به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ «ونس سرچانک»، یک کارشناس روابط خارجی مستقر در توکیو، پایتخت ژاپن در گزارشی تحلیلی که در روزنامه آمریکایی واشنگتنپست منتشر شده است به بررسی بحران سوریه و تاثیر آن بر قدرت منطقهای ایران پرداخت و نوشت: ظرف دو سال گذشته سقوط سوریه به ورطه جنگ داخلی در واشنگتن به وحشت منجر شده است. در حالی که مقامات آمریکایی در حال بحث در مورد میزان دخالت لازم ایالات متحده در این بحران هستند، همه باور دارند که این چالش منجر به فاجعه انسانی و به خطر افتادن منافع ایالات متحده در خاورمیانه شده است. این خطر شامل بیثبات شدن کشورهای متحد آمریکا در خاورمیانه، نبرد با تندروهای اسلامی (سلفی) و تلاش برای دور ماندن تسلیحات کشتار جمعی از دسترس گروههای تروریستی میشود.
نویسنده در ادامه به بعد دیگری از نگاه آمریکاییها به بحران سوریه پرداخته و او نیز همچون فرید زکریا، سردبیر نیوزویک و متفکر نوواقعگرای هندیالاصل، آن را بعد «ماکیاولیستی» خوانده است. بر اساس این نگاه، ایالات متحده با درگیر ساختن ایران بهعنوان بزرگترین دشمن خود در خاورمیانه با القاعده، در یک نبرد پرهزینه این کشور را تضعیف میکند. بر اساس این تئوری، قرار است سوریه همان نقشی را برای ایران داشته باشد که عراق برای ایالات متحده داشت و به تضعیف این کشور انجامید.
به باور سرچانک، این نگاه برای دولت اوباما نگاهی جذاب است و توجیهی است برای این دولت تا دخالتی قاطع در بحران سوریه به عمل نیاورد. اما دلایل خوبی وجود دارد مبنی بر اینکه این محاسبه زشت از منظر اخلاقی، در عمل نیز چندان صحیح نیست.
یکی از دلایلی که نویسنده واشنگتنپست در اثبات مدعای خود ذکر کرده این است که ایران در مسیر کمک به بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، دردسرهایی برای منافع آمریکا در کشورهای دیگری همچون یمن و عراق ایجاد کرده است. به عبارت دیگر، سرچانک بر این باور است که شرایط فعلی در منطقه با نزدیک کردن هرچه بیشتر شیعیان به تهران، به نفع ایران تمام شده است حال آنکه سیل پناهندگان سوری به کشورهای متحد آمریکا در منطقه نظیر اردن و ترکیه، تضعیف آنان را از پی داشته است.
این گزارش همچنین به طرح این مدعا پرداخته است که ایران با تبعات چندانی بهخاطر مداخله خود در سوریه مواجه نشده است و اساسا قدرت ایران در چنین شرایطی در منطقه افزایش مییابد.
از دیگر سو، نویسنده گزارش تاکید میکند که درگیری در سوریه بر برگ برنده در دست ایران یعنی برنامه هستهای این کشور نه تاثیری داشته و نه تاثیری خواهد داشت. در طول دو سالی که سوریه با بحران مواجه بوده است، ایران پیشرفتهای خوبی در برنامه هستهای خود کرده و نهتنها بر میزان ذخایر اورانیوم غنیشده خود افزوده بلکه نسل جدیدی از سانتریفیوژها را نیز راهاندازی کرده و در مسیر راهاندازی رآکتور آب سنگین نیز پیشروی کرده است.
این گزارش همچنین حاکیست، به نظر نمیرسد که کمک به بشار اسد در حال تخلیه انرژی ایران باشد. با وجود آنکه در شرایط تحریم اقتصادی، بحران سوریه باری بر دوش ایران است اما رویکرد ایران به سوریه شبیه به رویکرد ایالات متحده در عراق نیست که نیاز به اعزام صدها هزار نیرو داشت.
از سوی دیگر، جنگ عراق یک بعد دیگر هم داشت [که ممکن است برای ایران نیز در سوریه اتفاق بیفتد] و آن این بود که در پایان این جنگ، این ایالات متحده بود که چهره غالب را داشت و کمر القاعده را شکسته بود و چارچوبی برای شراکت طولانیمدت واشنگتن – بغداد بنیان نهاده بود.
از سوی دیگر، جنگ عراق از آن رو هزینههای فراوانی برای ایالات متحده داشت که این کشور تا سال 2007 متحمل شکستهای زیادی در عراق شد اما کسانی که مشغول تماشای منظره خاورمیانه باشند، چنین دیدگاهی را در خصوص وضعیت ایران در سوریه نخواهند داشت.
..............پایان پیام/ 218