به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ آیتالله العظمی مظاهری از علما و مراجع تقلید در درس اخلاق خود به بیان برکات معنوی ماه مبارک رمضان پرداخته اند که مشروح آن در ادامه میآید:
با توجه به اینکه آخرین روزهای ماه شعبان در حال سپری شدن است، لازم است در این جلسه قدری راجع به ماه مبارک رمضان صحبت شود و همگی در این روزهای باقیمانده از خداوند متعال بخواهیم که با آمادگی کامل وارد ماه مبارک رمضان شویم و بتوانیم از فضائل و برکات آن ماه نورانی بهرهمند گردیم.
توصیه پیامبر اکرم(ص) در آخرین جمعه ماه شعبان
پیامبر اکرم(ص) در خطبهای درباره ماه مبارک رمضان، ضمن توصیههای مفصلی که به مسلمانان داشتند، فرمودند:
«إِنَ الشَقِیَ حَقَ الشَقِیِ مَنْ خَرَجَ عَنْهُ هَذَا الشَهْرُ وَ لَمْ یُغْفَرْ ذُنُوبُهُ»
شقیترین مردم کسی است که ماه مبارک رمضان بر او بگذرد و او سعادتمند و آمرزیده نشود. پیامبر اکرم(ص)با این بیان نورانی، از یک سو مژده و بشارت امکان دستیابی به رستگاری و حسن عاقبت در ماه مبارک رمضان را به مسلمین میدهند و از سوی دیگر، جمله ایشان یک تهدید جدی برای افراد بیتفاوت نسبت به برکات ماه مبارک رمضان محسوب میشود. در واقع، افرادی که ماه مبارک رمضان را درک کنند و نتوانند از این فرصت معنوی گرانبها بهرهمند شوند و غفران حق تعالی شامل حال آنان نشود و نیز کسانی که نتوانند در این فرصت بینظیر، رشد معنوی بیابند و قدمی به سوی کمال و پیشرفت بردارند، در بیان پیامبر گرامی(ص)شقیترین و بدبختترین مردم هستند.
همچنین آن حضرت در خطبه آخرین جمعه ماه شعبان درباره برکات این ماه فرمودند: نفسهای شما در ماه مبارک رمضان تسبیح و خواب شما عبادت است و همه شیاطین در غل و زنجیرند. باید مراقب باشید در این ماه، خود شما غل و زنجیر شیاطین را باز نکنید. فرمودند: ملائکه رحمت، مواظبت کامل نسبت به شما دارند و مراقب باشید خود را از حفظ و حراست آنها خارج نکنید و مواظبت ملائکه را از دست ندهید.
اجتناب از گناه، افضل اعمال ماه مبارک رمضان
در حین خطبه پیامبر(ص)امیرالمؤمنین(ع) از جابرخاستند و عرض کردند: یا رسول الله! برترین و والاترین عمل در ماه مبارک رمضان چیست؟ پیامبر اکرم(ص)در پاسخ فرمودند:
«أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَهِ عَزَ وَ جَلَ»؛ برترین عمل این است که انسان در ماه مبارک رمضان گناه نکند.
حتی اگر کسی ملکه عدالت را هم نداشته باشد، اما لازم است در این ماه عزیز از گناه اجتناب ورزد؛ زبان، چشم و گوش او آلوده به گناه نشود و با تمرین اجتناب از گناه، کمکم در آخر ماه مبارک رمضان به جایگاهی برسد که دل او هم گناه نداشته باشد. چنین کسی میتواند روز عید فطر، از خداوند متعال عیدی بگیرید. عیدی هر کسی هم در فراخور حال او و مطابق با میزان بهرهمندی او از برکات ماه مبارک رمضان است؛ اما آنچه خود خداوند متعال فرموده است، اینکه: «روزه مال من است و من خودم پاداش آن هستم».
