به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ هنگام پذیرش قطعنامه 598 مقام معظم رهبری علاوه بر مسئولیت ریاست جمهوری، امامت جمعه تهران را نیز بر عهده داشتندکه هنوز هم ایشان به طور رسمی امام جمعه دائم تهران می باشند .چهار روز پس از پذیرش قطعنامه در 27 تیر ماه سال 1367، آیت الله خامنه ای اولین نماز جمعه پس از این حادثه را امامت فرمودند و در دومین خطبه این نماز جمعه تاریخی، تحلیل مشروح و مبسوطی از مسائل مربوط به قطغنامه 598 ارائه فرمودند که پس از گذشت 20 سال از آن روزها بسیار خواندنی و مفید به فایده است.
مسئله اصلی که در این خطبه مطرح خواهیم کرد مسائل مربوط به پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت است؛ لاکن قبل از آن لازم میخواهم بیاد امام باقرالعلوم(ع) اسوه مقاومت و علم و عمل که شهید امروز هست ادای احترام کنم و به شما برادران و خواهران عرض کنم که زندگی امام باقر(ع) مثل همین زندگی ده سال شما سرتا پا جهاد و مبارزه و پیشرفت و موفقیت بود.
آن روز مردم مجاهدتش را میدیدند و امروز ثمرات عظمیش را میبینیم که در سراسر تاریخ اسلام این ثمرات گسترده و پراکنده است و ما امیدواریم شیعیان خوبی برای آن حضرت باشیم و آن راه را همچنان ادامه بدهیم. در مورد این قطعنامه مسائل متعدد و مهمی هست که من بقدر کفاف وقت بصورت فشرده به اهم آنها اشاره خواهم کرد. اولا باید دانست که این مسئله، مسئله قبول قطعنامه یکی از پدیدههای بسیار مهم تاریخ انقلاب است چه قبول قطعنامه یکی از پدیدههای بسیار مهم تاریخ انقلاب است چه قبول قطعنامه به آتش بس و خاتمه جنگ منتهی بشود و چه با خباثت دشمن بهانهگری و جنگ افروزی او به اتمام جنگ منتهی نشود. بهر حال این حرکت یکی از مهمترین حوادث و مهمترین حرکات و مهمترین آزمایشها در تاریخ انقلاب ما بود، خیلی چیزها را و خیلی حقایق زیبا را از انقلاب ما آشکار کرد. چیزهایی که اگر این تجربهها پیش نیابد به این روشنی دیده نخواهد شد. شجاعت رهبری کشور و انقلاب را، آن قدرت و صلابت معنوی و شجاعت روحی و اخلاقی که در یک لحظه یک موضعی را بخاطر مصلحت و اسلام و مسلمین اتخاذ میکند و اعلام می کند که دنیا در مقابل این موضعگیری متحیر میماند. این شجاعت از شجاعت در جنگ بالاتر است این شجاعت اخلاقی و روحی است که کمتر کسی از بزرگان عالم این قدر توانسته است آن را در اعمال و رفتار خود نشان بدهد.
دلبستگی رهبر و امت دنباله روی او به اسلام و مسلمین به مصالح اسلامی آن وقتی که مصلحت اسلام ایجاب می کند ناگهان یک موضعی را در پیش میگیرد که علیالظاهر با موضع گذشته او 180 درجه اختلاف جهت دارد چون اسلام این را میخواهد. چون مصلحت انقلاب و کشور و ملت این را ایجاد میکند یعنی فانی شدن در مصالح اسلام و مسلمین.
یکی از نکات زیبایی که آشکار شد اتحاد و پیوند مستحکم بین مردم و امام بود به مجرد اینکه معلوم شد که رضایت امام و تصمیم امام پای این قضیه است ناگهان همین ملتی که مشتها را گره کرده بودند و فریاد جنگ سر میدادند گفتند که اماما «پیامت را شنیدیم و ما تسلیم پیام تو هستیم» این اطاعت و انقیاد است. آن هم امتی بیدار، ملتی که بزرگ و کوچک آن سیاسی هستند و مردم ما مردم چشم و گوش بستهای نیستند میباشند یک وقت ملتی اصلا نمیداند در دنیا چه میگذرد و در کشورشان چه میگذرد دولت یعنی چه جنگ یعنی چه صلح یعنی چه خوب یک چنین ملتی اشکالی ندارد که به حرکت بزرگترها و پیشوایان خودشان به هر طرف که آنها رفتند حرکت کنند ملت ما آنطور ملتی نیست، امروز من گمان نمیکنم در دنیا هیچ ملتی باشد که شعور سیاسی و درک سیاسی و قدرت تحلیل سیاسیاش بقدر ملت ما باشد در شهرها، در روستاها، بزرگ و کوچک، زن و مرد، قشرهای مختلف همه نسبت به مسائل کشور، مسائل دولت، مسوولین کشور، مسائل جهانی، آمریکا، اسرائیل، شوروی، دشمنیها،دوستیها، جبههبندیها، سازمان ملل، شورای امنیت و نسبت به این مسائل سیاسی همه مردم ما امروز آشنا هستند.
