خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

جمعه ۲۶ مرداد ۱۴۰۳
۲:۲۸
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
جمعه
۲۹ شهریور
۱۳۹۲
۱۹:۳۰:۰۰
منبع:
ابنا
کد خبر:
465156

آیت‌الله مظاهری در درس اخلاق:

شیعه امام حسین(ع) مزین به صفت عفو است/ عفو و گذشت مثال زدنی حضرت یوسف(ع)

یکی از مراجع تقلید شیعیان گفتند: بعضی اوقات اختلاف میان فامیل منجر به قهر و کدورت می‌شود. گاهی یک حرف نامربوط بین عروس و مادرشوهر، باعث کدورت می‌شود و همدیگر را نمی‌بخشند. این طرز رفتار، با اسلام، قرآن و سیره اهل بیت(ع) سازگاری ندارد و حتماً باید تغییر یابد.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‏بیت(ع) ـ ابنا ـ آیت‌الله العظمی ظاهری در جلسه درس اخلاق خود که در مسجد حکیم اصفهان برگزار شد، درباره مردم‌داری سخنانی را مطرح کردند که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

بسم‌الله الرّحمن الرّحیم

«رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی»

در بحث صبر اجتماعی، به عوامل مؤثر در مردم داری رسیدیم. در این راستا بیان شد که عواملی در تقویت مردم داری تأثیر به سزا دارد و در این رابطه به شرح عواملی نظیر سعه صدر، پاسخ‌گویی به توقعات مردم و خدمت به خلق خدا اشاره شد. در این جلسه به شرح فضیلت «عفو و گذشت» و تأثیر آن در مردم داری می‌پردازیم.                 

 مراتب عفو از دیدگاه قرآن کریم

از نظر قرآن کریم، عفو و بخشش داراى سه مرتبه است:

مرتبه اوّل؛ این است که انسان بدى دیگران را ببیند، امّا برای خدا از آن بگذرد. خداوند تعالى در قرآن خطاب به پیامبر «صلی‌الله‌ علیه‌ وآله ‌وسلّم»مى‏فرماید: «خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلین»[1]

مرتبه دوّم‏؛ آن است که انسان بدى دیگران را نبیند. قرآن کریم، نادیده گرفتن ظلم و بدى دیگران را «صفح» مى‏نامد و از مؤمنین مى‏خواهد که‏ نسبت به هم‏ صفح داشته باشند تا مورد مغفرت الهى واقع شوند: «وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللهُ لَکُمْ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحیمٌ‏»[2]

کسى که انتظار دارد خداوند در قیامت او را ببخشاید، باید خود نیز، کسانى را که در حقّ او ظلم کرده‏اند، ببخشد و مهم‏تر اینکه ظلم آنان را ندیده بگیرد.

مرتبه سوّم؛ آن است که انسان در مقابل بدى دیگران، نسبت به آنها نیکى کند. این مرتبه از گذشت، انصافاً مشکل‏تر از مراتب قبلى است، امّا باید دانست که در تعالیم دینى، این‏گونه عفو و احسان مورد تأکید فراوان واقع شده و به‏صورت جدّى از مسلمانان خواسته شده که این‏چنین باشند. قرآن‏کریم مى‏فرماید: «یَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ»[3]، «ادْفَعْ بِالَّتی‏ هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَة»[4]

 پروردگار متعال، رحمان مطلق و رحیم مطلق

اوّلین جمله پروردگار عالم در قرآن کریم، «بسم‌الله الرّحمن الرّحیم» است و با این جمله به بندگان می‌فهماند که رحمان مطلق و رحیم مطلق است. سپس، این جمله نورانی را صد و چهارده مرتبه در قرآن شزیف تکرار می‌فرماید. این آیه حاکی از آن است که اوّلاً خدا رحمان است، یعنی خدا رحمت عام دارد و بنده‌اش را؛ هرکه باشد؛ مورد رحمت خود قرار می‌دهد. ثانیاً خدا رحیم است، یعنی رحمت خاص دارد و بنده‌های خاصّ خود را مورد لطف و کرامت ویژه قرار می‌دهد.

