به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ با توجه به فرا رسیدن ایام یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به بازخوانی پروندهی انتخاب آیتالله سید علی خامنهای بهعنوان جوانترین رئیس جمهور تاریخ انقلاب اسلامی و همچنین محبوب ترین رئیس جمهور طول تاریخ انقلاب با کسب بیش از 95درصد آرای مردمی به عنوان سومین رئیس جمهور ایران اسلامی می پردازیم.
پایان شیرین تلخترین تابستان انقلاب
وقایع سیوچند سالهی انقلاب را که مرور میکنی، میبینی هیچ تابستانی به تلخی تابستان سال 60 نیست؛ تابستانی پُر از وقایع تلخ و ناگوار و بحرانساز برای انقلابی نوپا. در آخرین روز بهار این سال، اولین رئیسجمهور، ابوالحسن بنیصدر استیضاح و برکنار میشود. بعد از آن آیتالله سیدعلی خامنهای ترور میشود، در مسجد ابوذر تهران. یک روز بعد از آن، در انفجار دفتر حزب جمهوری، سیدمحمد بهشتی ـ مردی که امام امت به تنهایی یک امتّش خوانده بود ـ و جمعی از وزرا و نمایندگان مجلس شهید میشوند. بعدتر از آن، بمبی در دفتر نخستوزیری، رئیسجمهور محمدعلی رجایی و یار دیرینش محمدجواد باهنر را از انقلاب میگیرد و انقلاب اسلامی بیش از هر زمانی خود را داغدار عزیزان ازدسترفتهاش میبیند. در کنار همهی این وقایع تلخ تابستان 1360، وضعیت جبههها ـ که کمبود نیرو و تجهیزات دارند و دشمن هم در حال پیشرویست ـ و ادامهی جنگهای خياباني گروههاي ضدانقلاب در گوشه و کنار، وضعیت کشور را بحرانیتر از همیشه کرده است. پاییز از راه میرسد و چشم همهی ملت به سومین انتخابات ریاست جمهوریست. همه منتظرند مردی از راه برسد...
در بین نامزدهایی که برای شرکت در انتخابات ثبتنام کردهاند نام «سید علی خامنهای» نیز به چشم میخورد...
مردی که در این سالها امام جمعهی تهران، نمايندهی مردم تهران در مجلس، و نمایندهی امام در شواری عالی دفاع است؛ مجاهد خستگیناپذیری که در تابستان تلخ سال 60، بهطور معجزهآسایی از سوءقصدِ منافقين جان سالم به در برده و حالا برای انقلاب حکم «شهید زنده» را پیدا کرده است.
سید علی آقای خامنهای در همان روزها در مصاحبهای میگویند:
«وقتی از حادثهی ترورها در ماه پیش جان سالم به در بردم، احساس کردم که خدای بزرگ مرا برای انجام رسالتهای سنگین خود حفظ کرده است. همانوقت آرزو کردم که بتوانم باقیماندهی این عمر بازیافته را در میدانهای دشوار و سخت خرج کنم. وقتی مسئلهی ریاست جمهوری پیش آمد، این را هم یکی از همان میدانها یافتم و آماده شدم که در این میدان وارد بشوم.»4/7/1360
مردم چهرهی این مرد را، بیشتر از هر جای دیگری، در جبهههای جنگ و نماز جمعه دیدهاند.
امام جمعهی تهران، در مصاحبهای با روزنامهی جمهوری اسلامی زندگی خودش را برای مردم اینجور تعریف میکند که:
«من، روحانی چهلودو سالهای هستم از شاگردان فقهی و اصولی و نیز سیاسی و انقلابی امام خمینی. ولادتم در مشهد بود و تحصیلاتم را تا سال 1337 در مشهد گذراندم. بعد به قم آمدم و تا سال 1343 در قم بودم. مجدداً به مشهد مراجعت کرده و در حوزه مشهد مشغول تدریس و همچنین فراگیری شدم.
در مبارزات از بدو شروع، شرکت فعال داشتم. بارها مصائب گوناگون مبارزه را در برادران همرزم و در خود مشاهده کردم. تا نزدیک به چند هفته به پیروزی انقلاب، در مشهد سکونت داشتم. بعد به دستور امام ـ که از پاریس به وسیلهی آقای مطهری به من ابلاغ شد ـ به تهران آمدم و بهخاطر عضویت در شورای انقلاب در تهران ماندم. بعد هم از بدو پیروزی انقلاب مشاغلی داشتم که قاعدتاً میدانید: عضو شورای انقلاب بودم، نمایندهی این شورا در وزارت دفاع بودم، معاون وزارت دفاع بودم، فرمانده سپاه پاسداران بودم، و بعد هم نمایندهی مجلس شورا و عضو کمسیون دفاع.
این خلاصهای از زندگی من است. مشروحش را اگر بخواهم بگویم ساعتها به طول میانجامد.»8/7/1360
ادامه بازخوانی پروندهی انتخاب آیتالله خامنهای بهعنوان سومین رئیسجمهور انقلاب اسلامی
برای اولین بار، یک روحانی، کاندید ریاست جمهوری شده است. حضرت امام، بعد از دو دوره انتخابات، این بار رضایت دادهاند که حزب جمهوری اسلامی «سید علی خامنهای» را بهعنوان کاندید مورد حمایت خود در انتخابات معرفی کند.
حمایتهای گروههای و شخصیتهای مختلف کشور از ایشان شروع میشود.