یک ملت آگاه، روشن، تصمیمگیرنده، اعتراضکننده، صاحب نظر، صاحب اراده که خیلی جاها ممکن است نظر مسوولین را هم قبول نداشته باشند آن را هم اعلام بکند، یک چنین ملت بیدار، هوشیار، سیاسی، آگاه و با اراده را مشاهده میکنیم که در مقابل رهبرشان آنچنان با اعتقاد با انقیاد و با قبول برخورد میکنند که این نشاندهنده اتحاد کامل بین امام و امت است این یکی از آن زیباییهای عظیم این انقلاب ما است هیچ کسی اعتراضی نمیکند، چون رهبرشان را میشناسند، امام هم خودشان فرمودند من شماها را میشناسم و شما هم من را خوب میشناسید. در این چند سال امام عزیز یکایک این ملت را شناختند آن روح بزرگ، آن فدائی بودن در مقابل مصلاح اسلام آن بی رودربایستی بودن نسبت به حقایق و عدم اغماض از آنچه که منطبق بر مصلحت اسلام و مسلمین است و آن آمادگی برای شهادت که در شما هست.
آن روح بلند و بزرگ و فکر حکیمانه و دور اندیش و مصلحت یاب و جهت یاب مردم اینها را در امام آزمایش کردند و تجربه کردند و امام هم ملت خودش را، ایمانشان را، اخلاصشان را، فداکاریشان را خوب شناخته است حقیقتا پیوند بین امام و امت هست و معرفت این دو نسبت به همدیگر یکی از آن نکات بسیار زیبا از آن زمان بود که اینطور و به این وضوح آشکار شد.
حتی از همه بالاتر نیروهای مسلح ما بودند سپاه با آن کشور و حماسه خودش و ارتش با آن اقامت طولانی خودش در میدانهای نبرد که نیروهای مسلح معمولا علاقمندند به اینکه جنگ را ادامه بدهند آنها مایلند که عظمت و قدرت خودشان را به دشمن نشان بدهند و بینی دشمن را به خاک بمالند اما همین نیروهای مسلح ما در مقابل امام اظهار انقیاد کردند. چون فرمان امام است این چیز بسیار با عظمت و با شکوهی است فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی در پاسخ به امام نوشتند و پیام دادند که اماما هرچه شما بگوئید ما قبول میکنیم در حالیکه ما میدانیم طبیعت نیروهای مسلح و روحیه نیروهای مسلح یک روحیهای است که میل به جنگ دارد. آن شور انقلابی آن روحیه نظامیگری میخواهد که برود در میدان جنگ و خودش را نشان بدهد و دشمن را به خاک بنشاند و چون امام اراده کرد و چون امام این را مفید دانسته و طبق مصلحت تشخیص داده و نظر مسوولین کشور را تایید فرموده و به این کار اقدام کرده و تصمیم گرفته لذا آنها هم میگویند ما تسلیم هستیم که این از آن نکات بسیار جالبی بود که در این برهه از زمان نشان داده شد و آشکار شد.
نکته دیگر این است که این حادثه در دنیا تحلیلهای زیادی را برانگیخت بعضیها در دنیا تحلیل اقتصادی کردند گفتند که ضرورتهای اقتصادی ایران را به این موضع رساند بعضیها تحلیل نظامی کردند، بعضیها تحلیل سیاسی کردند و هر کسی یک حرفی زد. و حقیقت این است که از اول انقلاب تا حالا دشمنان ما هرگز در هیچ حادثهای از جمله در این حادثه نتوانستهاند یک تحلیل درست و واقعبینانهای بدست بیاورند و ارائه بدهند بنده عرض میکنم تحلیلهای دنیا نسبت به آنچه که اتفاق افتاد تحلیلهائی ناقص یا سرتاپا غلط و دروغ است.
