خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۳
۵:۲۳
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
چهارشنبه
۲۶ تیر
۱۳۹۲
۱۹:۳۰:۰۰
منبع:
ابنا
کد خبر:
442340

رییس جمهور منتخب:

هروقت به فاطمه ‎زهرا توسل کردیم ما را ناامید نکرد/ امروز هم این خاندان ما را پیروز می‎کند

آن وقتی که وصل شدیم به اهل بیت(ع)، نزدیک شدیم به اهل بیت(ع)، هر وقت دامن فاطمه زهرا(ع) را گرفتیم ما را ناامید نکرد؛ هر وقت به سمت اهل بیت رفتیم اهل بیت ما را مایوس نکردند؛ این درس ما از جبهه است. امروز هم نزدیک شدن به آن خاندان است که ما را پیروز می کند.

آآ

به گزارش خبرگزاری هل بیت(ع) ـ ابنا ـ رییس جمهوری منتخب ملت ایران عصر دیروز همزمان با هفتمین روز ماه مبارک رمضان با جمع کثیری از پیشکسوتان جهاد و شهادت دیدار کرد.

«حجت الاسلام دکتر حسن روحانی» در این دیدار صمیمانه که جمع کثیری از فرماندهان ارشد دوران دفاع مقدس اعم از ارتش، سپاه پاسداران، نیروی انتظامی، مسئولان جهاد سازندگی و سایر نهادهای موثر آن دوران حضور داشتند، سخنرانی کرد.

این دیدار در چارچوب بیست و یکمین محفل انس پیشکسوتان جهاد و شهادت با هدف حفظ روحیه فداکاری و ایثارگری دوران دفاع مقدس و تجلیل از حماسه آفرینی های رزمندگان دفاع مقدس برگزار شد.

متن کامل سخنان ایشان به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمين و صلی الله علي سيدنا محمد وآله الطاهرین.

با یاد امام عزیز که هرچه داریم از او داریم، یاد آن بزرگ مرد، آن کسی را که راه ایستادگی، استقامت، جوانمردی، خلوص به همه ما آموخت.

با یاد همه شهیدان آن عزیزانی که از فرودین سال 1342 تا 22 بهمن 57 و تا اولین روز دفاع مقدس 31 شهریور 1359 و تا آخرین روز ایستادگی در هشت سال دفاع مقدس یعنی 29 مرداد 1367 و تا امروز، همه شهیدان، همه آن هایی که به مقام قرب الهی دست یافتند، همه آن ها که بر ما سبقت جستند، همه آن هایی که محبوب یار شدند و به دیار ابدی شتافتند و نه بهشت که به فردوس اعلاء پیوستند، همه شهیدان، شهیدان رمضان، رمضان سال 61 و شهیدانی که گمنام به جبهه رفتند و گمنام در خاک خفتند.

با یاد همه عزیزان جانباز که چه سختی ها کشیدند و می کشند و چقدر محبوب و عزیز حق هستند، چه روزهای سختی را اما با یک دنیا غرور و افتخار، زندگی را می گذرانند، با تنی سخت با روحی بلند و همه آزادگان عزیزی که چه روزهای سختی را گذراندند در زیر شکنجه صدامیان مقاوم ایستادند، در دل دشمن مرگ بر صدام گفتند، آن غرور و آن عظمت از یاد رفتنی نیست و بر همه ایثارگران، بر همه شما عزیزان که من چهره تک تک شما را که نگاه می کنم یاد آن روزهای پرغرور مقاومت و ایستادگی در سراسر جبهه از زمینش از دریایش از آسمانش چه کردند آن هایی که هشت سال که نه در برابر عراق که در برابر دنیا ایستادند.

من وقتی با یکی از مقامات سعودی سخن می گفتم و از او گله کردم و مواردی از کمک او به صدامیان را یادآوری کردم به من گفت فقط این ها نبود که تو گفتی و او چند مورد جدید را گفت که لااقل من مطلع نبودم.

 

او گفت ما در 70 کیلومتری بندر اصلی جده یک بندرگاه ویژه حمل و نقل امکانات جبهه صدام را تاسیس کردیم که هر چه می خواهد بیاید از این بندرگاه به سمت عراق ببرد.

آن شب با آن آقا سخن زیاد گفتیم و او بهانه هایی آورد که چرا به صدام کمک کرده اند و من به او پاسخ گفتم، در پایان آن گفت و شنود و آن بحث های مفصلی که هفت ساعت به طول انجامید گفت حالا بگو چه کنیم برای آینده.

