به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ آیت الله العظمی صافی گلپایگانی در نوشتاری به مناسبت میلاد با بركت رسول رحمت و مهربانی، تأکید کردند: هیچ چیزی مانند آشنایی با سیره رسول اعظم(ص) و مكتب و هدایت ایشان، برای جامعه اسلامی و بلكه جوامع انسانی آموزندهتر و سازندهتر نیست.
متن نوشته شده توسط آیت الله العظمی صافی گلپایگانی بدین شرح است:
ﺳﺨﻦ ﺑﻪ ذﮐﺮ ﺗﻮ آراﺳﺘﻦ ﻣﺮاد این است/ ﮐﻪ ﭘﯿﺶ اهل هنر ﻣﻨﺼﺒﻲ ﺑﻮد ﻣﺎ را
وﮔﺮﻧﻪ ﻣﻨﻘﺒﺖ آﻓﺘﺎب ﻣﻌﻠﻮم است/ ﭼﻪ ﺣﺎﺟﺘﺴﺖ ﺑﻪ ﻣﺸّﺎطه روی زﻳﺒﺎ را
برای جامعه اسلامی و بلكه جوامع انسانی، هیچ چیزی مانند آشنایی با سیره رسول اعظم صلی الله علیه و آله و مكتب و هدایت ایشان، آموزندهتر و سازندهتر نمیباشد كه آن را باید به عنوان یك علم جهانی، بلكه بالاتر معرفی نمود كه مسلمانان و جامعه بشریت نیازمند شناخت بیشتر این سیره جامع الجوانب و عمیق المعانی و پژوهش و درس و بحث و كاوش در آن میباشند، كه مفیدتر از آن برای اینكه سرمشق زندگی و راهنمای سیر به سوی تعالی و آگاهی و منشهای نیكو و رفتار و كردار پاك و اندیشههای تابناك باشد وجود ندارد و همه شئون حیات مادی و معنوی و روحی و جسمانی بشر را فراگرفته است.
معرفت این سیره، علم است و نه یك علم كه علوم بسیار بلكه همه در داخل این علم تدریس میشود و عالم غیب و شهود را معنی و تفسیر مینماید.
وجود مقدس آن حضرت جامع انواع عظمتهای انسانی و بزرگواریهای یك فرد بینظیر و بیمانند بشری بود كه شرح هر یك از آن عظمتها در هیچ سخنرانی و نوشتاری امكان ندارد و اجمالاً اگر انبیاء و پیغمبران را به لقب قهرمانان خواندن مناسب شأن رفیعشان بود باید آن حضرت را چنانچه موّرخ شهیر انگلستان توماس كارلایل در بین تمام پیغمبران یگانه قهرمان خوانده، در همهی عظمتها قهرمان یگانه و موفّق و بینظیر بخوانیم. در این نوشتار مختصر با چند رشته از عظمتهای آن حضرت آشنا میشویم:
عظمت در اصلاحات بنیادی اجتماعی
در تاریخ رهبران اصلاحات و انقلابات بزرگ، احدی نیست كه مانند پیغمبر اسلام در مدتی كوتاه این همه انقلاب فكری و عملی و اجتماعی به وجود آورده باشد. منفلوطی میگوید: «مردی خدمت رسول خدا عرض كرد: یا رسول الله! ما نمیدانیم با چه زبانی از شما تقدیر و تشكر نماییم. شما بر ما حقوق و منّتهای بزرگ دارید ما را از زیر بار سنگین عادات زشت و غلها و زنجیرهایی كه خود را به آن گرفتار كرده بودیم نجات دادی. سپس داستان دختر هفت سالهاش را كه زنده به گور كرده بود به عرض رسانید و گفت: فراموش نمیكنم وقتی میخواستم دختر زیبا و شیرین زبانم را زنده به گور كنم و خاك بر رویش بریزم، دامنم را گرفته بود و التماس میكرد و میگفت: پدر چرا با من این گونه رفتار میكنی؟
اما هرچه گفت و التماس نمود و گریه و زاری كرد نتوانست مرا از آن عمل و جنایت بزرگ و ننگین باز دارد و من با دست خود، دختر شیرین زبان هفت سالهام را زنده به گور كردم. تو ای پیغمبر! بر ما منّتها داری كه ما را از این عادات پلید و غیر انسانی نجات دادی.»