تحلیل واقعی این نیست مسئله را در آن حد مجملی که میشود گفت من در یک جمله عرض میکنم و آن جمله را برای شما تبیین میکنم آن جمله این است که مسئولین نظام تشخیص دادند و امام بزرگوار بر این تشخیص صحه گذاشتند که امروز قبول قطعنامه به صلاح اسلام و انقلاب و کشور است حالا چطور به صلاح است چه عواملی وجود دارد و چه حوادثی وجود دارد که قبول قطعنامه امروز بنفع انقلاب است همه مردم مشتاقاند که این عوامل و حوادثی که امام در پیامشان اشاره کردند اینها را بدانند بنده این عوامل و حوادث را خوب میدانم و میتوانم برای شما بیان کنم و هیچ جملهای که به مردم نشود گفت در این عوامل و حوادث نیست من این را قرص و محکم عرض میکنم ما اگر این عوامل و حوادثی را که امام اشاره کردند به شما ملت عزیز بگوئیم مطمئنا نیروی عظیم شما بیشتر بکار خواهد آمد تا در این مرحله آن کاری را که باید انجام بدهید انجام دهید تمام تلم ایران مگر افراد معدودی که خائنند و مزدور بیگانه هستند که بالاخره گوشه و کنار از این قبیل پیدا میشوند غیر از آنها تمام ملت ایران محرم هستند که به آنها این عوامل و حوادث گفته بشود .البته در حالیکه شما محرمها این مطلب را از دهان من میشنوید گوشهای نامحرم هم متاسفانه خواهد شنید اگر ما میتوانستیم راهی را پیدا کنیم با بوجود آوریم که آنچه را به شما گفته میشود و ملت ایران محرم دانستن او هست فقط ملت ایران آن را بشنود و دشمن از او اطلاع پیدا نکند اگر این چنین فضائی را ما پیدا میکردیم شک نداشته باشید بنده و دیگر مسئولین نظام میآمدیم یکی، یکی عوامل و حوادث را میگفتیم و مطمئنا نظر موافق همه را جلب میکرد. اما چه کنیم هرچه که به شماها گفته بشود دشمن شما هم آن را خواهد شنید گوش نامحرم و خائن دشمن نباید بشنود ما رموز انقلابمان و اسرار کشورمان را مایل نیستیم دشمن بشوند لذا نمیگوئیم یک عدهای ممکن است در ذهنشان خلجان کند که شاید ما محرم نبودیم نخیر شما محرمید و شما خودی هستید. قضیه، قضیه خود شماست مربوط به خود شماست ما هم که تصمیم میگیریم کارگذار شما هستیم چون شما به ما اطمینان کردید ما داریم مسئله شما را بنفع شما آنطور که تشخیص میدهیم و طبق حجت و وظیفه شرعی خودمان راه میبریم چطور شما محرم نیستید شما محرمید دشمن شما محرم نیست آن گوش نامحرمی که نباید شنود و از رموز و اسرار کار شما آگاه خواهد شد لذا حالا وقتش نیست و نباید گفت همانطور که امام فرمودند انشاءالله یک روزی خواهد رسید و آن روز هم مال چند سال دیگر نیست. خیلی زودتر از اینها انشاءالله وقتی خواهد شد که ما بتوانیم انشاءالله برای مردم شرح بدهیم و دلایل و آن عوامل و حوادث و عللی که امام در پیامشان اشاره فرمودند آن را تشریح کنیم و بگوئیم اینهاست.
و مردم خواهند فهمید و درک خواهند کرد، و آن چیزی را که امروز باید فهمید این است که آن چیزی که تصمیم گرفته شد این برگشت از شعارهای اصولی ما به هیچ وچه نیست. دشمن نمیتواند در اینجا ما را متهم کند که ما از اصول خودمان برگشتهایم. حاشا و کلا انقلاب اسلامی و رهبری عظیمالشان و مسوولین این انقلاب و این نظام با ذره ذره وجود خودشان و با لحظه لحظه عمر خودشان از اصول انقلاب اسلامی و از روح آشتیناپذیری این انقلاب در مقابل ابرقدرتها و مستکبران عالم حراست و دفاع خواهند کرد. (تکبیر نمازگزاران)
* حدیبیه چگونه اتفاق افتاد؟
در تاریخ ما هم یک بار دیگر اتفاق افتاد. در زمان پیغمبر در سال ششم هجرت، یعنی 1402 سال قبل از این رسول خدا با عدهای به