به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ کتاب «نظارت بر قدرت در فقه سیاسی» نوشته «استاد سجاد ایزدی» و ترجمه «رضا شمسالدین» به همت مرکز الحضارة للتنمیة الفکر الاسلامی لبنان وابسته به جامعةالمصطفی به چاپ رسید.
در بخش سخن ناشر این اثر که از یک مقدمه و پنج فصل تشکیل شده، آمده است: مدتها بود که مسلمانان بعد از پیروزی بر کشورهای خاورمیانه و خاوردور به امور سیاسی و نظامی در حکومت جدیدشان میپرداختند مانند محکمهها و منشیان و بخشهای اداری که کار شهروندان را انجام میدادند. وقتی پیروزیها بیشتر و روابط با کشورها و مردم دیگر بلاد شدیدتر شد و پیروزیهای فرهنگی بر دیگر مردم حاصل میگشت و مواجهه با فرهنگها و اندیشههای جدید، در آنها علاقه ایجاد کرد که تعامل خود با گروهای جدیدی که اسلام میآورند را تغییر داده و معارفشان را احترام گذارده و آنها را به عنوان روشی در دین و دنیایشان بکار ببندند.
همچنین در ادامه آمده است: این کتاب ماحصل تلاش ارزشمند آقای سجاد ایزدی برای تحقیق در مبانی فقه سیاسی اسلامی در خصوص موضوع نظارت در قدرت سیاسی است. این موضوع گامی بنیادی در راه شناخت آراء فقهی امامیه در زمینه قدرت و نظارت است.
در مقدمه این کتاب نیز آمده است: بحث از فساد و سوء استفاده صاحبان قدرت از امکانات و قدرت و گرایششان به سوی استبداد و ستم و مالاندوزی، تاکنون ذهن بسیاری از اندیشمندان را به خود مشغول ساخته است، به همین دلیل است که آنان برپایی حکومت یا دولت مرکزی را ضروری میدانند تا مردم را مدیریت کنند زیرا بدون آن جامعه به هرج و مرج کشیده میشود و امنیت از بین میرود، فساد و ضرر و خسارت زیاد شده و تمام جامعه را فرا خواهد گرفت.
در ادامه این بخش آمده است: مدتهاست که اندیشمندان بحثی را پیش کشیدند که در ضمن گرفتن قدرت در اداره جامعه، از این گونه مفاسد و قدرتهای زورگو رهایی یابند. از اینجاست که سازمانهای سیاسی با انگیزه مقابله با دیکتاتوری و زورگویی و سوءاستفاده حاکمان از قدرت و جایگاهشان اهرمی هستند تا زمام قدرتشان را در دست بگیرند تا به ستم و سرکشی ختم نشود. شیعه در بیشتر دوران عصر غیبت با تقیه زندگی کرده و تجربه حکومتداری را نداشته است و نتوانسته با امکانات جدید بهترین نظر را در شرایط کنونی ارائه کند بنابراین بحث از سیستم نظارت در قدرت برای آنان امکان ندارد. بنابراین مطلب تحقیقات فقهی شیعه که در این زمانه مطرح میشود بحثهای اولیه نظارت بر قدرت سیاسی است و این به معنای کوتاهیکردن فقها و یا نتوانستن آنان نیست بلکه حقیقت امر به شرایط اجتماعی آن زمان بر میگردد.
..................پایان پیام/ 218