این عیدی عظیم و این پاداشی که حق تعالی برای روزه مقرر فرموده است، برای هیچ عبادت دیگری مقرر نفرموده است و معلوم میشود که نزد خداوند، روزه، اهمیت بسیاری دارد و نیز معلوم میشود که روزه ماه مبارک رمضان میتواند انسان را به مقام عبودیت برساند. یعنی روزه قادر است به آدمی نفس مطمئنه ببخشد و او را چنان به مقامات والای عرفانی و روحانی صعود دهد که در روز عید فطر نظارهگر حکومت خداوند بر دل خویش باشد. در این حالت، هیچ چیزی و هیچ کسی بر دل او حکومت نمیکند به جز خداوند متعال و به عبارت دیگر، دوام توجه دارد.
قران کریم به چنین مقام بلندی، «تبتل» میگوید و در بیان عرفا و سالکان الی الله چنین کسی انقطاع عن الناس و انقطاع الی الله دارد و تنها و تنها خدا را دارد و به سوی خدا در حرکت است.
تبتل یا دوام توجه آن است که حضرت امام خمینی(ره) به زبان ساده فرمودند: «عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت خدا نکنید.
قرآن کریم میفرماید: «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُون»
میفرماید: هر عملی که میخواهید، انجام دهید، اما حیا داشته باشید و توجه کنید که در محضر خداوند هستید، توجه کنید در محضر رسول خدا هستید، توجه کنید در محضر همه معصومین، همه ائمه طاهرین(ع)و از جمله در محضر حضرت ولی عصر«ارواحنافداه» هستید که فعلا واسطه فیض عالم هستند.
به عبارت دیگر، قرآن کریم میفرماید: حیا داشته باشید و ادب حضور را در محضر خداوند و معصومین رعایت کنید. اگر انسان در مقابل یکی از بزرگان نشسته باشد و بداند که آن بزرگ به او توجه میکند، در آن حالت چشم و گوش و زبانش و حتی دلش، در اثر توجه آن شخص بزرگ به او و در اثر توجهی که او به آن شخص بزرگ دارد، منحرف نخواهد شد. یعنی به هیچ چیزی و هیچ کسی غیر از او توجه ندارد.
چند حکایت درس آموز در رابطه با ادب حضور
نقل میکنند که محمود غزنوی، یکی از پادشاهان ایران، غلامی به نام ایاز داشته که نزد او بسیار محبوب بوده است. ایاز، غلامی بسیار مؤدب بوده و از جهت محبوبیتی که نزد محمود غزنوی داشته، افراد حسود مکرراً سعایت و بدگویی او را میکردهاند تا بتوانند از التفات و محبت سلطان نسبت به ایاز بکاهند. روزی از روزها بدخواهان در کفش او عقربی انداخته بودند تا او نتواند ادب ایستادن نزد ارباب خود را مراعات کند، ولی ایاز وقتی در مقابل سلطان ایستاده بود و با وی صحبت میکرد، توجهی به نیش عقب نداشت و در حالی که عقرب او را میگزید، همچنان در مقابل ارباب خود مؤدب ایستاد و صحبت کرد و نیش عقرب از ادب او نکاست.
وقتی سلطان متوجه موضوع شد، به او گفت چرا چنین کردی؟ ایاز گفت: در هر حال و حتی با نیش عقرب، ادب حضور باید مراعات شود.
در حکایت دیگری نقل میکنند که محمود غزنوی و همراهان او از سفر هندوستان بر میگشتند و بار آنها مرواریدها و درهایی بود که از هندوستان به وطن خود میبردند. در بین راه یکی از کیسههای پر از در گرانبها بر زمین افتاد و درهای آن در بیابان پخش شد. محمود غزنوی از درهای ریخته، گذشت و اعلام کرد، هر کس هر مقدار در و مروارید بردارد، مال خودش میشود.
در آن هنگام همه اهل کاروان به سوی درها شتافتند و هر کس هر چه میتوانست جمع کرد، ولی از بین کاروان فقط یک نفر از محمود غزنوی جدا نشد و برای جمع آوری در نرفت و او ایاز بود.
محمود غزنوی از ایاز پرسید: تو چرا نرفتی؟ ایاز گفت: من دری گرانبهاتر و مطلوبتر از محمود غزنوی سراغ نداشتم و به این جهت نزد شما ماندم.
