به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ هفتمین روز از دهه مهدویت به نام «مهدویت و جوان» نامگذاری شده است، نشان از جایگاه ویژه جوانان در دوران عصر غیبت و به خصوص دوران ظهور دارد.
طبق روایات رسیده از ائمه معصومین(ع) اکثریت مطلق یاران خاص و انصار حضرت حجت(عج) را جوانان تشکیل میدهند، آری! همان گونه که جوان مظهری از نشاط، شادی، طراوت، معنویت، محبت، تلاش و معرفت است، حکومت حضرت مهدی(عج) نیز عرصه درخشش جوانان خواهد بود و این نشاط و شادی در سطح جهان گسترده خواهد شد.
درباره اینکه چرا جوانان بیشترین تعداد یاران حضرت حجت(عج) را تشکیل میدهند باید گفت، چون نسل جوان از فطرت دست نخورده و سرشت پاکی بهرهمند است، در طول تاریخ همواره از حرکتهای اصلاحی و دینی استقبال و حمایت کرده است.
این امر در همان ابتدای آغاز رسالت پیامبر(ص) و پیش از آشکار شدن رسالت ایشان با لبیک گفتن جوانان به دعوت حق به منصه ظهور رسید و پیغمبر(ص) نیز با سپردن کارهای مهم به جوانان به مقام جوان ارج نهاد، این رویه در زمان امامان معصوم(ع) نیز ادامه یافت به گونهای که جوانان نقش و جایگاه مهمی در اشاعه و ترویج معارف شیعی داشتند.
نمونه ملموستر آن حضور پرشور و پویای جوانان مسلمان در تمام مراحل انقلاب اسلامی بود که با حضور حماسی، از جان خود در راه رشد، بالندگی و پیروزی انقلاب مایه گذاشتند و بیشک میتوان ادعا کرد که اگر حضور چشمگیر و حماسی جوانان در انقلاب اسلامی ایران نبود، امروز سرنوشت انقلاب و جایگاه آن معلوم نبود.
*چهره امام زمان(عج) در دوران ظهور
این در حالی است که تشکیل حکومت جهانی اباصالح المهدی(عج) نیز بر نیروی فراوان و با نشاط جوان تکیه دارد، به گونهای که اباصلت هروی از امام رضا(ع) در مورد علامت حضرت مهدی(عج) در زمان قیام سؤال میکند، حضرت(ع) در جواب میفرماید: «عَلامَتُهُ اَن یَکونِ شیخِ السِن شابَ المَنظَر حَتی انَ الناظِرَ الیهِ لَیَحسَبَ اِبن اربَعینَ سنَة اَو دُونها، واَن مِن علامَتِهِ اَن لا یهرُمُ بِمُرُورِ الاَیامِ وَاللیالی حتی یَأتیَ اَجَلُهُ»؛(1) نشانه و علامت حضرت این است که از نظر سن پیر ولی از نظر ظاهر جوان است، به حدی که اگر کسی به او توجه کند او را در سنین 40 و یا کمتر مییابد و نشانه او این است که به گذشت روزها و شبها پیر نمیشود تا زمانی که وقت رحلتش فرا رسد، آری! رهبر این جامعه جهانی، جوان با تمام نشاط و قدرت جوانی است گرچه عمر دراز بر او گذشته باشد.
البته در روایتی از امام صادق(ع) درباره یاران جوان امام زمان(عج) هنگام ظهور این گونه یاد میشود که چگونه جوانان نقش اصلی را در قیام حضرت ولی عصر(عج) ایفا میکنند، امام(ع) میفرماید: «بیَنا شِبابَ الشیعَة عَلی ظُهورِ سُطوحِهِم نیامً اذاً تَوافُوا اِلی صاحِبِهِم فی لَیلَةَ واحِدَةٍ علی میعادٍ فَیُصَبحُونَ بمکةِ»،(2) جوانان شیعه پشت بامهای خویش در خوابند که ناگهان ندای صاحب خود در یک شب بدون وعده قبلی پاسخ میدهند و صبح در مکه حضور دارند.
