به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ «محمد مرسی» رئیسجمهور مصر شنبه 25 خرداد در راهپیمایی شهر قاهره موسوم به «یاری سوریه» گفت: مصر امروز تصمیم گرفت که روابط دیپلماتیک خود با دولت کنونی بشار اسد را قطع کند و سفارت سوریه در قاهره تعطیل میشود.
وی همچنین از بازگشت کاردار مصر در دمشق خبر داده و از کشورهای غربی خواست تا در سوریه منطقه پرواز ممنوع را اجرا کند. وی از جنبش حزبالله نیز خواست تا نیروهای خود را از سوریه خارج کند. این اظهارات در حالی مطرح شد که دو روز پیش از آن برخی از شیوخ و علمای اسلامی در نشستی که با حمایت اخوان المسلمین مصر در قاهره برگزار شد، علیه ایران و حزب الله در سوریه اعلام جهاد نمودند[1].
موافقان و مخالفان تصمیم مرسی
این تصمیم مرسی مخالفان و موافقانی به همراه داشته است، شورای همکاری خلیج فارس، رژیم صهیونیستی و آمریکا از این تصمیم ابراز خوشحالی نموده و در داخل نیز گروههای سلفی و برخی جریانهای اسلامی از این تصمیم حمایت کردند. اما در عین حال بسیاری از گروههای انقلابی و مخالفان از جمله ناصریها، لیبرالها و اسلامگرایان میانهرو این تصمیم مرسی را به باد انتقاد گرفته و با آن به مخالفت برخاستهاند.
"ملط" عضو دفتر سیاسی حزب اسلامی الوسط ضمن انتقاد از این تصمیم گفت: "مرسی مواضع خودسرانه و ناگهانی اتخاذ میکند و بدون مشورت با کسی و بدون زمینهچینی سفارتخانه سوریه را تعطیل نموده و به دشمنی با حزب الله روی میآورد.
مسأله قطع ارتباط با سوریه به امنیت ملی مصر ارتباط دارد و این مسأله باید در شورای دفاع ملی یا امنیت ملی بحث و بررسی میشد، این در حالی است که چنین چیزی رخ نداده و این تصمیم تنها برای مصرف داخلی گرفته شده است» برخی مخالفان نیز آنچه را که در کنفرانس یاری سوریه رخ داد "صحنهای بیفایده و عرض اندام پر از توهم" دانسته و تاکید کردند که این کنفرانس بیش از آنکه متوجه خارج باشد، متوجه داخل کشور بود. اینها تصمیم مرسی را تحت تاثیر فشارهای آمریکایی دانستند[2].
تناقض در رفتارهای مرسی
موضع نظام جدید مصر در قبال درگیری در سوریه از همان ابتدا دارای تناقض بوده است، بهگونهای که در ابتدا اعتراضات در این کشور را انقلاب دانسته و آن را تایید نمود. سپس با سفر رئیس جمهور روسیه به مصر، مرسی اعلام کرد که نظر مصر و روسیه در قبال بحران سوریه یکسان است در نتیجه این کشور تصمیم گرفت که کاردار خود را به سوریه اعزام کرده و حتی تلاشهایی را در جهت نزدیکی به ایران انجام داد و حتی برخلاف بسیاری از اعراب از اینکه حوادث سوریه را نوعی جنگ داخلی بداند، اجتناب ورزید و فراتر از این با سفر آقای صالحی وزیر امور خارجه ایران به این کشور قرار شد کمیته چهار جانبهای برای حل بحران تشکیل شود. اما این موضع مصر پس از تغییر راهبرد آمریکا در روزهای اندک گذشته و عزم جدی این کشور برای ارسال سلاح به شورشیان و نیز تحت تاثیر یک سری متغیرهای داخلی ناگهان تغییر کرد.
