به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ خورشید فروزان آسمان ولایت، امام هشتم شیعیان حضرت علی بی موسی الرضا(ع)؛ بنا به روایات معتبر ایشان در روز یازدهم ذیقعده سال 148ق در مدینه متولد شدند. مادربزرگوارشان «تکتم» نام داشت که بعد از تولد حضرت، از طرف امام کاظم(ع) طاهره نام گرفت. نام مادر حضرت را «نجمه» نیز گفتهاند.
نام حضرت علی، کنیه ایشان ابوالحسن الثانی و لقبشان رضاست. امامت ایشان در سال183 در سن 35سالگی آغاز شد و 19 یا 20سال به طول انجامید.
در رابطه با کرامات و ویژگی های شخصیتی ایشان روایات زیادی در تاریخ آمده است. احمد بن عمر حلاّل می گوید: مردی به نام أخرس در مکه بود که پی در پی نام شریف امام هشتم(ع) را به زبان جاری می کرد و به دنبالش فحش و ناسزا می گفت. من وارد شهر مکه شدم و یک کارد برنده خریدم و او را نشان گرفتم تا در اولین فرصت او را به قتل برسانم. همین که سر راهش ایستاده بودم تا به محض مشاهده او را بکشم ناگاه نامه ای از حضرت امام رضا(ع) به من رسید که در آن نوشته شده بود که: « تو را به حق من بر تو، متعرض أخرس مشو پس بدرستی که خداوند تعالی، ثقه و معتمد من است و او را کافی است.»
مهم ترین ویژگی های امام هشتم(ع)
پرهیز از دنیا و ساده زیستی، برجستهترین صفات امام رضا(ع) بود. تمام راویان متفق القولند که وقتی آن حضرت ولیعهد مأمون شدند هیچ توجهی به جنبه ی قدرت و عظمت آن نداشتند. امام هشتم(ع) که دوست و دشمن توان انکار شخصیت ملکوتی او را ندارند چند ویژگی خیلی مهم دارند؛
اول اینکه راضی و رضا هستند؛ یعنی زود میگذرند. امام جواد علیه السلام می فرماید: « خدا پدرم را "رضا" نامیده، چون که پسندیده خدا در آسمان بود و رسول خدا و أئمه هدی در زمین از او خوشنود بودند». عرضه داشتند؛ آیا همه پدران گذشته شما پسندیده خدا و رسول و ائمه نبودند، فرمود: چرا. پرسیدند: پس چرا تنها آن حضرت "رضا" نامیده شد، فرمود: "زیرا همان گونه که دوستان و موافقان وی از حضرت راضی بودند، دشمنان و مخالفان نیز از او راضی بودند. چنین ویژگی برای هیچ کدام از پدران حضرت وجود نداشت، و بدین سبب است که میان آنان، حضرت "رضا" نامیده شده است.
دوم اینکه عالم آلمحمد(ص) هستند؛ امام هشتم .ع. همچون نیاکان بزرگوارشان، از مقام علمی بسیار والایی برخوردار بودند، تا آنجا که ایشان را عالم آلمحمد(ع) لقب دادهاند. بیست و چند سال بیشتر نداشتند که در مسجد رسولا...(ص) به فتوی مینشستند. علمشان بیکران و رفتارشان پیامبرگونه و حلم و رأفت و احسانشان شامل خاص و عام بود. دورانی که امام رضا(ع) در آن زندگی میکردند عصر شکوفایی علم و سرازیر شدن علوم مختلف ملتها و تداخل فرهنگی مردمان آن روزگار بود. در این زمان پیشرفت علوم باعث پیدایش افکار و عقاید انحرافی و مشربهای فکری گوناگون کلامی و فلسفی شده بود که همین امر چالشی جدی در برابر عقاید و آموزههای ناب اسلامی و شیعی بهشمار میرفت. امام رضا(ع) با درک این خطرات و تهدیدها از فرصت پیشآمده نهایت بهرهبرداری را کردند و به روشنگریهای فراوان در زمینه تبیین عقاید اسلامی و نمایاندن راه مستقیم الهی دست زدند.