من خواستم بگویم همه به صدامیان کمک کردند و ما تنها بودیم اما خدا را داشتیم ان تنصروا الله ينصركم، خداست که همه قدرت ها از آن اوست و چی هست اگر قدرت های بشر در برابر قدرت حق به این مقایسه، مقایسه ای واحدی است.

ما تنها بودیم اما خدا را داشتیم، تنها بودیم اما ملت را در کنار جبهه های نبرد داشتیم، تنها بودیم اما امام را داشتیم، تنها بودیم اما همه دست به دست هم دادیم.

من یک جمله در پرانتز بگویم، هیچ کس نگوید که ما بودیم و دیگران نبودند همه بودیم، من یک وقتی در تابستان سال 62 بود، رزمندگان خودشان را برای عملیات بدر آماده می کردند آنجا در جبهه های جنوب فرزند آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) را که آن روز رییس جمهور کشور بودند، دیدم، عصر آن روز فرزند آیت الله موسوی اردبیلی را دیدم که آن روز رییس قوه قضاییه بود و شب فرزند آیت الله هاشمی رفسنجانی را دیدم که هم رییس مجلس بود و هم آن روز از طرف امام فرمانده جنگ بود، از سال 62 به بعد فرماندهی جنگ را داشت، گفتم خدایا همه هستند رییس جمهور، رییس مجلس، رییس قوه قضاییه، این جبهه هست که می تواند در برابر دنیا بایستد.

من اصلا دوست ندارم که در دوران دفاع مقدس بگوییم سیاسیون کجا بودند؟ نظامیون کجا بودند؟ ارتش کجا بود؟ سپاه کجا بود؟ جهاد کجا بود؟ ناجا کجا بود؟ عشایر کجا بودند؟ همه بودند، بعضی ها بیشتر تلاش کردند بیشتر زحمت کشیدند اما کدام عملیات بود که ارتش بگوید من فقط بودم، کدام عملیات بود که سپاه بگوید من فقط بودم، کدام عملیات بود که بسیج بگوید من فقط بودم، همه بودند، خیلی از حرف ها هست، خیلی از گله ها هست اما عظمت کار را ببینیم، پیروزی را ببینیم، کار بسیار عظیمی انجام گرفت در برابر توطئه جهان، رزمندگان اسلام پشت به پشت هم، دست به دست هم ایستادند، پیروز شدند، آیا می شد بدون کمک یکدیگر ما پیروزی را بدست بیاوریم؟ شما عملیات های بسیار بزرگی را داشتید از ثامن الائمه گرفته که آغاز پیروزی های ما بود تا فتح خرمشهر که فتحی از یاد نرفتنی است.

سایر عملیات ها طریق القدس، فتح المبین، الی بیت المقدس که همان پیروزی خرمشهر بود پایانش تا بعد همه عملیاتش، رمضان، والفجر مقدماتی، والفجر یک تا برسیم به خیبر و بدر و تا عملیات و مهم والفجرهشت و تا عملیات های بعدی، همه با هم بودیم مگر بدون هم می توانستیم پیروز شویم؟ مگر بدون هوانیروز، بدون نیروی هوایی، بدون توپخانه، بدون بسیج، بدون سپاه، بدون نیروی زمینی ارتش، بدون عشایر می شد، همه بودیم اما یکی سهمش بیشتر، یکی سهمش کمتر.

نکات ریز را بزرگ نکنیم نکات اصلی را مدنظر قرار دهیم، همه شهید دادند، از شیرودی و کشوری گرفته در هوانیروز تا بابایی و ستاری گرفته در نیروی هوایی تا صیاد شیرازی تا خرازی ها تا باکری ها تا همت ها تا جهان آراها تا علم الهدی ها تا زین الدین ها، مگر یکی دوتاست این همه سرداران، این همه بزرگان، مگر می شود اسم برد مگر ده تا و صدتا بودند تا آن هایی که سنگرسازان بی سنگر بودند تا آن بسیجی های عزیز آن چهره هایی که غبار جبهه بر سیمای آن ها نشسته، بر قدمهایشان نشسته است؛ آن قدمی که خاک و گرد جبهه بر او نشسته، آتش بر او حرام خواهد بود.

 

این ماه، ماه عبادت است، شهر الصیام، شهر القیام، شهر التوبه، شهر المغفره، شهر الرحمه، شهرعتق من النار، این ماه، ماه روزه است، ماه قیام است، ماه توبه است، ماه نزدیکی به حق است، ماه رحمت است هیچ کس نمی داند ماه رمضان دیگر هست یا نیس