 پذیرش توبه، ناشی از شدّت رحمت و رأفت پروردگار 

مطلب مهم‌تر در مهربانی و گذشت خداوند متعال آن است که طبق تصریح و تأکید قرآن، توبه بندگان را می پذیرد. به این معنا که اگر بنده، جداً بدی کند، اما پشیمان شود و از خداوند عذرخواهی نماید، خدا او را می‌آمرزد. گناه هرچه بزرگ و هرچه فراوان باشد، اگر گناهکار جداً توبه کند، خداوند از گناهش می‌گذرد: «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»[5]

نه تنها او را می بخشد، بلکه بر اساس آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت «سلام‌الله‌علیهم»، به بنده توّاب خود سلام می‌کند[6]، او را دوست می‌دارد[7]، هزار باب رحمت از دنیا و آخرت به روى او مى‏گشاید[8] و نظیر کسی که گم‌شده خود را یافته است، از بازگشت بنده‌اش خوشحال می‌شود.[9]

افزون بر این، بعد از آن همه بدی و ظلم بنده، پرونده سیاه و پر از گناه او را نابود می‌فرماید و با گشودن یک پرونده جدید که ثواب توبه در آن می‌درخشد، بدی‌ها و سیئات قبلی را به نیکی و حسنه مبدّل می‌سازد: «إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ»[10]

 توبه حقیقی حتماً پذیرفته می‌شود 

از نظر قرآن و روایات، بلکه از نظر عقل، پذیرش توبه از سوى پروردگار متعال، حتمی است و هیچ شرطى ندارد. توبه، یک حالت است که با پشیمانی قلبى تحقّق می‌یابد و در پی آن، استغفار زبانى، عزم اصلاح و اصلاح، به عنوان لوازم توبه محقّق می‌شود. بنابراین کسى که حتی یک عمر گناه کرده و گناهان او بزرگ و فراوان باشد، اگر به راستى از گذشته خود پشیمان شود و پشیمانى او با ترک گناه همراه باشد، به یقین باید بداند که خداوند تبارک و تعالى گناهان او را مى‏آمرزد.

البته در قرآن کریم به عدم پذیرش توبه برخی افراد اشاره شده است.[11]توضیح تفصیلی این مطلب در این جلسه نمی‌گنجد[12]، امّا به طور خلاصه باید گفت: قرآن، توبه همراه با لجاجت در ارتکاب گناه، توبه توأم با تسویف و به تأخیر انداختن، توبه هنگام مرگ و توبه پس از مرگ را قابل پذیرش نمی‌داند‏.

این بیان نورانی قرآن کریم، به عقیده ما، حاکی از نپذیرفتن توبه حقیقی نیست و شرطی برای پذیرش توبه مقرّر نفرموده است، بلکه حاوى یک سلسله نکات مهمّ اخلاقى است. از جمله اینکه: انسان گناهکار، در اثر عادت به گناه، موفّق به توبه از گناه نمى‏شود و یا در برخى از موارد، خود را گناهکار نمى‏شمارد که پشیمان شده و توبه کند و در مواردى نیز پشیمانى واقعى براى گناهکار رخ نمى‏دهد و ندامت او در اثر کیفرى است که در مقابل راه خود مشاهده مى‏کند و چنانچه رها شود، مجدّداً مرتکب همان گناهان خواهد شد و به دروغ، اظهار پشیمانى و ندامت مى‏کند.

در برخی روایات[13] نیز شرایطی برای توبه بیان شده است که تحلیل آن شرایط به طور فشرده چنین است که: شرایط توبه، همان لوازم توبه، نظیر عزم اصلاح و اقدام برای ترک گناه و جبران آن و اصلاح در آینده است و توبه حقیقی، این لوازم را در پی خواهد داشت. برخی از آن شرایط هم در واقع امتیازات ویژه‏اى است که موجب درخشندگى بیشتر توبه مى‏شود و نورانیّت خاصّی به توبه‏کننده و پرونده اعمال وى مى‏بخشد و شاید بتوان گفت: از شرایط إکمال و کمال توبه به شمار مى‏آید.

بنابراین خدا ارحم‌الرّاحمین است و حتماً توبه بندگان را می‌پذیرد، هرچند گناه آنها بزرگ و فراوان باشد.