سوم ایشان امام رأفت و مهربانی هستند؛ یاسر خادم امام(ع) می گوید: آن بزرگوار به ما فرموده بود اگر بالای سرتان ایستادم و شما به غذا خوردن مشغول بودید برنخیزید تا غذایتان تمام شود. به همین جهت بسیار اتفاق می افتاد که امام ما را صدا می کرد، و در پاسخ او می گفتند به غذا خوردن مشغولند و آن حضرت می فرمود: بگذارید غذایشان تمام شود.
زندگی به سبک امام رضا علیه السلام
بر شمردن ویژگی های اخلاقی حضرت کار بسیار بزرگی است که از عهده چنین قلم و کلامی بر نمی آید. در کتاب «اهلبیت عرشیان فرشنشین» در مورد ایشان آمده است؛ « امامرضا(ع) کسی را با عمل و سخن خود نمیآزرد، تا حرف مخاطب تمام نمیشد سخنش را قطع نمیکرد. هیچ نیازمندی را مأیوس باز نمیگرداند. در حضور میهمان به پشتی تکیه نمیداد و پای خود را دراز نمیکرد. هرگز به غلامان و خدمه دشنام نمیداد و با آنان مینشست و غذا میخورد. شبها کم میخوابید و قرآن بسیار میخواند. اکثر شبهایش را از سر شب تا صبح بیدار بود. شبهای تاریک در مدینه میگشت و مستمندان را کمک میکرد. در تابستان بر حصیر و در زمستان بر پلاس زندگی میکرد. نظافت را در هر حال رعایت میفرمود و عطر و بخور بسیار به کار میبرد. جامه ارزان و خشن میپوشید، ولی در مجالس و برای ملاقاتها و پذیراییها لباس فاخر در بر میکرد. غذا را اندک میخورد و سفرهاش رنگین نبود. در هر فرصت مقتضی، مردم را به وظایفشان آگاه میکرد»
کانون مهر و عاطفه به مردم
امام رضا(ع) کانون مهر و عاطفه به مردم و مظهر عشق و محبت به آنان بود. از این رو، در زیارتنامه آن حضرت یکی از ویژگیهایش رأفت و مهربانی یاد شده است و چنین میخوانیم؛ «السلام علیالامام الرئوف»، سلام و درود بر امام و پیشوای با رأفت و مهربان (مفاتیحالجنان). بهراستی باید گفت این لقبی است که از سوی پروردگار به آن بزرگوار عنایت شده است. مهربانی، محبت و رافت آن حضرت بر کسی پوشیده نیست. ایشان یاور درماندگان و پناه بی پناهان بود؛ چه بسا یتیمانی که گرمی دست او را بر سر و صورت خود احساس کردهاند و چه بسیار مستضعفان و گرفتارانی که در سایه یاری رساندنهای او به خیری دست یافتند.
از هزار واندی سال پیش که قلب نازنین امام ابوالحسنالرضا(ع) از تپش ایستاد و از آن لحظه که پیکر پاکش را به آغوش خاک تیره سپردند و شیعیان و دوستداران حضرتش گرداگرد قبر مطهرش بیقرار در مدار عشق او جاودانه میگردیدند تا به امروز، حضور مبارکشان در ایران و وجود مرقد مطهر و بارگاه ملکوتی ایشان در ارض اقدس رضوی همواره مایه برکت و مباهات مردم ایران زمین بوده و این نعمتی بس بزرگ برای ایرانیان است که کسی در این میان نتواند «از عهده شکرش به درآید». همسایگی و مجاورت ایرانیان با امام مهربانیها و عالم آلمحمد حضرت رضا(ع) توفیق و نعمتی است که بیشک خداوند متعال از چگونگی بهرهمندی ما از این فرصت در روز قیامت سئوال میکند. مگر نه این است که براساس آموزههای دینی ما همسایه بر همسایه حقی دارد که باید نسبت به ادای آن اهتمام ورزد؟ پس اکنون که ایرانیان در همراهی با بهترین همسایه توفیق داشتهاند باید فرهنگ رضوی را در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی خود جاری سازند و خود را در محضر امام ببینند و رفتار و گفتار و کردار خویش را با آموزههای رضوی همسو و هماهنگ کنند و بر خود ببالند که امروز سایه امام هشتم(ع) بر سرزمین ایران و بر دل ایرانیان مستدام است:
سزد که بر سر خورشید سایه اندازیمکنون که سایه شمسالشموس بر سر ماست
.................پایان پیام/ 218