خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳
۲۲:۳۸
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
سه‌شنبه
۱۹ شهریور
۱۳۹۲
۱۹:۳۰:۰۰
منبع:
خبرنگاران جوان
کد خبر:
461749

۱۱ استفتاء از مقام معظم رهبری درباره شرایط امر به معروف

اگر خوف دارید که در صورت اقدام به امر به معروف و نهى از منکر ضرر قابل توجهى متوجه‌تان شود، انجام آن واجب نیست.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‏بیت(ع) ـ ابنا ـ آنچه می خوانید گزیده‌ای از استفتائات مقام معظم رهبری در باب شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر است:

س: کسى که مى‏خواهد شخصى را امر به معروف و نهى از منکر نماید، آیا باید قدرت بر آن را داشته باشد؟ در چه زمانى امر به معروف و نهى از منکر بر او واجب مى‏شود؟

ج: آمر به معروف و نهى کننده از منکر باید عالم به معروف و منکر باشد، و همچنین بداند که فاعل منکر عمداً و بدون عذر شرعى مرتکب آن مى‏شود، و زمانى اقدام به امر ونهى واجب مى‏شود که احتمال تأثیر امر به معروف و نهى از منکر در مورد آن شخص داده شود، و ضررى براى خود او نداشته باشد، و در این مورد باید تناسب بین ضرر احتمالى و اهمیت معروفى را که به آن امر مى‏نماید یا منکرى که از آن نهى مى‏کند، ملاحظه نماید. در غیر این صورت، امر به معروف و نهى از منکر بر او واجب نیست.

س: اگر یکى از اقوام انسان مبادرت به ارتکاب معصیت کند و نسبت به آن لاابالى باشد، تکلیف ما نسبت به رابطه با او چیست؟

ج: اگر احتمال بدهید که ترک معاشرت با او موقتا موجب خوددارى او از ارتکاب معصیت مى‏شود، به عنوان امر به معروف و نهى از منکر واجب است، و در غیر این صورت، قطع رحم جایز نیست.

س: آیا ترک امر به معروف و نهى از منکر بر اثر ترس از اخراج از کار، جایز است؟ مثلاً با اینکه مى‏بیند مسئول یکى از مراکز آموزشى که با طبقه جوان در دانشگاه ارتباط دارد، مرتکب اعمال خلاف شرع مى‏شود و یا زمینه ارتکاب گناه در آن مکان را فراهم مى‏آورد. اگر او را نهى از منکر نماید ترس آن دارد که از طرف مسئول مقدمات اخراج او از کار فراهم شود.

ج: به‌طور کلى اگر خوف دارد که در صورت اقدام به امر به معروف و نهى از منکر ضرر قابل توجهى متوجه خود او شود، انجام آن واجب نیست.

س: اگر در بعضى از محیطهاى دانشگاهى معروف ترک شود و معصیت رواج پیدا کند و شرایط امر به معروف و نهى از منکر هم وجود داشته باشد و امر کننده به معروف و نهى کننده از منکر شخصى مجرّد باشد که هنوز ازدواج نکرده است آیا به خاطر مجرّد بودن، امر به معروف و نهى از منکر از او ساقط مى‏شود یا خیر؟

ج: اگر موضوع و شرایط امر به معروف و نهى از منکر محقق باشد، تکلیف شرعى و وظیفه واجب اجتماعى و انسانى همه مکلفین است، و حالت‏هاى مختلف مکلّف مانند مجرّد یا متأهل بودن در آن تاثیر ندارد، و به صرف اینکه مکلّف مجرد است، تکلیف از او ساقط نمى‏شود.

س: اگر شخصى داراى نفوذ و موقعیت اجتماعى خاصى باشد که اگر بخواهد مى‏تواند بر معترضین به خود ضرر وارد سازد، و شواهدى هم دلالت کند بر اینکه وى مرتکب گناه و کارهاى خلاف و دروغگویى مى‏شود، با این وضع، آیا جایز است امر به معروف و نهى از منکر را در مورد او ترک کنیم یا اینکه با وجود ترس از ضرر رساندن او، واجب است او را امر به معروف و نهى از منکر کنیم؟

ج: اگر ترس از ضرر منشأ عقلایى داشته باشد، مبادرت به امر به معروف و نهى از منکر واجب نیست، بلکه تکلیف از شما ساقط مى‏شود. ولى سزاوار نیست کسى به مجرد ملاحظه مقام کسى که واجب را ترک کرده و یا مرتکب فعل حرام شده و یا به مجرد احتمال وارد شدن ضرر کمى از طرف او، تذکر و موعظه به برادر مؤمن خود را ترک کند.