تولستوی میگوید: «شك نیست كه محمّد صلی الله علیه و آله از بزرگترین رجال و مردانی است كه به اجتماع خدمات بزرگ كردند. همین قدر در فخر او بس است كه امتی را به نور حق هدایت كرد و از خونریزی و زنده به گور كردن دختران و قربانی كردن انسانها بازداشت و مردی مانند او سزاوار احترام و اكرام است.»
پیغمبر از دنیا نرفته بود كه آیین بتپرستی در شبه جزیرهی عربستان از بین رفت و از بتها اثری نماند و خداپرستی و نماز و روزه و زكات و سایر فرایض و برنامههای اسلام عملی شد و رباخواری موقوف شد. مینوشی و میگساری كه بسیار رواج داشت به محض نزول آیهی تحریم خمر، متروك گردید و یك نفر لب به شراب نگذارد و قطرهای از آن یافت نمیشد.
در روز اعلام تحریم خَمر تمام خُمرههای شراب را خود مردم روی زمین ریختند. قماربازی موقوف شد. زنان و دختران عزّت یافتند و به حقوق واقعی یك انسان نایل شدند. بردگان، احترام انسانی پیدا كردند، از ظلم و تحمیلات مصونیت یافتند و برنامههای آزادی آنها با سرعت شروع شد. معاملات و بازرگانیها بر اساس صحیح قرار گرفت.
از بیعفتیها و ناپاكیها و زنا و رفیق گرفتنهای زنها و كارهای نكوهیده دیگر اثری باقی نماند. تكبر و استبداد، ننگ و عار گشت و تواضع و فروتنی افتخار شد. قوانین و مقررات ارث و ازدواج و طلاق و جهاد و صلح و وصیت و هبه و رهن و مزارعه و مساقات و احیاء موات و قضاء و شهادات و غیره اجرا شد و دیگر حقوق مالی ایتام پایمال نمیشد.
دیگر بانوان جزء متروكات مرد شمرده نشدند و با طلاقهای مكرر و نامحدود و رجوعهای پی در پی بلا تكلیف و سرگردان نشدند. فقرا و زیردستان اجتماع در مجمتع انسانی اسلام در صف اغنیا قرار گرفتند و بلكه بر اساس صلاحیت و شایستگی بر اغنیا، امارت مییافتند.
شرح عظمت پیغمبر در اصلاحات بنیادی اجتماعی و انقلاب بیتوقف و هر زمان و هر مكانی اسلام، بسیار طولانی است و الحق كه تاریخ، احدی از رجال اصلاح و انقلاب را در این همه رشتههای گوناگون مادی و معنوی و روحی و جسمی و فردی و اجتماعی - در این مدّت كوتاه - مانند آن حضرت موفق و پیروز، نشان نمیدهد.
عظمت در بیاعتنایی به دنیا
در این عظمت، پیامبر گرامی اسلام نمونه و یگانه و سرآمد تمام زهّاد بود. از نشانههای زهد آن حضرت این بود كه در آن وقتی كه در اوج عظمت ظاهری و قدرت مادّی قرار گرفته بود با دست خود نعلین خود را میدوخت و لباس خود را وصله میكرد و از تجمّلات دنیا پرهیز داشت و اگر زیوری از زیورهای دنیا را در خانه میدید میفرمود: «آن را از نظر من پنهان كنید؛ مبادا كه به دیدنش مشغول شوم و به یاد دنیا افتم.»
بسیار اتفاق میافتاد كه روزها و بلكه ماه میگذشت و در خانهی آن حضرت غذایی طبخ نمیشد و فقرا و مستمندان را بر خودش و فاطمه عزیزش و حسن و حسینش مقدّم میداشت.
در آن عصر، محرومترین طبقات كه از هر جهت حالشان تأسفانگیز بود و مورد استضعاف بودند و تحمیلات طاقتفرسا به آنها میشد، غلامان و بردگان بودند كه افتادگان اجتماع بودند.
پیامبر عزیز اسلام كه رسالت و دعوتش در جهت كمك به آنها و آزاد كردن آنها و حفظ حقوقشان قرار داشت و در قرآن مجید دربارهی آنها به طور مؤكّد سفارش شده و برنامهای برای آزادی آنها مقرر شده است، در منظر خارجی و خوراك و پوشاك و نشست و برخاست مانند غلامان بود. غذایش از غذای غلامان خوردنیتر و لذیذتر نبود و لباسش از لباس آنها بهتر نبود و مانند آنها مینشست. پول و درهم ذخیره نمیفرمود آن قدر روی حصیر نشسته بود كه بر بدنش اثر گذاشته بود.
