به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ شاید دو سال و نیم پیش، سوریه لقمه چربی برای آمریكا به حساب میآمد و بر همین اساس توطئه منحرف كردن انقلابهای عربی به سوریه و پیچیدن نسخه این كشور ظرف دو ماه طراحی شد ولی اكنون همه شواهد نشان میدهند سوریه به لقمه گلوگیری برای آمریكا تبدیل شده كه حتی میتواند راه نفس را بر كاخ سفید ببندد.
اینكه چرا این جنگ كه با هدف سرنگونی فوری حكومت سوریه طراحی شده بود، اینهمه به درازا انجامید و اجماع كشورهای غربی و رژیمهای مرتجع عرب با سرمایهگذاری وسیع مالی، سیاسی و نظامی هم نتوانست عاملان این جنگ را به اهدافشان برساند، نیاز به توضیح مكرر ندارد ولی توطئه جدید آنها برای حمله نظامی به سوریه، با مقدمه چینی اتهام استفاده رژیم سوریه از سلاح شیمیایی علیه مردم نیز نتوانست آنها را به هدفشان برساند بلكه وضعیت را از آنچه بود، پیچیدهتر كرد و لذا نیاز به واكاوی دقیق و تجزیه و تحلیل عمیق دارد.
اكنون افكار عمومی جهان سؤالات متعددی را درباره طراحی آمریكا علیه ملت سوریه در ذهن دارد كه روز به روز و لحظه به لحظه همراه با تحولات پیش رو، بیشتر و بیشتر میشود، سؤالاتی از این دست كه چرا جهانیان و بویژه همپیمانان سنتی آمریكا در حمله احتمالی آمریكا به سوریه با اوباما همراهی نكرده و كاخ سفید را تنها گذاشتند؟ اگر آمریكا واقعاً نگران جان انسانهاست و از جنایت شیمیایی در سوریه برآشفته است، پس علت سیاست دوگانه آمریكا در قبال استفاده از سلاحهای مرگبار چیست؟ چرا اوباما از اقدام یكجانبه و بیحامی علیه سوریه عقب نشینی كرد؟ چرا مقامات آمریكایی سعی دارند سازمان ملل را دور بزنند و اصلاً برای نظرات كارشناسان سازمان ملل ارزشی قائل نیستند؟ چرا اوباما برای اجرایی كردن خط قرمز خود در قبال سوریه، به كنگره متوسل شده است؟ علت عقب نشینی "اوباما" از موضع تهاجمی روزهای گذشته خود چیست؟
این پرسشها به همراه دهها سؤال دیگر درحالی به افكار عمومی ملتها راه یافته است كه باراك اوباما ظرف چند روز از "اوج اطمینان" برای حمله به سوریه، به "نهایت تردید" رسید و یك شبه تصمیم گرفت كه تصمیمگیری برای حمله به سوریه و تنبیه دمشق را كنگره واگذار كند. او كه اصلاً نیازی به كسب تكلیف از كنگره نداشت و خود را در مقابل ملتهای جهان، سازمان ملل متحد و دیگر مجامع بینالمللی و ملت آمریكا پاسخگو نمیدانست، اكنون پس از مشورت با مشاوران ارشد كاخ سفید و سپس تیم امنیت ملی خود، تصمیم گرفته به جای حمله عجولانه به سوریه، كمی صبر پیشه كند و با استفاده از فرصت خرید زمان، حالا كه در این جنگ، یكه و تنها مانده و همه حامیانش در اروپا و ناتو، او را تنها گذاشتهاند، كنگره را نیز در این تصمیم و عواقب تلخ و دشوار آن سهیم نماید. چرا اوباما در دقیقه 90 و درحالی كه شمارش معكوس برای حمله آغاز شده بود، به ناگهان چنین تصمیمی اتخاذ كرد؟
طبعاً بیش از دو گزینه برای تحلیل تغییر رویه دقیقه نودی اوباما وجود ندارد. نخست آنكه احتمالاً كنگره دو هفته دیگر كه ابعاد ماجرای حمله شیمیایی به سوریه تا اندازه زیادی فروكش كرده، با تصمیم رئیسجمهور برای حمله به سوریه مخالفت كند و به این ترتیب كنگره آمریكا نیز همانند مجلس انگلیس كه نخستوزیر را از مهلكه ورود به این ورطه هولناك برهاند و مستمسكی برای خروج لندن از همراهی با واشنگتن شد، او را از این تصمیم خطرناك معاف كند تا مجبور نباشد شخصاً اقدام به عقب نشینی نماید.