س: گاهى در اثناى امر به معروف و نهى از منکر مواردى پیش مى‏آید که شخص گناهگار بر اثر عدم آگاهى از واجبات و احکام اسلامى، با نهى از منکر، نسبت به اسلام بدبین مى‏شود، و اگر هم او را به حال خود رها کنیم، زمینه فساد و ارتکاب گناه توسط دیگران را فراهم مى‏کند، تکلیف ما در این موارد چیست؟

ج: امر به معروف و نهى از منکر با رعایت شرایط آن یک تکلیف شرعى عمومى براى حفظ احکام اسلام و سلامت جامعه است، و مجرّد توهم اینکه موجب بدبینى فاعل منکر یا بعضى از مردم نسبت به اسلام مى‏گردد، باعث نمى‏شود که این وظیفه بسیار مهم ترک شود.

س: اگر مأمورانى که از طرف دولت وظیفه جلوگیرى از فساد را بر عهده دارند، در انجام وظیفه خود کوتاهى کنند، آیا خود مردم مى‏توانند اقدام به این کار کنند؟

ج: دخالت اشخاص دیگر در امورى که از وظائف نیروهاى امنیتى و قضایى محسوب مى‏شود، جایز نیست، ولى مبادرت مردم به امر به معروف و نهى از منکر با رعایت حدود و شرایط آن، اشکال ندارد.س: آیا وظیفه افراد در امر به معروف و نهى از منکر این است که فقط به امر به معروف و نهى از منکر زبانى اکتفا کنند؟ و اگر اکتفا به تذکر زبانى واجب باشد، این امر با آنچه در رساله‏هاى عملیه به‌خصوص تحریر الوسیله آمده است، منافات دارد، و اگر مراتب دیگرِ امر به معروف و نهى از منکر هم براى افراد در موارد لزوم جایز باشد، آیا در صورت نیاز مى‏توان همه مراتب مذکور در تحریر الوسیله را انجام داد؟

ج: با توجه به اینکه در زمان حاکمیت و اقتدار حکومت اسلامى مى‏توان مراتب دیگر امر به معروف و نهى از منکر را که بعد از مرحله امر و نهى زبانى هستند، به نیروهاى امنیتى داخلى (پلیس) و قوه قضائیه واگذار کرد، به‌خصوص در مواردى که براى جلوگیرى از ارتکاب معصیت چاره‏اى جز اعمال قدرت از طریق تصرّف در اموال کسى که فعل حرام انجام مى‏دهد یا تعزیر و حبس او و مانند آن نیست، در چنین زمانى با حاکمیت و اقتدار چنین حکومت اسلامى، واجب است مکلفین در امر به معروف و نهى از منکر به امر و نهى زبانى اکتفا کنند، و در صورت نیاز به توسل به زور، موضوع را به مسئولین ذیربط در نیروى انتظامى و قوه قضائیه ارجاع دهند و این منافاتى با فتاواى امام راحل(قدّس‏سرّه) در این رابطه ندارد. ولى در زمان و مکانى که حاکمیت و اقتدار با حکومت اسلامى نیست، بر مکلفین واجب است که در صورت وجود شرایط، جمیع مراتب امر به معروف و نهى از منکر را با رعایت ترتیب آنها تا تحقق غرض انجام دهند.

س: بعضى از رانندگان از نوارهاى موسیقى غنا و حرام استفاده مى‏کنند و على‏رغم نصیحت‏ها و راهنمایى‏ها آن را خاموش نمى‏کنند، خواهشمندیم نحوه برخورد مناسب با این موارد و این افراد را بیان فرمایید، آیا برخورد شدید با آنان جایز است یا خیر؟

ج: با تحقق شرایط نهى از منکر، بر شما بیشتر از نهى زبانى از منکر واجب نیست، و در صورتى که مؤثر واقع نشود، واجب است که از گوش‌دادن به غنا و موسیقى حرام اجتناب کنید، و اگر به‌طور غیر ارادى صداى موسیقى حرام و غنا به گوش شما برسد، چیزى بر شما نیست.

س: از بعضى از منازل صداى موسیقى شنیده مى‏شود که معلوم نیست جایز است یا خیر، و گاهى صداى آن بلند است به‌طورى که باعث اذیت و آزار مؤمنین مى‏شود، وظیفه ما در برابر آن چیست؟

ج: تعرض به داخل خانه‏هاى مردم جایز نیست، و امر به معروف و نهى از منکر متوقف بر تشخیص موضوع و تحقق شرایط آن است.

س: امر و نهى زنانى که حجاب کامل ندارند، چه حکمى دارد، و در صورتى که انسان هنگام نهى زبانى از تحریک شهوت خود بترسد، چه حکمى دارد؟

ج: نهى از منکر متوقف بر نگاه با ریبه به زن نامحرم نیست، و بر هر مکلفى واجب است که از حرام اجتناب کند، به‌خصوص زمانى که مبادرت به انجام فریضه نهى از منکر مى‏کند.

..................پایان پیام/ 218