ریشهها و دلایل تصمیم مرسی در قطع ارتباط با سوریه
1 - به نظر میرسد مرسی این تصمیم را برای جلب رضایت آمریکا گرفته است، به این امید که واشنگتن شاید از وی در برابر خشم مردمی که در روز 30 ژوئن در انتظارش است، محافظت نماید. گروههای سیاسی معارض «محمد مرسی» رئیس جمهور مصر برای برگزاری تظاهرات گسترده در روز 30 ژوئن (9 تیرماه) همزمان با سالروز به قدرت رسیدن مرسی، فراخوان دادهاند تا در این تظاهرات برکناری وی و برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری را خواستار شوند. اخوان المسلمین این تصمیم را تنها پس از آن گرفت که آمریکا اعلام کرد کمکهای نظامی به ارتش آزاد سوریه و ائتلاف ملی مخالفان ارائه خواهد کرد. آمریکا طی چند ماه گذشته در قبال بسیج فراگیری که علیه اخوان به راه افتاده، سکوت نموده است و اخوان با این کار میخواهد امتیازی به آمریکا داده باشد و آمریکا نیز در قبال این از مخالفان مرسی که عمدتاً سکولار و لیبرال هستند، بخواهد که دولت وی را تا مدت اتمام دوره ریاست جمهوری تحمل نمایند.
2 - تلاش برای جلب رضایت گروههای اسلامی داخلی و ایجاد اتحاد میان آنها در مقابل مخالفانی که قرار است در 30 ژوئن با برگزاری تظاهرات برکناری مرسی را فریاد بزنند. مرسی با این کار حامیان اسلامی و سلفی خود را برای پشتیبانی از اخوان المسلمین مصممتر میسازد. علاوه براین مرسی لحن تندی نیز در قبال شیعیان و قبطیان در پیش گرفته تا برخی جریانهای تندرو اسلامی را برای حمایت از خود همراه سازد.
3 - فرار از مشکلات داخلی و انحراف افکار عمومی از معضلات داخلی به مسائل خارجی؛ با توجه به اقتصاد ضعیف، کمبود سوخت و مواد غذایی و فقدان ثبات سیاسی کافی، مرسی با مشکلات فراوان داخلی دست و پنجه نرم میکند و احتمالاً روز به روز بر وخامت اوضاع افزوده خواهد شد. پس از انقلاب 2011 مصر، تداوم بلاتکلیفی سیاسی و ناامنی داخلی، سرمایهگذاریهای خارجی را کاهش داده و به صنعت لرزان توریسم کشور لطمه زده است. طبق آمار و ارقام وزارت کشور، طی یک سال گذشته، قتل و کشتار 120 درصد، دزدی 350 درصد، گروگانگیری و ربایش افراد 145 درصد افزایش داشته است. ذخیره ارزی کشور تقریبا از 36 میلیارد دلار در زمان سرنگونی حسنی مبارک به 14.42 دلار در پایان آوریل 2013 کاهش یافته است، این در حالی است که 2 میلیارد دلار نیز در اواخر سال گذشته از لیبی قرض گرفته شده است و اخذ وام از صندوق بین المللی پول در دستور کار مقامات مصری قرار دارد. [3]
بحران داخلی دیگر به قضیه آب رود نیل بر میگردد. مردم مصر به دلیل بحران «سد النهضه» اتیوپی به شدت از مرسی انتقاد میکنند و به نظر میرسد رئیس جمهور مصر با این اقدام (قطع رابطه با سوریه) تلاش کرد تا یک گام به جلو بردارد. نمایندگان پارلمان اتیوپی تصمیم گرفتهاند تا علاوه بر احداث سد النهضه بر روی رودخانه نیل در مسیر انتقال به مصر ، سهم آب این کشور از رود نیل را کم کنند.هم اکنون مرسی تحت فشار سنگینی از سوی مخالفان قرار دارد و جناح اپوزیسیون او را به ناتوانی و بی توجهی در حل مشکلات داخل متهم میکنند. درگیریهای فرقهای، فساد اداری، نحوه تعامل با کشورهای منطقه مشکلات دیگر رئیس جمهور مصر را تشکیل میدهند. از این رو رئیس جمهور مصر برای رهایی از مشکلات و مخالفتهای داخلی و حفظ قدرت سعی در معطوف نمودن نگاهها به مسائل خارجی بویژه بحران سوریه دارد.
تبعات قطع ارتباط مصر و سوریه
1- قطع روابط دیپلماتیک با سوریه نه تنها کمکی به منافع ملی کشور مصر نمیکند، بلکه آسیبهای فراوانی به نقش پیشگامانه مصر در منطقه وارد ساخته و مصر را وارد کوره درگیری جاری در منطقه که آمریکا و رژیم صهیونیستی عامل اصلی آن هستند، میگرداند. این تصمیم نه تنها کمکی به خروج مرسی از انزوای سیاسی نمیکند، بلکه مصر را بیش از پیش در انزوای منطقهای فرو خواهد برد چرا که مرسی با این سیاست عملاً جلوی نقشآفرینی مصر در معادلات منطقهای را میگیرد.