در حکایت دیگری، نقل میکنند روزی محمود غزنوی یک دُر شب چراغ را آورد و از وزرای خود خواست که در مقابل جمعیت، آن دُر را بشکنند. وزرا و سران حکومت، هر یک در برابر دستور پادشاه توجیهی درست کردند و چون آن در بسیار باارزش بود، حرف پادشاه را نشنیدند و در را نشکستند.
پس از آن، محمود، آن در را به دست ایاز داد و گفت بشکن. ایاز هم بدون درنگ و معطلی در را شکست. وزرا او را ملامت کردند و گفتند: چرا این در با ارزش را شکستی؟ ایاز گفت: اگر در را نمیشکستم کلام محمود را میشکستم و شکستن در برای من بهتر از شکستن کلام مولا و اربابم است.
از این حکایات آموزنده باید استفاده و بهرهبرداری معنوی در جهت رعایت ادب حضور در محضر خداوند متعال بشود. اهل معرفت با درسآموزی از اینگونه داستانها و با عمل به نکات آموزنده آن، مسیر کمال و تقرب را طی میکنند.
برکات ادب حضور در محضر خداوند
کسانی که به راستی به ماه مبارک رمضان و برکات و ارزشهای معنوی آن اهمیت میدهند و ادب حضور در محضر خداوند متعال را نظیر ادب ایاز در مقابل مولای خود، مراعات میکنند، در آخر ماه مبارک رمضان خود مولا و خود خداوند متعال را پاداش میگیرند. نظیر ایاز که با مراعات ادب در برابر مولا، تمام محبت و التفات محمود غزنوی را به سوی خود جلب کرده بود و در واقع، محمود غزنوی را پاداش گرفته بود.
وقتی خداوند، خودش عیدی و پاداش کسی شود، همه عالم وجود و هه ثروتها و متعلقات دنیا، در نظر او و در برابر خداوند متعال و ارزشهای معنوی، هیچ ارزش و جلوهای ندارد. به همه دنیا پشت پا میزند، زیرا دائما و کاملاً به خداوند توجه دارد.
امام حسین(ع) نه فقط دنیا و زندگی دنیوی، بلکه خود و حتی عیال و فرزندان خود را فدای خدا و دین خدا کردند؛ چرا که هیچ چیزی و هیچ کسی در نظر آن حضرت، با ارزشتر از خداوند و محبوبتر از اطاعت امر خداوند متعال نیست.
امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «وَ اللَهِ لَوْ أُعْطِیتُ الْأَقَالِیمَ السَبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاکِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِیَ اللَهَ فِی نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِیرَةٍ مَا فَعَلْتُهُ»
به خدا قسم، اگر نه تنها کره زمین، بلکه عالم وجود را به من بدهند و بگویند با امر خداوند مخالفت کن، چنین نخواهم کرد.
امیرالمؤمنین(ع) حاضر نیستند به اندازه گرفتن پوست جو از دهان مورچه، با فرمان حق تعالی مخالفت کنند، گر چه در مقابل این مخافت به ظاهر کوچک، همه عالم را به ایشان بدهند.
پیام این روایت امیرالمؤمنین(ع) و پیام آن ایثار و فداکاری امام حسین(ع) در کربلا و نیز پیام گفتار و رفتار همه معصومین(ع)این است که ای شیعیان! باید در برابر خداوند متعال، ادب حضور را مراعات کنید و خود را در محضر خداوند متعال و معصومین بدانید و گناه نکنید، نافرمانی خداوند متعال را نکنید، ظلم نکنید و با گفتار و کردار خود خداوند متعال و معصومین(ع)را نیازارید.
جلوه محبوب، مانع تأثیر جلوه گری اغیار
نتیجه رعایت ادب حضور و نتیجه اجتناب از گناه و نافرمانی خداوند متعال، رسیدن به مقام تبتل است؛ مقامی که در آن، انسان از همه چیز و همه کس میبرد و به حق تعالی میپی