 توبه هنگام مرگ یا در جهنّم، اگر حقیقی باشد، پذیرفته می‌شود

توبه هیچ شرطى ندارد و صِرف پشیمانى حقیقى، حتماً تحقّق مى‏یابد، حتی اگر هنگام مرگ یا در جهنّم باشد، اگر واقعاً پشیمان شود، خداوند رحمان و رحیم توبه او را می‌پذیرد و او را می‌بخشد. امّا از آنجا که توبه این‌گونه افراد حقیقت ندارد، هنگام مرگ که اظهار توبه می‌کنند، خداوند می‌فرماید: «إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا»[14] یعنی او چون می‌خواهد از مرگ نجات پیدا کند، صرفاً با زبان خود توبه می‌کند. در جهنّم هم داد و فریاد افراد گناهکار و صدای خدا خدای آنها بلند است، اما فایده ندارد. در خصوص آنها هم خطاب می‌شود: «وَ لَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ»[15]، یعنی این اشخاص در تله گرفتار شده‌اند که فریاد توبه و اظهار ندامت دارند و اگر رها شوند، همان اعمال زشت را مرتکب می‌شوند.

 پیامبر اکرم(ص)، مظهر رحمانیّت و رحیمیّت خداوند

تاریخ زندگانی پیامبر اکرم«صلی‌الله‌ علیه ‌وآله‌ وسلّم» سرشار از عفو، گذشت و بخشش است. اساساً، پیامبر گرامی مظهر همه اسماء و صفات الهی و از جمله مظهر رحمانیّت و رحیمیّت خداوند هستند؛ یعنی همان‏طور که پروردگار عالم، نسبت به همه موجودات رحمان و نسبت به خواص رحیم است، پیامبر نیز نسبت به همه، حتى کفّار و مشرکین، رحمان و رئوف است: «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمینَ»[16] و نسبت به مؤمنان رحیم است:«بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ»[17]

 عفو دشمنان سرسخت و تأثیر آن در گرایش به اسلام

طبق گواهی تاریخ، مشرکین و کفّار مکّه، تا جایی که می‌توانستند به پیامبر اکرم«صلی‌الله‌ علیه‌ وآله ‌وسلّم» و سایر مسلمین آزار رساندند. مثلاً همیشه عدّه‏اى از کودکان، اراذل و اوباش را براى آزار و اذیت ایشان اجیر کرده، آنها را مجبور مى‏کردند تا به طرف پیامبر سنگ پرتاب کنند. اما ایشان به جاى این که خشمگین شوند، مرتّب آن‏ها را این گونه دعا مى‏کردند: «اللّهُمّ اهْدِ قَوْمی فَإنَّهُم لایَعْلَمُونَ‏»؛[18]

سرانجام و پس از آن همه آزار و بعد از تنگنای اقتصادی و اجتماعی در شعب ابوطالب و بعد از آنکه حضرت ابوطالب و حضرت خدیجه که دو یاور و حامی پیامبر«صلی‌الله‌ علیه‌ وآله ‌وسلّم» بودند، از دنیا رفتند، آن حضرت و مسلمانان مجبور به هجرت از مکّه به مدینه شدند. پس از آن هم در مدّت ده سال، هشتاد و چهار جنگ از سوی مشرکین به منظور نابودى اسلام، پیامبر و مسلمانان بر رسول الله تحمیل شد.

پیامبر اکرم«صلی‌الله‌ علیه‌ وآله ‌وسلّم» بالأخره مکّه را بدون جنگ و خون‌ریزی فتح کردند. سپس در اولین اقدام، به کمک امیرالمؤمنین«سلام‌الله‌علیه»، کعبه را از وجود بت‏ها پاک کرده، همه بت‏ها را شکستند. پس از آن از مسجدالحرام بیرون آمدند، حلقه در کعبه را گرفتند و با لذّت و شادمانى از پیروزى، خطبه وحدت خواندند و فریاد «لا اله الّا اللّه وحده وحده انجز وعده» سر دادند.

در آن هنگام، مشرکین که آن همه آزار و اذیّت خود را به یاد داشتند، منتظر بودند پیامبر گرامی دستور جهاد عمومى صادر سازند و تصوّر می‌کردند احدى از آنان زنده نخواهند ماند. امّا آن حضرت از خود مشرکین پرسیدند: من با شما چه کنم؟ آنها گفتند: هر عقوبتى را براى ما در نظر بگیرى، سزاوار ماست. اگر ما را بکشى یا اسیر کنى و اموالمان را مصادره کنى، حق با توست؛ زیرا ما در این سالیان هرچه در توان داشتیم، در ستم به شما کوتاهى نکردیم.

پیامبر اکرم «صلی‌الله‌ علیه‌ وآله ‌وسلّم» لبخندى زدند و فرمودند: من شیوه برادرم یوسف نسبت به برادرانش را پیش مى‏گیرم و به شما مى‏گوی