2- یکی از نتایج منفی تصمیم مرسی آن است که شاید مصر به پایگاهی برای صدور جهادیها به سوریه تبدیل شود. مصر هنوز از تبعات منفی جهادیهایی که از افغانستان، پاکستان و آلبانی بازگشتهاند، رنج میبرد و مصر دیگر قادر نیست شاهد نسل جدیدی از افراطیونی باشد که پس از بازگشت از جهاد به تکفیر حکومت و جامعه میپردازند و این مساله تاثیری سوء بر جامعه مصر از یک سو و روابط بین المللی مصر با جهان خارج خواهد گذاشت. از این رو بسیاری از تحلیلگران مصری معتقدند که دستگاه امنیتی باید به دور از گرایشهای رئیس جمهور و دار و دسته وی به منافع عالی کشور توجه نشان داده و این جهادیها و تکفیریها را تحت پیگرد قرار داده و کسانی که از آنان حمایت لوجستیکی به عمل میآورند، تقدیم عدالت کند.
3- واهی بودن ادعاهای اخوان در مخالفت با رژیم صهیونیستی؛ در حالی که انتظار میرفت مرسی پس از به قدرت رسیدن سفارت رژیم صهیونیستی در قاهره را تعطیل نموده و روابط مصر با این رژیم را قطع کند- چیزی که اخوان المسلمین قبل از آن که به قدرت برسد، همواره دم از آن میزند و اساساً یکی از انتقادات جدی این گروه به مبارک پیمان کمپ دیوید بود- اما حال میبینیم به جای آنکه در جهت وحدت گام بردارد، بر آتش درگیری میان مسلمانان میافزاید. این مسأله و مسائل دیگر از قبیل ارسال نامه به شیمون پرز از سوی مرسی و اهدای نشان شجاعت به خانواده سادات حاکی از آن است که اخوان المسلمین عزم جدی و جسارت لازم را برای لغو پیمان کمپ دیوید ندارد. حزب مرسی در حالی علیه ایران و حزب الله اعلام جهاد میکند که رژیم جعلی صهیونیستی به جنایتهای مستمر خود در اراضی اشغالی و منطقه ادامه میدهد که آخرین نمونه آن یورش به مسجد الاقصی در ماه گذشته و تهاجم به سوریه بوده است.[4]
جمعبندی و پیشنهادات
1- مرسی به جای آنکه توجه اصلی خود را به ساختن مصر جدید و برآوردهساختن آمال و آرزوهای ملت مصر معطوف سازد، سیاست تبعیت از آمریکا و رژیم صهیونیستی و جلب رضایت عربستان و قطر را در پیش گرفته است که این بدون تردید با آرمانهای ملت مصر در قطع وابستگی به بیگانگان در تعارض کامل قرار دارد و اگر مرسی بخواهد همان سیاستهای دوران مبارک را ادامه دهد، به احتمال زیاد با انقلاب مردمی دیگری روبه رو خواهد شد.
2- ظاهراً مرسی خطر رژیم صهیونیستی را جدی نگرفته و به این رژیم اعتماد کاذبی دارد. این رژیم از هرگونه تلاش برای فشار بر مصر انقلابی دریغ نمیورزد که آشکارترین نمونه آن را میتوان در قضیه احداث «سد النهضه» در اتیوپی مشاهده نمود؛ طرحی که رژیم صهیونیستی پشت سر آن قرار دارد.
3- مهمترین چالشی که مصر هم اکنون با آن دست و پنجه نرم میکند، بحران اقتصادی است، چیزی که نظام حاکم در این کشور را وادار ساخته است تا همانند دوران مبارک از استقلال خود در جهت کسب یک سری امتیازات و منافع اقتصادی از سوی کشورهای حاشیه خلیج فارس (عربستان و قطر) و یا کشورها و نهادهای غربی (آمریکا و صندوق بین المللی پول) کوتاه بیاید، از این رو همانند گذشته بسیاری از تصمیمات اخوان المسلمین (از جمله قطع ارتباط با سوریه) تابعی از تصمیمات قدرتهای خارجی است.
4- مرسی با این اقدام خود عملاً در همان مسیری گام برداشته است که دشمنان امت اسلامی خواهان آن هستند دامن زدن به جنگ شیعه و