به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ «ماکس بوت» در تحلیل خود در روزنامه لسآنجلس تایمز مینویسد: «امروز، دستکم در غرب، کرزی را یک فرصتطلب بیثبات و غیرقابل پیشبینی میشمرند که روابط مخرّبی با عواملِ فساد و جنگسالارانِ سوءاستفادهگر دارد. بیاعتنا نسبت به تحکیم و تقویت دموکراسی، کرزی مسئول پاگرفتن و اجرای حکومتی عمیقاً فاسد و سوءاستفادهگر بوده که موجب تجدید حیات طالبان شده است. او جرج واشنگتن نیست. حتی "رامون ماگسای سای" یا "آلوارو اوریبه" هم نیست (ماگسای سای در سالهایِ دهۀ 1950 رهبر فیلیپین بود که شورش هوک را شکست داد. اوریبه رهبری کلمبیایی است که در دهههایِ گذشته توانست شورشیان فارک را به شدت مهار کند.)
اگر افغانستان نتواند جانشینی تواناتر برای کرزی بیابد، تصوّر این امر مشکل خواهد بود که این کشور موفق شود تا به دستاوردهای امنیتی سربازان آمریکایی از سال 2009 میلادی، تحکیم ببخشد. آیندۀ افعانستان شاید در گروی انتخابات ریاستجمهوریِ آوریلِ 2014 میلادی در این کشور باشد؛ اگر بر فرض مثال این انتخابات، برگزار شود.
در افغانستان، که من در اوایل ماه مه سال جاری میلادی از آن جا دیدن کردم، یک گمان رایج وجود دارد مبنی بر این که کرزی، ناامید از حفظ قدرت، شاید انتخابات را تا زمانی نامعلوم به تعویق بیاندازد، با این بهانه که ملت افغانستان بسیار خشنونتگرا و آشوبزدهتر از آن است که بتواند آزادانه رای دهد. این را ایالات متحده نباید بپذیرد. اوباما بایدبه شفافسازی این مساله بپردازد که دوام کمکهایِ ما منوط به آن است که کرزی، پس از مدتی مشخص، دفتر خویش را ترک گوید.
اگر فرض کنیم که انتخابات در موعد مقرر برگزار شود، آمریکا چه نقشی را باید ایفا کند؟ در واشنگتن، خرد جمعی بر آن است که مشارکت ما باید به یاری رساندن به مسئولان افغانی برای حفظ امنیت و حفظ یکپارچگی فیزیکی فرآیند رایگیری محدود شود. همۀ آن چه ایالات متحده میخواهد یک انتخابات آزاد و عادلانه است؛ این ادعایی است که سخنگویان مسئول به تکرار بیان میکنند.
این امر بسیار مناسب است، اما آیا تحققپذیر نیز هست؟ آخرین انتخابات که در سال 2009 برگزار شد، در تقلبهای وسیع و رایسازیهایِ مهندسی شده به دست کرزی و همپیمانانش غرق شد. هیچ دلیلی ندارد که فکر کنیم انتخابات 2014 تفاوتی خواهد کرد، این را هم در نظر بگیریم که حضور نظامی آمریکا نسبت به امروز، از 66 هزار سرباز به تنها 34 هزار تن کاهش خواهد یافت و آن سربازان باقیمانده هم فقط مشاوره خواهند داد و محافظ حوزههای اخذ رای نخواهند بود. افغانها باید بیشتر این انتخابات را خود به پیش ببرند.
افسوس! سابقۀ دولت کابل هیچ نمیتواند الهامبخش اعتماد بسیار باشد، به ویژه پس از آن که کرزی به وضوح گفت که در کمیسیونِ شکایتهای انتخاباتی، یک نهاد نظارتی که پیش از این از اعضای افغان و غیرافغان تشکیل شده بود، حضور هیچ خارجیای را تحمل نخواهد کرد.
بر فرض بسیار محال، اگر کرزی بگذارد که انتخابات برگزار شود، به نظر میرسد که او تلاش خواهد کرد تا یک دستنشانده را که به احتمال زیاد، برادرش عبدالقیوم کرزی، است به جایِ خود بگمارد تا بتواند این دستۀ سیاسی موجود را در مقام خود حفظ کند و به او امکان دهد تا قدرت را از پشت صحنه در دست نگه دارد. این، برای افغانستان و برای منافع آمریکا در منطقه، فاجعهآمیز خواهد بود.
در فرآیند سیاست خارجی یک کشور، بیطرف بودن بسیار نیک است، اما در افغانستان ناممکن است. اگر به شیوۀ حاضر ادامه دهیم و در جایگاه بیدخالت بمانیم، در حقیقت، تأثیر زیانبار کرزی را تصویب کردهایم. این گمان عمومی که سازمان امنیت آمریکا (سیا) او را با کیسههای پول نقد تقویت کرده، متوقف نخواهد شد.
جایگزین بهتر آن است که موضع سیاسی فعالانهتری انتخاب کنیم. سفیر ایالات متحده، رئیس سازمان سیا و فرماندهی نظامی آمریکا در کابل، پایتخت افغانستان که با مسئولان واشنگتن در هماهنگی کاملند، باید یکی از چندین نامزد را که برای جانشینی کرزی مانور میدهند، گزینش کنند؛ بهترین رهبر برای آیندۀ افغانستان. پس ایالات متحده میتواند از نفوذ خود، که شامل آن کیسههای بدنام پول نقد سیا هم میشود، استفاده کند تا هر آن چه را برای تآمین امنیت هر نامزد لازم است و آمریکا گمان میکند آن نامزد میتواند رهبری قوی و وحدتبخشی باشد، به کار بندد تا هم بر طالبان تسلط یابد و هم بر عواملِ فساد دولتی.
به این شیوه، اعتراضهایی خواهد شد. نخست، ما در انتخاب و حمایت از نامزدهای انتخاباتی در افغانستان، سابقۀ خوبی نداریم؛ از همه چیز گذشته، کرزی در سال 2001 میلادی برگزیدۀ ما بود. دوم این که تلاشهای خامدستانۀ سفیر وقت آمریکا در افغانستان که کارل دبلیو آیکنبری بود و آخرین فرستادۀ ویژۀ ایالات متحده، ریچارد سی هالبروک، در سال 2009 میلادی برایِ حمایت از جایگزین کرزی نتیجۀ عکس داد؛ کرزی باز پیروز شد و شکست دادنش از هر زمان دیگری سختتر گشت.
همۀ اینها درست است، اما اشتباهات گذشته نباید ما را از پا بیندازد. در سالِ 2001 میلادی، مسوولان آمریکایی چیزهای اندکی از دورنمای سیاسی افغانستان میدانستند. از آن زمان تا امروز، 12 سال فرصت داشتهایم تا از مختصات آن سرزمین باخبر شویم و امید میرود این بار انتخاب بهتری داشته باشیم.
مشکل در سال 2009 این نبود که آمریکا از رقیب کرزی حمایت کرد، این بود که تلاشها متفاوت و بیتأثیر بودند. این بار باید بهتر عمل کنیم و نباید نگران باشیم که شاید دسیسهچینیهایمان بر ملا شود؛ از نظر بسیاری از افغانها حمایتهایِ آمریکا امری مطلوب تلقی میشود. از همین رو است که کرزی نیز دریافت پول از سیا را انکار نکرده است.
اگر شکست بخوریم، تصمیم را نه به مردمِ افغانستان، بلکه به کرزی، جنگسالاران و یک گروه کاردار فاسد سپردهایم.»
................پایان پیام/ 218