به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ شورای روابط خارجی آمریکا مصاحبهای را با «جاناتان ای سی براون» استاد مطالعات اسلامی دانشگاه «جرج تاون» درباره آینده سلفیهای مصر انجام داده که در زیر میخوانید:
در حال حاضر سلفیها چه جایگاهی در فضای سیاسی مصر دارند؟
سلفیگری نوعی تفکر اسلامی است که به شدت و مستقیما به دستورات اولیه و اصلی اسلام معتقد است و این مسئله مغایر با سنت علمای اسلامی مبنی بر پایبندی بر اصول اسلامی در کنار تطبیق جزئیات با واقعیتهای سیاسی و اجتماعی است. سلفیگری در قرن بیستم قویا با مکتب اسلامی که در عربستان سعودی به آن عمل میشود، مرتبط است. سلفیها میتوانند گرایشهای مختلف سیاسی داشته باشند. حزب النور علاوه بر گروههای سلفی کوچکتر پس از برکناری مبارک و توسط مصریهای محافظهکاری که عضو اخوانالمسلمین نبوده و خواستار نظارت بیشتر اسلام بر مسائل اجتماعی مصر بودند، تشکیل شد. در این زمینه، آنها با اخوانالمسلمین هم عقیده هستند. برخی از سلفیها که با اخوانالمسلمین متحد هستند در کنار مرسی ایستادند اما رهبر حزب النور تصمیم گرفت بر قطار مخالفت با اخوانیها سوار شده و زمینه را برای کودتای نظامی در مصر فراهم کند.
از نظر تاریخی، سلفیها چگونه وارد سیاست شدند؟
در بعد جهانی، افرادی که معتقد به سلفیگری هستند افراد تندرویی را که در سیاست دخالتی نکرده و شورشیگری و حتی رایدادن را محکوم میکنند تا کسانی که معتقد به اسلام سیاسی بوده و افرادی که خشونت علیه رهبرانی مانند مبارک و یا خانواده سلطنتی سعودی را به دلیل قصورشان در عمل به قوانین شریعت مجاز میدانند، شامل میشوند. همه این گروهها پیش از انقلاب 2011 در مصر حضور داشتند اما افرادی که در سیاست دخالتی نمیکردند در اکثریت بودند. حزب النور از میان تفکری برخاست که رژیم مبارک را نامشروع میدانست اما هرگونه تلاش برای مقاومت یا حتی ایجاد اصلاحات را بیثمر میشمرد. گرچه انقلاب مصر امکان مشارکت سیاسی واقعی آنها را فراهم کرد.
النور شامل چه تعداد جمعیت مصر میشود؟ به هر حال این حزب یک چهارم آرای انتخابات پارلمانی را بدست آورد.
نمیتوان به انتخابات پارلمانی در کشوری مانند مصر به عنوان اجماع بر سر این مسئله نگریست که هر فردی که به النور رای داده، سلفی بوده است. تعداد زیادی از مردم به حزب النور رای دادند زیرا به اسلام معتقدند و فکر میکردند که حزب النور در اثر بازیهای سیاسی فاسد نشده است. اگر این همان چیزی است که مردم به دنبالش بودند اکنون متوجه شدهاند که نباید بار دیگر در انتخابات به حزب النور رای دهند زیرا اعضای آن نه تنها در اثر بازیهای سیاسی فاسد شدهاند بلکه در برکناری مرسی علیه اسلامگرایان موضع گرفتند. فکر میکنم که موفقیت النور در انتخابات 2012 پارلمانی مصر بار دیگر تکرار نخواهد شد.
جبهه رستگاری ملی، حزب النور و ارتش در برکناری مرسی همکاری کردند. اکنون حزب النور میگوید که در دولت موقت شرکت نمیکند. آیا آنها میتوانند کشور را به خوبی اداره کنند؟
آنها تلاش داشتند گروههای مختلف سیاسی را ترغیب به مشارکت کنند اما بسیاری افراد حزب النور را ترک کردند و نمایندگان پارلمان استعفا دادند زیرا آنچه را که در صحنه سیاسی میدیدند، دوست نداشتند. تصمیم رهبران النور برای حمایت از کودتای نظامی مصیبتبار بود. هنگامی که اسلامگرایان حرکت موفقیتآمیزی را به سوی دموکراسی آغاز کردند، چگونه النور از دیگر اسلامگرایان برای کودتا حمایت کرد؟ این موضعی مضحک از سوی رهبران این حزب بود.
