید، خواهر بزرگوارشان بنت الهدی صدر را دستگیر کردند تا در خواسته ها و روحیات انقلابی آیت الله صدر تردید و خللی ایجاد کند؛ ولی ایشان با صراحت اعلام کردند «من می دانم که بیان این خواسته ها برایم گران تمام خواهد شد و چه بسا به قیمت از دست دادن جانم باشد، اما اینها خواسته و اراده یک فرد نیست که با مردن او از بین برود، بلکه احساسات و اراده یک امت است » و همچنین شهیده بنت الهدی در برابر یکی از شکنجه گران بعثی فرمودند: «گمان نکن من از اعدام شدن می ترسم. به خدا سوگند، نسبت به آن خوشحالم و این، راه پدران و نیاکم بوده است» سرانجام در 23 جمال الاول 1400ه.ق، آیت الله صدر و خواهر بزرگوار ایشان به شهادت آرزو دیرینشان رسیدند. با وجود شهادت مرجعیت تقلید شیعیان، رسم و سلوک انقلاب آیت الله صدر پس از سالیان طولانی در بطن جامعه عراق جریان داشت و نمود اصلی آن در انتفاضه شعبانیه به وضوح قابل مشاهده است.

 4. سید عارف حسینی

سید عارف حسین حسینی در دسامبر 1946 میلادی در پاراچنار پاکستان متولد شد. وی قرآن کریم و تعالیم ابتدایی دینی را نزد پدر خود فرا گرفت،‌سپس به دبیرستان دولتی پاراچنار رفت تا در سال 1964 پس از دریافت دیپلم به مدرسه جعفریه پاراچنار وارد شد و تا سال 1967 به کسب تعالیم و معارف دینی پرداخت. وی در سال 1967 راهی نجف شد وی پس ازبازگشت به پاکستان، به تبلیغ افکار انقلابی و الهی امام خمینی همت گماشت. عارف حسینی پس از تلاشها و مبارزات مستمر در سال 1363ش به رهبری نهضت اجرایی فقه جعفری برگزیده شد. ایشان بارها در برابر هجمه هتاکان وهابی در خیابان ها و منابر با رافت و محبت برخورد کردند و شیعیان و طرفدارانش را از هرگونه واکنش تخریبی منع می کردند تا چهره واقعی اسلام ناب برای مردمان آن دیار آشکار گردد و از بند جهالت تفکرات وهابیت آزاد گردند؛ سرانجام ایشان در سیزدهم مرداد 1367 به دست عوامل استکبار- وهابیت- به شهادت رسیدند.

امام خمینی(ره) درباره شهید عارف حسینی یادآور شده‌اند که «آشنایان جوامع اسلامی هم آنان که با محرومان و پابرهنگان میثاق خون بسته اند، باید توجه کنند که در آغاز راه مبارزه اند و برای شکستن سدهای استعمار، استثمار و رسیدن به اسلام ناب محمدی(ص) راه طولانی در پیش دارند؛ برای امثال علامه عارف حسین حسینی(ره) بشارتی بالاتر از این نبوده است که از محراب عبادت حق، عروج خونین «ارجعی الی ربک» خویش را نظاره کند و جرعه وصل یار را از شهد شهادت بیاشامد و شاهد وصول هزاران تشنه عدالت به سرچشمه نور گردد»

 5. آیت الله النمر

آیت الله نمر باقر النمر، ‌روحانی شیعی عربستانی، در سال 1379 ه.ق در شهر العوامیه در استان القطیف در شرق عربستان متولد شدند. تحصیلات مقدماتی خود را در همان شهر به پایان