پیغمبران دیگر مانند عیسی بن مریم علی نبینا و آله و علیه السلام هم زاهد بودند؛ اما تفاوت عیسی مسیح با پیغمبر اسلام این است كه عیسی مال و مقامی در اختیار نداشت ولی پیغمبر اسلام قبل از اینكه به رسالت مبعوث شود و در آغاز بعثت ثروت سرشار خدیجه را در اختیار داشت و در سالهای پایان عمر تمام شبه جزیرهی عربستان را؛ اما همچنان زاهد و بیاعتنا به دنیا بود. به جوع و گرسنگی عادت داشت و روزه بسیار میگرفت.
عظمت در تشریع قوانین
در بین مشرعین بزرگ و قانونگذاران، توفیقی كه نصیب پیغمبر اسلام شد نصیب احدی نشده است. علاوه بر آن كه قوانینی كه قانونگذاران و مجالس بزرگ مقننه با آن همه عرض و طول وضع مینمایند جامع و كامل و خالی از عیوب و نواقص نیست و موسمی و موقّت است و پس از مدّت كوتاهی به تجدید نظر و اصلاح و بلكه الغای آن محتاج میشوند قانونگذاری كه بتواند در مدت بیست و سه سال با اشتغالات خطیر گوناگون - كه هر یك برای اینكه تمام وقت شخص را بگیرد و او ضمن پرداختن به امور نماز، روزه، حج، دعا، معاملات، تجارت، اقتصاد، كشاورزی، دامداری، باغداری، همسرداری، فرزندداری، ارث، سیاست، داوری، حل و فصل دعاوی و اختلافات، كیفر و مجازات و اخلاق و آداب حتی آداب غذا خوردن، لباس پوشیدن، خوابیدن، راه رفتن، نشستن، بیمارداری و بهداشت و احكام اموات و غیره با گفتار و عمل، هزاران هزار مواد جامع و كامل و قانون و برنامهی زندگی به بشریت عرضه كند- غیر از پیغمبر اسلام روی صفحهی تاریخ و دنیا ظاهر نشده است.
هر كس این موضوع را باور نمیكند میتواند شخصاً قوانین اسلام را بررسی نماید و میتواند به نتایج تحقیقات محققان منصف غیر مسلمان رجوع نماید.
اهمیت این موضوع وقتی بیشتر ظاهر میشود كه به قانونگذاریها و همكاریها و همفكریها و مطالعات و مباحثات دامنهداری كه پیرامون یك مادّهی قانونی میشود و بالاخره به مجالس مقننه ارجاع میگردد و تحت شورها و بررسی واقع میشود توجه کنیم. آیا این عظمت نیست كه شخصی بدون مشاور و معاون و بدون سابقهی مطالعات قانونی و دیدن دانشكدههای حقوق و بدون سابقهی بررسیهای بهداشتی و اجتماعی و تجارب قضایی و مالی و غیره در تمام جهات و حقوق مردم، قوانینی عرضه بدارد كه هنوز پس از چهارده قرن، زنده و انسانیترین قانون اجتماع و اصول و مواد آن مورد تصدیق و حمایت حقوقدانان جهان و به عقیدهی اهل تحقیق و انصاف، یگانه راه حل مشكلات كنونی بشریت باشد؟ واقعاً این عظمت حیرت انگیز است و دلیل بر روحی الهی و رسالتی آسمانی است.
عظمت و رعایت مساوات با مردم
در این عظمت، پیغمبر عظیم الشأن اسلام، یگانه معلّم مساوات و برابری بود؛ علاوه بر آن كه به وسیلهی وحی الهی و آیات قرآن مجید برابری و مساوات انسانها را اعلام داشت عملاً نیز آن را به مردم تعلیم داد.
مجالس او بالا و پایین نداشت و از چگونگی نشستن آن حضرت و اصحابش پیغمبر شناخته نمیشد تا كسی بگوید آنكه مقدّم بر همه و بالای مجلس نشسته است پیغمبر است؛ یا اینكه اغنیا و اقویا به او نزدیكتر بنشینند. این حرفها كه هنوز هم در دنیای به اصطلاح متمدّن هوادار دارد در مجلس پیغمبر و مكتب تربیتی او وجود نداشت. فقیر و غنی و شاه و گدا همه از چشم پیغمبر یكسان بودند.
در جنگ بدر كه مركب و اسب و شتر مسلمانها كم بود و مطابق نفرات مركب نداشتند و مراكب را بین نفرات به طور متعادل تقسیم كرد