خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳
۳:۲۴
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
جمعه
۳۱ خرداد
۱۳۹۲
۱۹:۳۰:۰۰
منبع:
سیاست ما
کد خبر:
432218

اهمیت آذربایجان برای آمریکا در چیست؟

نقطه‌ای در جهان وجوددارد که سه قدرت بزرگ یعنی روسیه، ترکیه و ایران در آن با هم تلاقی دارند. آن نقطه قفقاز است. در حال حاضر این سه قدرت در آذربایجان با هم تلاقی پیدا کرده‌اند. این حقیقت، آذربایجان را به صحنه رویارویی برای این سه قدرت تبدیل کرده‌است.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‏بیت(ع) ـ ابنا ـ روسیه، ترکیه و ایران سه قدرتی هستند که قرن‌هاست مشغول رقابت با یکدیگر در مرزهای مختلف هستند. تا سال 1991 آذربایجان مانند بقیه جنوب قفقاز، بخشی از اتحاد شوروی بود. اما همزمان با کشیده شدن مرزهای روسیه به سمت شمال، ارمنستان، گرجستان و آذربایجان یک بار دیگر مورد توجه تاریخ قرار گرفتند. در میان این سه کشور، آذربایجان به دلیل هم مرز بودن با سه قدرت بزرگ جهانی، بیشترین اهمیت ژئوپلتیک را یافت. آذربایجان همچنین به عنوان یک تولیدکننده عمده انرژی در جهان اهمیت زیادی دارد. در پایان قرن نوزدهم، نیمی از نفت جهان در اذربایجان تولید می‌شد و چاههای نفت در اطراف باکو پایتخت، مورد اکتشاف برادران نوبل قرار می‌گرفت. آذربایجان زمانی مورد توجه امپراطوری‌ها بود اما اکنون کشوری مستقل است در مکانی خطرناک. من از سال 2008 بارها به آذربایجان رفته‌ام و کتابی با عنوان 100 سال آینده درباره موقعیت ژئوپلتیک مهم آذربایجان در نظام جهانی آینده را در همین رفت‌وآمدهایم نوشتم.

این کتاب دعوتی است برای دیدار از آذربایجان و مشاهده تئوری که من در نظر دارم. از نظر من این کشور هم در مناقشه قفقاز و هم از نظر جایگاه و موقعیت آمریکا کشور مهمی است. یادتان باشد که هیتلر در زمان خودش همه چیز را به خطر انداخت تا به باکو و نفت آن دست یابد. البته نتوانست برسد اما این تلاش او در تاریخ ثبت شد. سفر اخیرم به آذربایجان به خاطر کنفرانسی با موضوع روابط میان آمریکا و آذربایجان بود.

در آمریکا تعداد کمی هستند که به آذربایجان اهمیت می‌دهند و اکثر همین افراد در کنار چند عضو کنگره نمایندگانی از وزارت خارجه و شمار زیادی از خود آذربایجانی‌ها در این کنفرانس شرکت کردند. البته در مقایسه با سالهای گذشته شمار افراد علاقمند به آذربایجان افزایش یافته‌بود. کنفرانس‌هایی با موضوعاتی شبیه به این معمولا جهانی است. فرقی نمی‌کند که این کنفرانس در واشنگتن‌ باشد، در سنگاپور یا باکو. وقتی کارتان مانند من باشد، تعداد افراد ثابتی را چند بار در سال در چنین کنفرانس‌هایی می‌بینید. گاهی این افراد حرف جدیدی برای گفتن دارند. اما نکته جالب، کسانی است که برای اولین بار می‌بینید مانند دانشگاهیان محلی، مقامات دولتی و بازرگانان. طی زمان دوستانی هم در این کشورها به دست می‌آورید که می‌توانید چیزهایی از آنها بیاموزید.

در آذربایجان شما می‌بینید که آذری‌ها تمایل به دوستی به آمریکا دارند و این درحالیست که آمریکایی‌ها بی‌تفاوت هستند. معمولا تعداد ناراضیان از آمریکا زیادند. یا به خاطر انجام دادن کاری یا به خاطر انجام ندادن کاری. به هر حال از آمریکا دلخورند. در آذربایجان هم آذری‌ها از این همه بی‌تفاوتی آمریکایی‌ها به خودشان دلخور هستند. رابطه با آذربایجان برای آمریکا بسیار مهم است اما متاسفانه آمریکایی‌ها این را متوجه نیستند. پیش‌بینی من برای 100 سال آینده این است که اتفاقات زیادی می‌افتد از جمله اینکه اتحادیه اروپا تضعیف می‌شود و قدرت روسیه افزایش می‌یابد.