*آماری از تعداد حضور جوانان در حکومت مهدوی به روایت امام علی(ع)
با این وجود روایت جالبی از امام علی(ع) نقل شده است که امیرالمؤمنین(ع) به صراحت از تعداد جوانان در حکومت مهدوی سخن به میان میآورند، ساقی کوثر(ع) میفرماید: «اَصحابَ المَهدی شَبابَ لاکهُولَ فیهِم اِلا مَثل کحلِ العَینِ والملحِ فی الزادِ وَاَقَلُّ الزّاد المِلح»،(3) یاران مهدی(عج) جوانند و پیری در آنها نیست مگر مثل سرمه چشم و یا به اندازه نمک در زاد و توشه سفر که معمولاً نمک کمترین وسیله سفر است.
چنین نسل جوانی اداره تحت عنایات و قدرت امام زمان(عج) را به عهده خواهند داشت و کفر و ستم و بیداد را از صحنه زمین محو خواهند کرد.
*نخستین سفیر جوان امام مهدی(عج) کیست
امام جعفر صادق(ع) میفرماید: هنگام ظهور آن حضرت، جوانی از سوی آن حضرت به عنوان سفیر انتخاب میشود و از جانب آن حضرت به سوی مکه میرود تا پیام امام را به اهل مکه برساند و آنها را به پیروی از حکومت حق فراخواند، -در برخی روایات، از او با عنوان «نفس زکیه» و «سید حسنی» یاد شده است- وی خود را به مکه میرساند و پیام آن حضرت را به مردم ابلاغ میکند، اما حکمرانان مکه او را میان رکن و مقام به شهادت میرسانند، این جوان سلحشور، نخستین سفیر حضرت حجت و اولین شهید در راه تحقق حکومت جهانی امام زمان(عج) است.(4)
*ویژگیهای یاران جوان امام مهدی(عج) از منظر قرآن
حال که مشخص شد جوانان اکثریت یاران حضرت صاحب الامر(عج) را تشکیل میدهند، به بازخوانی اجمالی ویژگیهای یاران امام مهدی(عج) در قرآن میپردازیم:
- متواضع هستند: «وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا»
- اهل طاعت و سجده و قیام هستند: «وَالَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَقِیَاماً»
- اهل پرورش جاهلان و نادانهای جامعه هستند: «وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا»
- اهل اعتدالند: «إِذَا أَنفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا»
- موحدند و غیر خدا را نمیخوانند: «لا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ»
- خود را آلوده به گناه که منجر به ورود به جهنم میشود نمیکنند: «وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ»
- به جان انسانها احترام میگذارند: «وَلَا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ»
- دنبال پاکسازی روان خویش هستند: «مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلاً صَالِحاً»
- پاکدامنند: «وَلَا یَزْنُونَ»
- جبران کننده عقب ماندگیها و پرکننده خلأها هستند: «إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا»
- کلامشان صحیح است: «وَالَّذِینَ لَا یَشْهَدُونَ الزُّورَ»
- اهل لغو نیستند: «وَإِذَا مَرُّوا بِاللَغْوِ مَرُّوا کِرَامًا»
- حتی مرتکب مقدمات گناه هم نمیشوند و در مجالس گناه هم شرکت نمیکنند: «وَإِذَا مَرُّوا بِاللَغْوِ مَرُّوا کِرَامًا»
- امام دیگرانند: «وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا»
- پرورش دهنده نسل سالم و مفید هستند: «رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ»
- ایمان دارند: «قُلْ یَا عِبَادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ»
-- بنده خدی متعال هستند و امور خود را واگذار به خدای متعال میکنند: «ثُمَّ یَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُوا عِبَادًا لِی مِنْ دُونِ اللَّهِ»
- شیطان را به زانو در آوردهاند: «وَ لأغوِیَنَّهُم أجمَعِینَ إلاّ عِبَادَکَ مِنهُمُ المُخلَصِینَ»
- در کار خیر از همدیگر سبقت میگیرند: «وَیُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ وَ أُولئِکَ مِنَ الصَّالِحینَ»
- ویژگیهای صالحین را دارند، یعنی صددرصد اعمالشان صالح است: «وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِی الصَّالِحِینَ»
*پینوشتها:
1- بحار الانوار جلد 52، صفحه 285
2- بحار الانوار جلد 52، صفحه 370
3- بحار الانوار جلد 52، صفحه 323
4- ارشاد،مفید، جلد 2، صفحه 368
...............پایان پیام/ 218