بر اساس نقشه راهی که دولت موقت برای انتقال قدرت دموکراتیک پیشبینی کرده، باید قانون اساسی که سال 2012 توسط یک شورای اسلامگرا نوشته شده، در عرض شش ماه اصلاح شود. حزب النور چه نقشی در این روند خواهد داشت؟
قانون اساسی جدید یا قانون اساسی قبلی به شدت تغییریافته دیگر شامل مسائلی که حزب النور به آنها اهمیت میدهد، نخواهد بود. در بیانیه قانون اساسی که پس از کودتا منتشر شد به صورتی زیرکانه ادبیاتی به کار برده شده که از تبعیض جنسیتی جلوگیری میکند. فکر میکنم آنها خواهند فهمید که دیگر نمیتوانند آنچه را که در قانون اساسی 2012 بر اساس قوانین اسلام بدست آورده بودند، حفظ کنند.
آیا اسلامگرایان تعهدی معنادار را به ایده دموکراسی مصری نشان دادهاند؟
افرادی همانند اعضای اخوانالمسلمین هستند که قصد دارند مصر را به کشوری اسلامیتر در سطح اجتماعی و دولتی تبدیل کرده و در عین حال ملزومات استفاده از روند دموکراتیک را بپذیرند. رهبران حزب النور اهداف خاصی مانند تغییر قوانین قضایی کشور به سوی قوانین اسلامی داشته و به این مسئله اهمیت نمیدهند که رئیس جمهور منتخب یک کشور توسط ارتش برکنار شود. در میان افرادی که در تظاهراتهای اعتراضی شرکت میکردند اعضای زیادی از اخوانالمسلمین و حزب النور حضور داشتند که از لفظ شریعت اسلام استفاده کرده و منظور آنها «حکومتی مشروع بر اساس قوانین کشور» بود. آنها تاکید داشتند که مرسی رئیس جمهور مشروع و قانونی مصر است. آنها احساس میکردند قوانینی که بر اساس آن قرار بود نقش خود را ایفا کنند از سوی مخالفان نادیده گرفته شده است.
فکر میکنید در صورتیکه اسلامگرایان مصری وارد جریان سیاست شوند، معتدلتر خواهند شد؟
این سوال را میتوان با پاسخ به این پرسش که چرا حزب النور از زمان به قدرت رسیدن در پارلمان دچار انشقاق شد، بررسی کرد. افرادی بودند که به این حزب پیوسته و به عنوان اعضای پارلمان برگزیده شدند چون خواستار بهبود اداره کشور بودند اما پس از آنکه به آنها فرصت مشارکت در این روند داده نشد، از این حزب ناخشنود شدند. اکنون افرادی هستند که میگویند باید از دموکراسی و حکومت قانون دفاع کنیم زیرا این تنها راهی است که اسلامگرایان میتوانند به قدرت برسند.
سلفیها در فضای سیاسی کنونی مصر به چه چیزی دست مییابند؟
آنها فکر میکنند که قادر به ارتقا و حفاظت از دستاوردهایشان در قانون اساسی خواهند بود اما افرادی که برای عضویت در کمیته قانون اساسی جدید معرفی شدهاند همگی تمام و کمال سکولاریست هستند.
آینده اسلامگرایان مصر در سالهای آینده را چگونه میبینید؟
یکی از احتمالات این است که اخوانالمسلمین و حامیانش یک گروه مقاومت منفعل و مدنی علیه حکومت جدید ایجاد کنند که برای بازگرداندن مرسی به صحنه قدرت تلاش کند. از سوی دیگر اگر حکومت بگوید که ما قصد برخورد با آنها را همانند دهه 1950 و 1960 از طریق زندان، اعدام و ترور داریم، همه اسلامگرایان به این نتیجه خواهند رسید که تنها گزینه پیش رویشان مقاومت فعالانه یا خشونتبار است. گزینه سوم که احتمال بیشتری دارد، بازگشت به وضعیت دهه 1980 است که اخوانالمسلمین رسما ممنوع شده اما حضور آن تحمل شده و به این گروه اجازه برخی فعالیتها داده میشود.
آمریکا از زمان برکناری مرسی تمایل خود را به تعامل با همه گروهها نشان داده است. واشنگتن در هفتههای آینده چه نقشی را باید بازی کند؟
اگر آمریکا واقعا بخواهد به اصولش پایبند باشد باید کمکهایش به مصر و ارتش این کشور را قطع کرده و خواستار بازگشت رئیس جمهور منتخب مصر شود. اگر آمریکا بر اساس منافعش عمل کند که این رویکرد اصلی واشنگتن است، باید محتاطانه عمل کرده و در حالی که از نفوذ خود بر ارتش و دولت انتقالی استفاده میکند، سرکوبهای سیاسی را کاهش داده و روند دموکراتیک را احیا کند.
...................پایان پیام/ 226