روسیه مشکلات خودش را دارد اما میان وابستگی اروپا به انرژی روسیه و این حقیقت که روسیه هم به اروپا وابسته است، یک حقیقت دیگر وجود دارد و آن این است که وقتی اروپا تضعیف شود روسیه قدرت می‌گیرد. وقتی روسیه قدرت بگیرد کشورهای هم مرز با آن یعنی جمهوری‌های شوروی سابق و خطی از لهستان تا ترکیه و از ترکیه تا اذربایجان، این قدرت را احساس می‌کنند. آمریکا که از جنگ‌های سالهای گذشته‌اش خارج شده اکنون بسیار محتاط و نامطمئن به نظر می‌رسد. آمریکا همچنان از نظر اقتصادی و توان نظامی قدرت مسلط دنیا می‌ماند. اما یک قدرت بالغ خواهد بود که دورنمایی و توازنی در اقداماتش ندارد.

تا سال 1991 که شوروی فروپاشید، آمریکا هیچ گاه قدرت مسلط نبوده‌است. در آن مدت آمریکا برتری و سلطه را با اتحاد شوروی و در خلال جنگ سرد تقسیم کرده‌بود. وقتی به جنگ‌های ویتنام و کره نگاه کنیم و به تعداد قربانیان آمریکا در آن جنگ‌ها درمی‌یابیم که آن دوره را نمی‌توان دوره آمریکا نامید. آمریکا در جنگ سرد برنده شد چون شوروی‌ها خودشان از دور خارج شدند. اما به هر حال برد برد است و آمریکا بعد از این برد یک قدرت تنها ماند و شروع کرد به صحبت کردن درباره نظم جدید جهانی.

ابتدا فکر کرد که حالا که جنگ تمام شده همه چیز معطوف به پول درآوردن است. بعد فکر کرد که قرن بعد را باید با دغدغه تروریست‌های اسلامگرا بگذراند. اکنون به نظر می‌رسد تصمیم گرفته از مشارکت در امور دنیا انصراف دهد و البته معلوم نیست چگونه کشوری با 25 درصد تولید ناخالص داخلی جهان و کنترل بر اقیانوس‌ها می‌تواند از مشارکت در امور جهان پا پس بکشد.

متخصصان در سیاست خارجی آمریکا به دو دسته تقسیم می‌شوند. یکی واقع‌گرایان هستند که می‌گویند آمریکا باید منافع ملی خودش را پی بگیرد. این دیدگاه منطقی به نظر می‌رسد البته تا وقتی که از آنها بپرسید منظورشان از منافع ملی چیست. گروه دیگر ایده‌آل‌گرایانی هستند که می‌خواهند از قدرت آمریکا برای انجام کارهای خوب استفاده کنند این کار خوب می‌تواند ایجاد دمکراسی باشد یا جلوگیری از نقض حقوق بشر.

این هم ایده خوبی است تا وقتی از آنها بپرسید نیتشان از این کار چیست. معمولا پاسخ این است که مداخله برای کشتن افراد بد. نکته این است که آمریکا قدرت جهانی است اما از یک مناقشه به یک مناقشه دیگر می‌رود و از یک مفهوم به مفهوم دیگر می‌پرد. درک اینکه چگونه می‌خواهد از قدرتش استفاده کند زمان می‌برد. آمریکا خوش‌شانس است، ثروت دارد و دسترسی به آن آسان نیست. حتی اگر تروریست‌ها در حملاتشان آمریکایی‌ها را می‌کشند اما مانند فرانسه و لهستان هیچگاه اشغال نشده‌اند. وقتی آمریکا دچار اشتباه و خطایی می‌شود، کشورهای دیگر هستند که در معرض خطر قرار می‌گیرند و پیامد این خطا را باید تحمل کنند. به خاطر همین بخشی از دنیا آرزو می‌کند که آمریکا نابود شود.

