به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ آیتالله لطفالله صافیگلپایگانی در باب حکمتهای اجتماعی روزه چنین میگویند:
چنانچه میدانیم روزه دارای فواید، حکمتها، مصالح روانی و اخلاقی، جسمی، اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی، درمانی و حتی سیاسی است و باید در هر یک از این فواید جداگانه و مستقل به بحث پرداخت و تذکر و توجه به این فواید یقین مسلمان را به دین اسلام، زیاد و اطمینانشان را به حکمت خدا در تشریع این فریضه بزرگ قویتر میسازد.
در این مجال، میخواهیم برخی از حکمتهای اجتماعی روزه را یادآور شویم تا در روشنایی آن به اوضاع اجتماعی کنونی نیز توجه کنیم و از ماه رمضان و آیین روزه داری برای اصلاح وضع اجتماعی خود کمک بگیریم.
1. یکی از فواید اجتماعی روزه این است که روزه، اراده اجتماع را قوی و همت جامعه را بلند و بر هواها و امیال و شهوات، حاکم و مسلط میسازد.
کسی که توانست مدت 14 ساعت کمتر یا بیشتر در شدت گرما، طعام و غذا را ترک و زحمت و رنج تشنگی را تحمل کرده و از لذایذ جنسی خودداری کند، میتواند برای خاطر مصالح بزرگ اجتماعی و برای حفظ شرف و آبروی خود و جامعه نیز شکیبایی ورزد و زحمات و دشواریها و ناراحتیها را برای نیل به مقاصد عالی اجتماعی متحمل شود.
بدیهی است هر اجتماعی که بخواهد در راه ترقی قدم به جلو بردارد و با حرکات و نهضتهای مترقیانه به پیش رود، به قوت اراده، عزم آهنین و همت بلند نیاز دارد؛ قوت و همتی که او را به اقدامات بزرگ و نهضتهای خطیر برانگیزد و از تصور شکست و ضعف و عقب نشینی در برابر عوامل مأیوس کننده و مخرب مصون بدارد.
یگانه چیزی که سبب امتیاز افراد و اجتماعات از یکدیگر و باعث پیروزی و غلبه آنها بر مشکلات است، قوت اراده و عزم سخت است که هر ملتی از آن بیشتر برخوردار باشد، بیشتر میتواند با مشکلات و مصایب دست و پنجه نرم کند و مصالح عالی عمومی را با بذل مصالح و منافع شخصی و ترک هواهای نفسانی بازخرید کند.
نقش روزه و تأثیر آن در تکمیل و تقویت اراده، بسیار مهم است؛ زیرا روزه تمرین صبر و خویشتن داری و قوت اراده و ایجادکننده عزم محکم به واسطه ترک لذایذ حلال، و سبب صبر و شکیبایی در ترک لذایذ حرام است.
2. یکی دیگر از فواید اجتماعی روزه، تذکر و یاد کردن حال فقرا و طبقه محروم و توجه به شرافت نفس و علو طبع بینوایان صابر و شکیبا است.
اگر روزهدار متمکن و توانگر فقط در ماه رمضان به صبر و شکیبایی میپردازد و از خوردن غذاهای لذیذ و اعمال غریزه جنسی خودداری میکند، فقیر و محروم صابر و با ایمان، علاوه بر اجرای برنامه ماه رمضان در دوره سال بر محرومیتهایی که دارد صبر میکند و از حدود شرع تجاوز نکرده و زبان به شکایت از خدا نمیگشاید و به مال کسی چشم طمع ندوخته و به اغنیا و ثروتمندان حسد نمیورزد.
پس روزهدار توانگر و فهیم در مییابد که چه بسا این دسته از فقرا و محرومین مؤمن به واسطه صبر بر محرومیتها در قوت اراده و شرافت طبع و بلندی همت بر او فضیلت داشته باشند؛ زیرا هر چه کام گیریهای نفسانی بیشتر باشد و طبع معتاد به هواپرستی و مشغول به التذاذات جسمانی شد، مقاومت در برابر آن دشوارتر و اراده ضعیف تر و توانایی انسان به تحمل مشکلات و سختیها و اقدام به اعمال نیک و بزرگ کمتر میشود.
