به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ در تاریخ ملل جهان، همواره اگر نظامهای سیاسی و حاکمان در اندیشه استمرار سلطه بر مردم و ادامه دیکتاتوری و استثمار آنها میافتادند و ترفندهای عادی به نتیجه نمیرسید، از حربهای مؤثر و کارآمد بهره میگرفتند. تفاوتی نمیکند که در کجای عالم از این روش استفاده شده باشد. مهم این است که چگونه میتوان از عواطف و احساسات ارزشی، اخلاقی و دینی برای فریب مردم استفاده و رفتار حاکمان و دیکتاتورها را توجیه کرد.
آخوندهای درباری در تاریخ کهن و عصرهای نزدیک و جدید،چه در مسیحیت غرب و یا ادیان شرق جایگاه انکارناپذیری در پدیده فوق به عهده داشته و به خوبی به ابزار فریب،انحراف، اولویتسازی، جنگ نیابتی و نهایتاً آسودهتر کردن خیال حاکمان مستبد و یا غارتگران استعمار تبدیل شدهاند. در حالی که ادیان الهی و مذاهب گوناگون آسمانی، همواره برای رهایی ملل جهان و آزادی و آسایش آنها بودهاند، آخوندهای درباری با ایجاد تقدس برای ظالمان حاکم و سیاستهای استعماری، امکان رهایی مردم و ملل جهان را به تعویق انداختهاند.
در حالی که بیداری اسلامی در منطقه از 30 ماه قبل نوید یک افق روشن و رهایی از نظامهای مستبد و حامیان استعمارگر غربی آنها را داده است، ارتجاع منطقه با تمام توان به صحنه آمده و زر و زور و تزویر را که تا به حال در نقشی دیگر به کار گرفته میشد، به میدان آورده است. از نگاه قدرتهای استعماری که غارت نعمتهای این منطقه را حق خود میدانند، این بیداری، به جای مبارزه و صرف انرژی خود در مقابل ظالمان و مستبدان وابسته و حامیان غربی و صهیونیستی، باید در درون خود با فرسایش و انحراف روبهرو شده و به اولویت جدیدی فکر کند و با آن مبارزه نماید. اگر سیاستهای غربی و صهیونیستی نتوانسته در برخورد مستقیم از سرکوب کشورهای مستقل و مقاومت منطقهای نتیجه بگیرد، اکنون باید از طریق ارتجاع منطقه و آخوندهای درباری که تا مغز استخوان فاسد هستند، از یک سو به حفظ نظامهای فاسد و دیکتاتوری و مورد حمایت قدرتهای بزرگ و صهیونیسم بپردازد و ازسوی دیگر اگر توانست با ایجاد انحراف در رویکردهای مردمی، تفکر مقاومت منطقهای را به زحمت بیندازد.
از دو هفته قبل که گلوگاه تروریسم سلفی (تأکید میکنم سلفی) و وهابیهای تکفیری و مزدبگیران چندملیتی در شهرک القصیر در نزدیکی مرزهای لبنان در فشار قرار گرفت، یکباره صدا از تلآویو، واشنگتن، لندن، استانبول و قطر و سپس عربستان بلند شد چرا که همه مداخلهگری آنها در بیش از دو سال گذشته در سوریه، در قمار خونین و شکست رسواییساز قرار گرفت. این مجموعه بینالمللی و منطقهای از قبل هر آنچه را در توان داشتند در سوریه به اجرا درآورده بودند و نتیجهای از آن حاصل نشده بود و اکنون باید آخوندهای درباری نقش خود را نشان دهند.
یوسف القرضاوی که یکی از این آخوندهای درباری است و با اموال دربار قطر به وظیفه مشغول است و هم از لذت اموال دربار و هم از لذتهای حیوانی با ازدواج با یک وهابی تکفیری از کشور مغرب،جام لذت را کامل کرده، امروز برای مبارزه با حزبالله لبنان و شیعه به میدان آمده و از مسلمانان جهان خواسته تا برای حمایت از تروریستهای آدمکش در قصیر به جهاد بپردازند.
این شیخ درباری در پروژه بزرگتری به نام فلسطین هم وارد شده و طی سفر به غزه مسئول ماساژ دادن حماس شده تا طرح حاکم قطر برای قربانی کردن فلسطین و نابودی حق بازگشت آوارگان و بخشیدن اراضی فلسطینی به صهیونیستها را به آنها تحمیل کند. ریزآخوندهای وهابی عربستان هم دست به کار شدهاند و با بودجهای که اخیراً دربار عربستان و قطر تصویب کردهاند تا در آفریقا و کشورهای منطقه و جهان علیه شیعه، مقاومت ضدصهیونیستی و ضد امریکایی و حزبالله و سیدحسن، هرچه میتوانند برای جنگ و فتنه مذهبی به میدان بیاورند و از طریق یک جریانسازی انحرافی، هم بیداری اسلامی را به باتلاق ببرند و هم قدرتهای غربی و صهیونیسم را آسوده خاطر کنند که نظامهای وابسته و دیکتاتوری در امان بمانند. اجداد این شیوخ درباری در صدر اسلام و یا در بین مسیحیان اروپا، در ازای فریبکاری و انحراف افکار عمومی مزد میگیرند و فریاد میزنند تا اربابان آنها رضایت خاطر داشته باشند و این نظامهای ضد مردمی، عمر طولانیتری داشته باشند.
..............پایان پیام/ 218