گزینه دیگر اوباما بر این منطق استوار است كه تصور میكند اقدام به كسب مجوز برای او كه تمام حامیانش را برای همراهی با این تجاوز از دست داده و هیچ كشوری در جهان غیر از تركیه و عربستان، كه آنها نیز خود را در باتلاق سوریه غرق شده میبینند، حاضر به پیروی از تصمیمات جنون آمیزش نیستند، چندین مزیت دارد. نخست اینكه كسب مجوز، لطمات مربوط به این تصمیمگیری یك جانبه را كاهش میدهد و او را در مقابل انتقادات سیاسی روزافزون جهانی و مردم آمریكا محافظت میكند ثانیاً دهان نمایندگان كنگره بویژه سران حزب جمهوریخواه را میبندد و او را از حملات حزب رقیب محفوظ نگه میدارد. و ثالثاً تاخیر در اقدام نظامی اوباما علیه سوریه، به او این اجازه را خواهد داد كه در نشست هفته آینده اجلاس سران "جی - 20" در سن پترزبورگ روسیه، برای ایجاد یك ائتلاف سیاسی از هم پیمانان سابق خود و حتی روسیه، برای حمایت از مداخله نظامی در سوریه تلاش كند. اما در جهت مقابل، همانگونه كه روزنامه آلمانی "دی ولت" نوشته است، اوباما با تعویق انداختن حمله نظامی به سوریه، در واقع به صورت ناخواسته به جامعه جهانی این فرصت را داد تا مخالفت خود را با مداخله نظامی آمریكا بیشتر كنند.
به هر حال اقدام اخیر اوباما مبنی بر تعویق حمله نظامی به سوریه و واگذاری تصمیم گیری به كنگره، این فرصت را به رسانههای بینالمللی داده است كه از وی به عنوان رئیس جمهوری ضعیف یاد كنند كه قادر به تصمیمگیری قاطع در برهههای حساس بینالمللی نیست. تردیدی وجود ندارد كه اوباما در مقایسه با رؤسای جمهور مشهوری كه آمریكا در طول تاریخ خود داشته، ضعیفترین است. یكی از دلایل اصلی این نتیجهگیری اینست كه در هیچ برههای، سردمداران كاخ سفید، اینچنین در جهان تنها نبوده و از مشروعیت بینالمللی فاصله نداشتهاند. سؤال اصلی اینجاست كه چرا آمریكا قادر به كسب حمایت بینالمللی برای حمله به سوریه، لااقل در میان همپیمانان اروپایی و اعضای ناتو، علیرغم زمینه سازی و توطئه چینی درباره استفاده ارتش سوریه از سلاح شیمیایی نشد؟ و كدام عوامل، متحدین سنتی آمریكا را علیرغم تبلیغات گسترده رسانههای جریان غالب در اتهام استفاده دولت سوریه از سلاح شیمیایی از قافله نظامی پنتاگون دور نگهداشتند؟ قطعاً مخالفت صریح افكار عمومی در كشورهای جنگ افروز غربی كه همگی مخالف مداخله نظامی در سوریه بودند، در این عقب نشینی و تنها گذاشتن اوباما مؤثر واقع شد. از سوی دیگر، بحران اقتصادی گریبانگیر كشورهای غربی و احتمال غوطهور شدن آنها در عواقب باتلاق حمله به سوریه و تبعات غیرقابل پیشبینی آن و همچنین تجربه تلخ جنگ عراق از دلایل این پا پس كشیدنها بود.
هر چند احتمال حمله نظامی آمریكا به سوریه منتفی نیست و امكان ارتكاب این حماقت در سران كاخ سفید از بین نرفته است، اما حوادث اخیر و مخالفتهای جهانی با حمله نظامی آمریكا به سوریه نشان داد كه آمریكا بیش از هر زمان دیگری دچار انزواست و این بلائی است كه بیتدبیری رؤسای جمهور چند دهه اخیر آمریكا به دلیل پیروی از صهیونیستها و آلت دست صهیونیسم جهانی شدن بر سر كشور خود آوردهاند.
.................پایان پیام/ 218