چنانچه در تاریخ بزرگان دیده شده و به تجربه نیز ثابت گردیده، در خاندانهایی که با ناز و نعمت فراوان خو گرفته باشند افراد برجسته، با همت، شجاع و با اراده کمتر پیدا شده و در خانوادههایی که با اختیار یا بدون اختیار به ترک لذایذ و بیاعتنایی به امور مادی و تن پروری مبادرت شده، نوابغ و مردان باشخصیت و با اراده بیشتر ظهور کردهاند.
پس روزه دار هم به عزت نفس و شرافت فقرای فاضل آگاه گشته و هم از سختی و رنج آن طبقه محروم اجتماع، خبردار میشود و به فکر کمک به آنها میافتد.
در حدیث است که «حمزة بن محمد» به حضرت امام حسن عسکری علیه السلام نوشت: چرا خدا روزه را واجب فرموده؟
پاسخ رسید:
«لِیَجِدَ الغَنِی مضَضَ الجُوعِ فَیَحنُو عَلَی الفَقِیر»
برای اینکه توانگر درد گرسنگی را بیابد و به فقیر عطوفت کند.
از حضرت صادق (ع) روایت است که فرمود: «اِنما فَرَضَ اللهُ الصیامَ لِیَستَوِی بِه الغُنِی وَالفَقِیر الحدیث»
خداوند روزه را واجب گردانید تا به وسیله آن غنی و فقیر مساوی شوند.
3. از دیگر فواید روزه آن است که روزه دار، حقیقت آزادی و حریت را درک میکند و روزه او را از عبادت، شهوات، عادات و پرستش هوای نفس آزاد میسازد و روح او را ارتقا داده و فکرش را روشن میکند و در پیکر اجتماع روح آزادی میدمد و همه را به خضوع در پیشگاه آفریدگار ـ که جز او کسی سزاوار پرستش نبوده و هر مخلوقی از قید رقیت و عبودیت او بیرون نیست ـ رهبری کرده و از بشرپرستی و کرنش و تعظیم در برابر صاحبان قدرتهای مادی و ستمگران باز میدارد.
روزه دار مؤمن و خداشناس آزاد واقعی است؛ آزادی که کامل ترین معانی و مفاهیم آزادی را درک کرده است. کسانی که آزادی را به ترک وظایف و التزامات شرعی و عقلی و هوس رانی و شهوت پرستی میدانند، بنده شهوات و عادات و اسیر هوای نفس هستند. چنین کسانی مؤمنان را مسخره میکنند در حالی که خودشان در پرستش هوا و شهوات و لذات خسیسه طوق عبودیت به گردن انداخته و مصداق این کلام معجزه نظام الهی هستند:
«اَفَرَأَیتَ مَنِ اتَخَذَ اِلهَهُ هَواهُ»،
آیا آن کس که هوای {نفس} خود را معبود خویش گرفته است دیدی؟
آن هنگام که هوای نفس مطاع و معبود شد، استبدادش از استبداد هر سلطان مستبد خطرناکتر است و اگر از استبداد هوای نفس پیروی شد، خطرش زوال شخصیت، شرف و حیثیت است و آن کسانی که پیروی از پلیدیهای نفس و شهوت پرستی و سرپیچی از اوامر شرع را آزادی میدانند، علاوه بر آن که معنای آزادی را نفهمیدهاند، در پلیدترین قید و بندها مقید و بسته هستند و تا این قیود، صفات ذمیمه از قبیل حرص و آز، حب دنیا، تجملات و جاه و ریاست و... را پاره نکرده و به جهان آزادِ خداپرستی و صف آزادمردان موحد منتقل نشده و اعلان آزادی بشر را در تعالیم اسلام نخوانند، از نعمت آزادی بهرهای نمیبرند.
ابن خضرویه میگوید: «فِی الُحریَةِ تَمامُ العُبُودِیة، وَفِی تَحقِیقِ العُبُودِیةِ تَمامُ الحُریَة»
در آزادی حقیقی تمام عبودیت و پرستش خدا، و در پرستش خدا تمام آزادی درج است.
آزادی، رهایی از بندهای پرستش غیر خدا، قیود و اخلاق زشت و عادات ناپسند است و اعتماد و اتکای به خدا و بندگی خالص و حقیقت عبودیت خدا، آزادی از قید بندگی و اسارت دیگران است.