بقیه دنیا هم می‌خواهد که آمریکا مسئولیت امنیتشان را به عهده بگیرد. اهمیت آذربایجان همه آنچه تا کنون گفته‌شد ما را به سمت آذربایجان برمی‌گرداند. آذربایجان کشوری است هم مرز با روسیه و ایران. در روسیه آذربایجان با داغستان هم مرز است و در ایران با استان آذربایجان. آذری‌ها بزرگترین اقلیت قومی ایران هستند. جمهوری آذربایجان کشوری سکولار است که در دهه 1990 در جنگی با ارمنستان، منطقه قره‌باغ را از دست داد. در این جنگ روس‌ها از ارمنستان حمایت کردند و اکنون هم نظامیان روس در ارمنستان مستقر هستند. در گرجستان اکنون دولتی روی کار است که رابطه نزدیکی با روسیه دارد. آذربایجان اکنون خود را از این نظر در وضعیتی دشوار می‌بیند. آذربایجان از نظر آمریکایی‌ها یک ارزش استراتژیک دیگر هم دارد و آن انرژی و به طور خاص نفت است.

استراتژی روسیه حفظ وابستگی اروپا به انرژی روسیه بوده و هست. در این استراتژی، روس‌ها نمی‌خواهند اروپا منابع انرژی جایگزینی خارج از کنترل روسیه پیدا کند. کنترل نفوذ روسیه در جهان به نفع آمریکاست. همانطور که کنترل ایران از آرزوهای واشنگتن است.اما آمریکا در این اهداف و آرزوهایش همیشه محدودیت‌های جدی داشته‌است. نه می‌تواند بجنگد نه می‌تواندآشکارا به دنبال ضربه زدن به این کشورها باشد. اینجاست که رابطه آمریکا با آذربایجان اهمیت پیدا می‌کند.

آذربایجان از نظر استراتژیک میان دو دشمن آمریکا یعنی روسیه و ایران واقع شده‌است. این کشور همچنین دالانی برای نقل و انتقال تجهیزات آمریکا و ناتو از افغانستان است. این کشور به دنبال خرید سلاح از آمریکاست ولی واشنگتن به او پاسخ رد داده‌است. به همین خاطر باکو برای خرید سلاح به اسرائیل روی آورده‌است. آذربایجان همه ویژگی‌های یک متحد کامل را برای آمریکا دارد. موقعیت استراتژیک مهمی دارد و می‌تواند با تاثیر منطقه‌ای‌اش قدرت کشورهای دیگر را محدود کند. با این حال آمریکا از فروش سلاح به اذربایجان خودداری می‌کند. این کار دو دلیل دارد. اولین دلیل به سیاست قومی آمریکا برمی‌گردد. جامعه قدرتمند ارمنی آمریکایی که در آمریکا وجود دارد با نزدیکی واشنگتن به باکو به شدت مخالف است و دلیل آن هم اختلاف بر سر قره‌باغ است. لابی آذربایجان در امریکا نتوانسهت نفوذ قابل توجهی به اندازه لابی ارمنی‌ها بیابد.

در کنگره آمریکا فشار زیادی وجود دارد برا ی مسدود کردن راه هرگونه توافقنامه فروش سلاح به باکو. دلیل دوم که اهمیت بیشتری دارد، مسئله حقوق بشر و سابقه دولت اذربایجان در این مورد است. وزارت خارجه به خاطر سوابق حقوق بشری دولت باکو، با فروش سلاح به این کشور مخالفت می‌کند. به هر حال آذربایجان کشوری از جمهوری‌های شوروی سابق است با همه سوابق سیاسی و اجتماعی و محدودیت‌ها و سرکوب‌ها. یک کشور نمی‌تواند یک شبه از جمهوری شوروی سابق به یک اقتصاد بدون فساد آزاد با یک دمکراسی لیبرال تبدیل شود. 20 سال برای این تحول زمان کمی است.

به هر حال آذربایجان برای منافع آمریکا مهم است. آمریکا باید استراتژی حمایت از شرکای استراتژیکش را در پیش بگیرد. اما صحبت کردن از این مسائل در آمریکای امروز دشوار است. هیتلر و استالین هر دو می‌دانستند که کنترل باکو یعنی کنترل کل اوراسیا.

در دنیای امروز واقعیت‌های زیادی تغییر یافته‌است اما نه تا حدی که کشوری مانند آذربایجان اهمیتش را از دست بدهد. آمریکایی‌ها به باکو نمی‌روند و تاریخ نمی‌خوانند.

................پایان پیام/ 218