به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ در پی حمله وحشیانه به جشن نیمه شعبان شیعیان مصر و به شهادت رساندن «علامه شیخ حسن شحاته» عالم بزرگ دینی و عدهای از شیعیان این کشور، مراسم بزرگداشتی از سوی مجمع جهانی اهل بیت(ع)، مرکز مدیریت حوزههای علمیه، جامعة المصطفی(ص) العالمیة و مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در قم برگزار شد.
در این مراسم که شامگاه امشب پنجشنبه ششم تیرماه 1392 و با شرکت حضرات آیات و حجج اسلام «مکارم شیرازی»، «نوری همدانی»، «سبحانی»، «امینی»، «حسینی بوشهری»، «شیح حسن صافی» و نماینده بیوت حضرات آیات «صافی گلپایگانی» و «وحید خراسانی» برگزار گردید «آیت الله سید احمد خاتمی» به ایراد سخن پرداخت.
بخش های مهم سخنان این عضو شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت(ع) به شرح زیر است:
فاجعه جیزه مصر؛ آغازی که دنباله دارد
هر روز از گوشه و کنار جهان اسلام اخبار فجیع و دردناک کشتار مسلمانان ـ بویژه پیروان اهل بیت(ع) ـ می رسد؛ از عراق، سوریه، پاکستان و اخیراً از مصر.
اما به نظر می رسد فاجعه ای که در مصر اتفاق افتاد آغازی است که دنباله دارد و اگر مسلمانان جهان سکوت کنند متاسفانه باید متظر فجایع دیگر باشیم.
شرحی کوتاه از فاجعه جیزه
جشن نیمه شعبان در یک خانه با حضور حدود 30 نفر شکل گرفت. اما 2000 نفر تکفیری با برنامه ریزی به طرف این خانه آمدند و دیوار خانه را ویران کردند و کسی که از ائمه جماعات مصر بود و در رادیو تلویزیون مصر برنامههای دینی داشت را به جرم اینکه راه اهل بیت(ع) را انتخاب کرده بود را با وضع فجیعی کشتند.
آنها برادر شیخ و 3 نفر دیگر را نیز به شهادت رساندند و 15 یا 16 نفر از شیعیان شرکت کننده در جشن را نیز زخمی کردند.
تفاوت فجایع وهابیون با قتل های دیگر تاریخ
این قتلها نه اولین و نه آخرین است. اولین قتل، قتلی بود که «قابیل» صورت داد. سپس کشتن های پیاپی صورت گرفت. در قرآن فهرست طولانی از این قتلهای ناجوانمردانه که صورت گرفته آمده است وجود دارد در گذشته بوده الان هست و در آینده هم خواهد بود.
بنی اسرائیل در یک بین الطلوعین 40 پیامبر را کشتند و صبح براحتی مشغول کار خود شدند گویا که کاری انجام نداده اند!
اما هم اکنون مواجه با پدیده جنایتکارانهای هستیم که به نام اسلام میکشد و به نام اسلام غارت میکند؛ پدیده "وهابیت تکفیری" که گویا ماموریت مقابله با اسلام ناب محمدی به اینها واگذار شده است.
اهل سنت از وهابیت جداست
ما حساب اهل سنت را از حساب وهابیت جدا میدانیم. اولین کسانی که با وهابیت مخالفت کردند خود علمای اهل سنت بودند. استاد «محد بن عبدالوهاب» اولین کسی بود که علیه او وارد میدان شد. تا امروز هم اهل تسنن کتابهای بیشتری در نقد وهابیت نوشتهاند تا اهل تشیع.
وهابیت بر مبنای قتل و غارت تأسیس شد
فرقه وهابیت اُسِّسَت علی القتل. فعالیت این گروهک از روز اول با قتل، غارت و آدم کشی شروع شد. دهها مورد از جنایات وهابیون در طول تاریخ وجود دارد که من اینجا فقط یک مورد آن را می گویم که خواندن آن بندبند وجودم را سوزاند:
در روز عید غدیر سال 1216 هجری قمری مردان کربلایی برای زیارت به نجف اشرف مشرف شدند. لشکر 12000 نفری وهابیها با سوء استفاده از این فرصت، به کربلا حمله کردند و همه ضعیفان، کودکان و کهنسالان را کشتند و شهر را غارت کردند. تعداد شهدا بین سه هزار تا بیست هزار نقل شده است. آنها شعار میدادند: اقتلوا المشرکین و اذبحوا الکافرین.
جنایت های امروز وهابیون
نمونههایی از آن جنایات را امروز هم انجام می دهند. یک رزمنده سوری را می کشند و قلب او را در برابر دوربین به دندان میکشند. در زینبه شام وارد خانه ها شدند و پدر و مادر و دختر و پسر خانه را کشتند و پسربچه سه ساله را به دار کشیدند.
پرونده سیاه قتل، غارتگری و آدمکشی در این فرقه تکفیری موج میزند؛ پس این قتلها و غارتها بیسابقه نیست.
عاملان این حوادث فجیع چه کسانی هستند؟
سه گروه عاملان این حوادثاند:
اول: مباشران این جنایتها که ساده لوحانه دست به این اقدامات میزنند. آنها را شستشوی مغزی داده و سالها بر روی آنان کار کرده اند که اگر یک شیعه را بکشید مستقیم به بهشت میروید و مهمان پیغمبر اکرم(ص) میشوید! مانند همان سی هزار نفری که به کربلا آمدند تا قربة الی الله سیدالشهداء(ع) را بکشند.
دوم: مفتیان خائن وهابی که سبب اقوای از مباشر هستند. مفتیانی که آدم کشی و صدور فتوای به قتل برایشان به راحتی آب خوردن است؛ در حالی که خداوند متعال در آیه 94 سوره نساء میفرماید: " وَلاَ تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلاَمَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا" یعنی به كسى كه نزد شما اظهار اسلام مىكند نگوييد تو مؤمن نيستى تا بدين بهانه متاع زندگى دنيا را بجوييد. کسی که خود را مسلمان می داند را نگویید کافر است.
علاوه بر آیات قرآن، سنت قولی و سنت فعلی نبی اکرم(ص) نیز خلاف عملکرد آنهاست. روایتی را از منابع خود اهل سنت میخوانم: در کتاب کنز العمال ج 3 ص 365 آمده است که نبی اکرم (ص) فرمودند: "كفّوا عن أهل لا إله إلا الله لا تكفّروهم بذنب، فمن أكفر أهل لا إله إلا الله فهو إلى الكفر أقرب" یعنی کسی که یک نفر اهل لا اله الا الله را تکفیر کند خودش به کفر نزدیکر است.
در همان صفحه از کنزالعمال روایت دیگری از پیامبر(ص) آمده است که: "أیما رجل مسلم کفر رجلاً مسلماً فان کافراً والاکان هو الکافر". یعنی هر مرد مسلماني که مسلمان ديگر را تکفير کند اگر واقعاً چنين باشد [يعني مثلاً منکر ضروري دين شده باشد] که ه