به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ حرکتهای مردم مصر برای پایان دادن به سه دهه حاکمیت حسنی مبارک سرانجام در بهمن 2011 جواب داد و وی از صحنه مصر خارج گردید که در آن مقطع زمانی چالشهای بسیاری برای غرب ایجاد کرد.
آغاز بیداری اسلامی را میتوان شوک بزرگی برای غرب دانست که تمام مولفههای قدرت آن را تحتالشعاع قرار میداد. تحولات شمال آفریقا و خاورمیانه نشان داد که محاسبات غرب در باب فرآیند رفتاری ملتها با ابهامات بسیاری همراه است و به نوعی میتوان آنها را بازندگان این حوزه دانست. غربی که در برابر تحولات شمال آفریقا و خاورمیانه غافلگیر شده بود در طول 2 سال گذشته تلاش کرده تا با مدیریت و هدایت بحران از آن، جهت رسیدن به حداکثر منافع و حتی بازگردان شرایط به دوران گذشته بهرهبرداری نماید.
در این فرآیند غربیها و البته صهیونیستها چند محور را مورد نظر قرار دادند تا در نهایت ضمن نابودسازی دشمنان، مدیریت صحیحی از شرایط جدید داشته باشد.مصر این روزها در حالی با فضایی بحرانی همراه است که همزمان حرکتهای جدیدی در ساختار سیاسی این کشور مشاهده میشود. از جمله این جریانها جریان «تمرد» میباشد. این ساختار با این عنوان شکل گرفت که اعتراضها به سیاستهای دولتمردان مصر را مطرح و خواستار تغییر در این عرصه گردد.
این حرکتها در حالی مصر را فرا گرفت که بررسی کارنامه این حرکتها نشانگر تلاشهای گسترده غرب برای مصادره و تغییر مطالبات این جریان به سمت اهداف و سیاستهای آمریکا است. آمریکاییها تلاش کردهاند تا جنبش تمرد را به سمتی هدایت کنند که از یک سو به سرنگونی دولت مصر به ریاست جمهوری «مرسی» منجر گردد و از سوی دیگر نمادی از حرکتهای مردمی برای پذیرش الگوهای آمریکایی برای اداره کشور مطرح شود. به عبارتی دیگر میتوان گقت که آمریکاییها تلاش کردند تا این حرکتها را که بخش عمدهای از آن را مردم مصر تشکیل میدادند به نفع خود هدایت نماید. حال این سوال مطرح است که آیا واقعا جنبش تمرد حرکتی آمریکایی و ضد اسلامگرایی بوده است یا با هدف دیگری آغاز و در میان راه آمریکا برای رسیدن به مقصود آن را مصادره کرده است؟
در پاسخ به این پرسش بررسی سیر تحولات مصر و مطالبات اکثریت مردمی جنبش تمرد نشان میدهد که این حرکت به نوعی ادامه راه قیام سراسری مردم مصر پس از سرنگونی مبارک بوده است. آنچه مردم از مرسی طلب میکردند نه صرفا امور اقتصادی بلکه مجموعهای از مطالبات اجتماعی و سیاسی بوده است.
نخست آنکه آنها از عدم اجرای شریعت اسلامی در کشور ابراز نگرانی کرده و رویکرد مرسی به سلفیها را که به فضای تنشآمیز فرقهای در کشور دامن میزد را مغایر با خواستههای اسلامی خود میدانستند. بر این اساس نیز از مطالبات مردم را پایان این رویه تشکیل میداد.
دوم آنکه مردم مصر همواره بر اصل لزوم دوری از آمریکا و رژیم صهیونیستی تاکید و خواستار حضور کشورشان در جبهه مقاومت شدند. حرکتهای اولیه مرسی در توسعه روابط با ارکان مقاومت و توجه به فلسطین با استقبال مردمی همراه شد اما به مرور وی در سیاستی پاندولی به غربگرایی و حتی مذاکره با صهیونیستها وارد شد که عملا مغایر با خواست و نظر مردم بوده است. به عبارتی دیگر میتوان گفت که عامل نارضایتی مردم از مرسی دور شدن وی از چارچوبها و اصول بیداری اسلامی بوده است. با توجه به اینکه مردم مصر تاکید دارند که حاضر به بازگشت به گذشته نمیباشند میتوان گفت که جنبش تمرد را به عنوان نمادی جهت حفظ ارزشهای انقلابی خود به پا کردند.
در این میان جریانهای مخالف دولت در کنار صهیونیستها و غرب تلاش کردند تا با نسبت دادن این جنبش مردمی به خود از جهت رسیدن به منافعشان بهرهبرداری کنند نکته مهم آنکه هدف آنها صرفا سرنگونی دولت نبوده است بلکه آنها بر آن بودهاند تا جنبش تمرد را از مسیر حرکتهای مردمی که ادامه راه بیداری اسلامی است به جاده حرکتهای آمریکایی منحرف سازند تا چنانکه در برابر بیداری اسلامی گرفتار شدند در برابر جنبش تمرد گرفتار نشوند.
در نهایت جنبش تمرد را میتوان ادامه بیداری اسلامی مردم مصر دانست هر چند که برخی جریانهای سیاسی و آمریکاییها به دنبال مصادره این حرکت مردمی و پنهان سازی لایههای واقعی این حرکت میباشند تا ضمن سلطه بر مصر از ادامه راه بیداری اسلامی جلوگیری نمایند.
طراحی دشمنان جهان اسلام چنان است که از مصر به عنوان مولفهای برای رسیدن به اهداف کلانشان در منطقه و جهان بهره گیرند که حذف اسلام خواهی از مطالبات ملتهای عربی و در نهایت تخریب چهره اسلام در سراسر جهان از اهداف اصلی آنها است. غرب نابودی بیداری اسلامی در لوای تغییر دولت در مصر را در دستور کار دارد در حالی که این کودتا را در پردهای از مطالبات مردمی پنهان میسازد. تحولات مصر در اصل کودتای دشمنان جهان اسلام علیه اسلام خواهی ملتها است که متاسفانه عدم همسویی مرسی با مطالبات مردمی زمینه را برای تحقق این کودتا ایجاد کرده و اکنون غرب با قربانی ساختن مرسی برای اجرای این کودتا گام بر میدارد هر چند که در ظاهر ادعا دارد سرنگونی مرسی برگرفته از مطالبات مردمی بوده است و غرب در آن هیچ نقشی ندارد.
................پایان پیام/ 218