از رئیس مجلس شورا، نایب رئیس و نمایندگان مجلس، وزاری دولت، امام جمعههای شهرهای مختلف تا فرماندههان نظامی و نمایندگان اقلیتهای مذهبی کشور؛ همه و همه طی مصاحبههایی تحت عنوان «چرا به خامنهای رای میدهیم؟» حمایت خود را از ایشان اعلام میکنند.
سرهنگ صیاد شیرازی، فرماندهی عملیات شمالغرب کشور:
آقای خامنهای با پذیرش مسئولیتهای سنگینِ اجتماعی و سیاسی، ثابت کرده است که مقّلد صادق و نمونه، برای اسلام و امام امت است.
ایشان بهترین بیانکنندهی درس رزم و مبارزه از دیدگاه مقدس اسلام است. ایشان با بینشِ مکتبی، سیاسی، ولایتی، قدرت مقابله با تمام مشکلات و موانع انقلاب اسلامی را خواهند داشت.
آقای خامنهای شهید زندهای است که با یک دست مسلسل و با یک دست قرآن، پا در محراب میگذارد.
آیتالله دستغیب، امام جمعهی شیراز:
بنده اگر حیاتی باشد، بلاشک، به حجتالاسلام آقای سید علی خامنهای رای خواهم داد. ایشان از چهرههای مبارکی است که گمان نمیکنم سابقهی درخشان مبارزاتی ایشان برای کسی نهفته باشد.
تمام شرایط مقام ریاست جمهوری که در قانون اساسی ذکر شده است، بحمدالله، در ایشان مجتمع است.
چیزی که بنده، زاید در ایشان بر دیگر کاندیداها میبینم، مسئلهی اخلاص در این وجود مبارک است. من میدانم که ایشان خالص است، عبدالله است، بیغرض است، و برای خدا خدمت میکند نه برای مقام.
ایشان طالب مقام نیست. مال و مقام دنیا را نمیخواهد. حالش قبل از پیروزی انقلاب و بعد از پیروزی آن، سرِسوزنی تغییر نکرده است.
اینکه خدای تبارک و تعالی ایشان را که تا مرز شهادت رسیدهاند نجات داد و شهید رجایی از کف ملت رفت، یعنی که خدا بهترش را به ملت ایران عطا کرد و من این نعمت بزرگ که وجود ایشان است را شکرگذاری میکنم.
حجتالاسلام هاشمینژاد:
آقای خامنهای را نباید گفت یک فرد مکتبی، بلکه باید گفت فرد مکتبشناس، و فردی که خودش یک ایدئولوگ است.
ایشان در بین کاندیدها، الفبای فکری امام و انقلاب را بهخوبی درک کردهاند و امام خودشان دربارهی ایشان شهادت دادهاند که «من آقای خامنهای را بزرگ کردهام».
من به کسی رای میدهم که امام وقتی او را بهعنوان امامت جمعه تهران منصوب کردند، دربارهی ایشان نوشتند که «از نظر علمی و عملی شایسته هستند» پس من به کسی رای میدهم که امام، شایستگی علمی و عملی او را گواهی دادهاند.
سید اسدالله لاجوردی، دادستان انقلاب اسلامی:
ایشان فردی است که اسلام را بهدرستی شناخته و میتواند انقلاب ما را صادر بکند.
از ویژگی ایشان این است که آدمی است قاطع و سازشناپذیر؛ و چون همیشه در راه خدا حرکت میکند، واهمه و ترس از هیچچیز ندارد. این را در عمل دیدهایم که هر چقدر مشکلات و سختیها زیاد شود، بازهم ایشان راهش را ادامه میدهد.
ایشان کوچکترین وابستگیای به دنیا ندارد، میشود اسمشان را گذاشت یک تارک دنیای بهتماممعنا، از این نظر که مقام و موقعیت هیچگاه نتوانسته تاکنون کوچکترین تغییری در رویه ایشان به وجود بیاورد.
آیتالله مشکینی:
ایشان با ما در مدارس درس خوانده، در زندانهای شاهنشاهی شکنجه دیده، و نور چشم امام امت است.
آقای خامنهای متعهد به اسلام و قرآن، و مرد قلم است.
به جز آقای خامنهای چهار نفر دیگر نیز برای انتخابات ثبت نام کردهاند: سيد علياكبر پرورش، محمدرضا مهدويكني، حسن غفوريفرد، سيد رضا زوارهاي.
کار حمایتها از «سید علی آقا» آنقدر بالا میگیرد که آقای مهدویکنی از انتخابات به نفعِ آقای خامنهای انصراف میدهد و آقای زوارهای نیز، با اینکه انصراف نمیدهد، اما اعلام میکند که «من به نفع هیچ کس کنار نمیروم... اما بهعنوان یک مسلمان، از جهات کلی حجتالاسلام خامنهای را نسبت به خود اصلح دانسته و ایشان را برای احراز مسئولیت ریاست جمهوری اولی میدانم. برادرمان خامنهای، انسانی محقق، اسلامشناس، مدیر و مدبر است و شایستگی خود را در قبال مسئولیتهایشان در امور مختلف پس از انقلاب به اثبات رسانیدهاند»
سومین رئیسجمهور، محبوبترین رئیسجمهور
جمعه دهم مهر، روز انتخابات، فرا میرسد. ضدانقلاب انتخابات را تحریم کرده و چند روز است که با استفاده از رسانههای مختلف، در بوق و کرنا کرده که در انتخابات آشوب به راه خواهد انداخت و شخصیتهای مهم انقلاب را ترور خواهد کرد. با اینکه ملت، به تازگ