4. روزه، تمرین اخلاص و پاکی نیت و تنزه از ریا و اجتناب از شهرت طلبی و مدح و ثنای خلق است. این عیوب و آفات در امور نیک دیگر بیشتر وارد میشود؛ ولی روزه دار برای ریاکاری ناچار به حفظ رژیم روزه و امساک از مفطرات نیست؛ زیرا ممکن است در خلوت از مفطرات امساک نکند و خود را روزه دار معرفی کند.
پس اگر شخصی در تمام مدت روز و در خلوت و جلوت، پنهان و آشکار روزه دار بود، علامت پاکی نیت و صدق باطل و اخلاص او است و فایده آن، تمرین و تربیت نفس بر خلوص نیت و طهارت مقصد و پرهیز از حب شهرت و عوام فریبی و حب جاه و کسب اعتبار در بین مردم است.
هر مقدار اجتماع از آفات عوام فریبی و حب شهرت و جاه و مقام پاک شود، واقعیات و حقایق، میزان سنجش کارها معلوم میشود و اشتباه کاریها از بین میرود و بزرگترین خطری که حیات زعما و رهبران ملل و حتی حکما و دانشمندان را تهدید میکند، همین عوام فریبی و حب جاه و شهرت است که به واسطه آن اعمال از مسیر حقیقت پرستی و واقع بینی منحرف شده و اجتماع در اشتباه میافتد و علت عمده شکست بسیاری از نهضتها و قیامها و حرکات اصلاحی، عدم خلوص نیت از ابتدا و یا آلوده شدن نیات در میانه راه و وسط کار به این آفات است و هر چه اجتماع انسانی از این آفات تطهیر شده و سران و رهبران از حب مدح و سپاس پاک باشند و مدح و سپاس، وسیله تقرب به آنها نباشد و مبالغه و گزافه گویی و نیایش و تواضع نسبت به آنها از بین برود چنین جامعهای به سوی ترقی واقعی خود بهتر قدم بر میدارد.
از این جهت در اسلام به اخلاص در نیت، و توحید در عبادت، اهمیت بسیار داده شده است.
قرآن مجید میفرماید: «وَمَآ اُمِرُوا إِلا لِیَعْبُدُوا اللهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدین»
و فرمان نیافته بودند جز اینکه خدا را بپرستند و در حالی که به توحید گراییدهاند.
معنای خالص قرار دادن دین برای خدا این است که انسانها اعمال و رفتارهایی که جنبه معنوی و وجهه ربوبی داشته و نمایش پرستش و حاکی از حسن ضمیر و صفای باطن است، فقط برای خدا به جای آورند و در برنامههای بازرگانی و روابط اجتماعی، سیاسی و نظامی فقط به احکام خدا ملتزم باشند و از غرور و حب جاه و جنبههای شخصی، خود را پاک کرده و از التزام به آن چه بیرون از احکام خدا و حدود شرع است پرهیز کنند و در هر کار و عمل و هر حرکت، رضای خدا را شرط بدانند.
در روزه و برنامههای ماه رمضان، درس این معانی و آموزش این حقایق عالی و این حکمتهای بزرگ نهفته است و به قدری این عبادت از ریا دور است که خدا آن را برای خود و مخصوص خود معرفی فرموده است با اینکه تمام عبادات باید برای خدا انجام شود.
از حضرت امام صادق (ع) روایت شده است که خداوند تبارک و تعالی میفرماید: «اَلصومُ لِی وَاَنا اجزِی عَلَیه»
5. یکی دیگر از فواید اجتماعی روزه حصول ملکه حسن خلق و عفو و گذشت و دوری از کینه توزی، تندخویی، بدزبانی، ستیزه جویی، غیبت و دشنام است؛ زیرا از جمله تعالیمی که به طور مؤکد به روزه دار داده شده این است که مواظب چشم و زبان و گوش خویش باشد و اگر از کسی نادانی و بی ادبی دید یا دشنام و سخن زشتی شنید به او پاسخ ندهد.
در حدیث است که حضرت ابی عبدالله (ع)فرمود: «اِذا صُمتَ فَلیَصُم سَمعُکَ وَبَصَرُکَ وَشَعرُکَ وَعَددَ اَشیاءَ غَیرَ هذا" وَقَال: "لا یَکُونَن یَومُ صَومِکَ کَیَوْمِ فطرِکَ»
وقتی روزه م